- ۱۱ اسد ۱۳۹۴
دوشنبه ۱۲ اسد ۱۳۹۴
زینب عزیزی
سالهاست که جنگ در افغانستان بستر پهن کرده است. انتحار، انفجار و حملاتِ گروهیِ دهشتافگنان جانِ هزاران تن را گرفت و هزاران تنِ دیگر را معیوب ساخت.
هرچند سالانه آمارهای گوناگونی از تلفات جنگِ افغانستان از سوی نهادهای مختلف به خورد رسانهها داده میشود، ولی شاید ارقام روشنی از تلفات و خساراتِ جنگِ سیزدهسالۀ افغانستان وجود نداشته باشد.
بدون شک که به صدا درآمدنِ طبل جنگ در افغانستان، ابعاد گوناگونی دارد. در بُعد خارجی، از نقش کشورهای همسایه و منطقه تا اهداف بزرگِ کشورهای جهان غرب و امریکا و در بعد داخلی، از فعالیت ستون پنجم یا حلقههای جاسوسی تا تعلقات قومی، زبانی و ایدیولوژیکی، همه دست به دستِ هم داده و به شعلهور شدنِ آتش جنگِ افغانستان انجامیده است.
شاید در این نبشته نتوان به تمام ابعاد جنگ متمرکز شد، اما آنچه دردناک و خانمانسوز است، همانا فعالیت ستون پنجم یا به تعبیری، عوامل نفوذی دشمن است. اساساً ستون پنجم به گروه کوچکی گفته میشود که به تضعیفِ گروه بزرگتری که ظاهراً باید به آن وفادار باشند، میپردازد. این اصطلاح از زمان جنگ داخلی اسپانیا در عرصۀ نظامی و سیاسی رایج شده است.
اصطلاح ستون پنجم از نظر معنی و مفهوم، همان جاسوسی است، منتها با این تفاوت که جاسوس به ضرر و زیانِ بیگانه کار میکند و نفع و مصلحتِ ملت و کشورِ خویش را ولو به قیمت جان از نظر دور نمیدارد؛ در حالی که ستون پنجم این معنی را افاده نمیکند، بلکه افراد این ستون، دانسته یا ندانسته به زیان و ضررِ خودی و نفع بیگانهگان کار میکنند.
نمونههای زیادی از این دست فعالیتِ ستون پنجمیها درافغانستان مشهود بوده است. باری عبد رب الرسول سیاف از رهبران جهادی گفت که نفرات انتحاری از محمد آغه لوگر در موترهای شیشه سیاه به کابل آورده میشوند و در همین وزیر اکبر خان کابل برایش در خانهها جا داده میشود.
عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ نیز به دنبال حمله به سارنوالی استیناف بلخ، از حلقات درون نظام که به زیان نظام کار میکنند، هشدار داده بود. عطا محمد نور به گونۀ تلویحی جمعه خان همدرد سرپرست ولایت پکتیا را مسوول حمله به سارنوالی استیناف بلخ دانست. جمعه خان همدردی که باری حامد کرزی رییس جمهور سابق به او لقبِ «نر» را داده بود و همین بهاصطلاح نر در انتخابات جنجالی ریاست جمهوری، از حامیان پر و پا قرصِ محمد اشرف غنی به شمار میرفت.
اخیراً جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری، حرفِ قابل مکثی را برای ملت بیـان کرد. آقای دوستم در مصاحبه با یکی از تلویزیونهای خصوصی گفت که شماری از افراد درونحکومتی، طالبان را در ناامنسازی شمالِ افغانستان یاری و بسیج میکنند. این سخن پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد و آن اینکه: حلقاتی در درون نظام برای ناامنسازی شمال پای از کفش بیرون کشیدهاند.
با ارایۀ این سخن جنرال دوستم، دیگر جای تردید باقی نمیماند که شمال چرا ناامن شد. پروژۀ ناامنسازی شمال طراحانی دارد که در یک دست قرآن دارند و در دست دیگر، شمشیر. و این ملت است که با قبول هزاران ریسک، پای صندوقهای رای رفتند و حالا در آستانۀ تطبیق دوبارۀ سناریوی زمینِ سوخته قرار دارند.
بر اساس حکم قانون، ستون پنجمیها محکوم به خیانتِ ملی اند و خاینینِ ملی هم سزاوار اشدِ مجازات. به نظر میرسد که حکومت وحدت ملی توان دستبند زدن به حلقات ستون پنجمی را ندارد و چنان در جالِ این عنکبوت گیر مانده است که مهال است خودش را نجات دهد مگر اینکه اندکی شهامت به خرچ دهد و مهرههای درشت ولی پنهانِ ستون پنجمیها را رو کند!
Comments are closed.