تجـربۀ حاکمیتِ طالبـان در کنـدز

گزارشگر:دو شنبه 13 میزان 1394 - ۱۲ میزان ۱۳۹۴

کندز بحث داغ رسانه‌هاست، هرچند ریاست‌جمهوری تلاش‌های مضاعفی را برای مخفی نگه داشتنِ واقعیت‌ها و این‌که رسانه‌ها کمتر به ابعاد فاجعه‌بارِ این رویداد توجه نشان دهند، صورت می‌دهد. اما با این حال رسانه‌های کشور با مسوولیت در این رابطه مشغول اطلاع‌رسانی‌اند و با گذشت هر روز، ابعاد تازه‌ترِ جنایات کندز برملا می‌شود.
در کنار مسایل مختلفی که به جنگ ارتباط می‌گیرد، موضوع مهمی که کمتر به آن پرداخته شده و می‌شود، نوع حاکمیتِ طالبانی در این شهر است. طالبان پس از چهارده سال از سقوط حاکمیت‌شان، به دنبال حوادث یازده سپتمبر و جنگ ایتلاف جهانی علیه تروریسم، یک بارِ دیگر فرصت پیدا کردند که یکی از کلان‌شهرهای کشور را تصرف کنند و برای چند شبانه‌روز به‌اصطلاح «نظام شرعی» خود را در آن پیاده سازند.
شهروندان کشور هنوز طعم تلخ حاکمیتِ شش‌سالۀ طالبان را فراموش نکرده‌اند؛ رژیمی که به هیچ اصل انسانی باور نداشت و تلاش می‌کرد که از راه زور، ارعاب و ترس بر جان‌های انسان‌ها حاکمیت داشته باشد. مردم افغانستان هرچند شش سال را در زیر شلاق طالبان زنده‌گی کردند، ولی دل‌های‌شان هرگز با این رژیم نبود و نه آن را به عنوان دولت قانونیِ افغانستان به رسمیت می‌شناختند.
طالبان در طول شش سال حاکمیت‌شان بر کشور، کارنامۀ سیاهی از خود به یادگار گذاشتند؛ کارنامه‌یی که با جنگ، کشتار و ویرانی رقم خورده است. در طول سال‌های پس از حاکمیتِ خود، طالبان همواره نظام فعلی را به باد انتقاد می‌گرفتند و همچنان در پی احیای حاکمیتِ خود جفنگ می‌سفتند. آن‌ها مدعی بودند که نوع حاکمیت‌شان برای مردم، عدالت و امنیت می‌آورد و این‌ها چیزهایی است که مردم افغانستان به آن‌ها نیاز دارند.
اما حوادث کندز نشان داد که طالبان همچنان تصور خطرناکی از حاکمیت دارند. سه روز حاکمیتِ طالبان برای کندز؛ فقر، مرگ، تجاوز و کشتارِ گروهی بود. آن‌ها به‌سانِ سال‌هایی که در حاکمیت قرار داشتند، تلاش کردند که با برپایی محاکمه‌های صحرایی، از شهروندان کندز انتقام بگیرند. سه روز حاکمیتِ طالبان نشان داد که این گروه هیچ برنامه‌یی به‌جز ایجاد رعب و وحشت و کشتار مردم ندارد. طالبان در زیر پرچم سفید، سیاه‌ترین جنایات را در کندز صورت دادند؛ جنایاتی که یک بار دیگر چهرۀ خشن و غیرانسانیِ این گروه را به نمایش گذاشت.
طالبان در کندز نشان دادند که سفیر مرگ و بدبختی برای مردم افغانستان‌اند و اگر یک بار دیگر بر این کشور چیره شوند، پیام‌شان مرگ و نیستی خواهد بود. سازمان‌های حقوق بشری و دولت افغانستان به یافته‌های تکان‌دهنده‌یی در کندز دست یافته‌اند. این یافته‌ها، تصورات و خیال‌پردازی این نهادها و سازمان‌ها نیست. سازمان ملل متحد، از تجاوز گروهی به زنان و کشتار غیرنظامیان در این ولایت پس از تصرفِ آن به دست طالبان خبر داده است. ریاست جمهوری افغانستان نیز با تأخیر ولی سرانجام جنایات طالبان در کندز را تأیید کرد. در خبرنامۀ ریاست جمهوری افغانستان که به رسانه‌ها فرستاده شده، آمده است که افراد وابسته به گروه طالبان پس از تصرف کندز، «به ناموس و عزت مردم تجاوز کردند و افرادی را که متهم به قتل و تجاوز به مال و عزت مردم بودند»، از زندان این شهر آزاد کردند.
ریاست جمهوری افغانستان همچنین گفته است که طالبان شماری از ساختمان‌های دولتی و غیردولتی در کندز را آتش زده و اموال عمومی و دفاتر کنسول‌گری‌ها و نماینده‌گی‌های سیاسی در این شهر را غارت کرده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل نیز در گزارشی که در مورد جنگ کندز منتشر کرده، به نقل از شاهدان عینی و غیرنظامیانی که از این شهر فرار کرده بودند، نوشته است: «کشتار دسته‌جمعی، تجاوز گروهی، جست‌وجوی خانه ‌به‌ خانه و جوخۀ مرگ طالبان، تنها بخشی از وحشتی است که از زبان غیرنظامیانی که قندوز را ترک کرده‌اند، شنیده می‌شود».
مسلماً آن‌چه را که شاهدان عینی گفته‌اند و نهادهای بین‌المللی تأیید کرده‌اند، بخشی از جنایات نابخشودنیِ طالبان در این شهر است. بدون شک، سطح و حجمِ جنایاتِ طالبان بیشتر از آن چیزی است که فعلاً از آن سخن گفته می‌شود. این گروه جنایات ضد بشریِ زیادی را در حق شهروندان غیرنظامی این شهر انجام داده‌اند که با گذشت زمان مشخص خواهد شود.
مسالۀ اصلی این‌جاست که طالبان هیچ پیامی برای مردم افغانستان دال بر امنیت و صلح ندارند و در گذشته هم نداشته‌اند. حوادث کندز نشان داد که طالبان همچنان بر مواضع گذشتۀ خود ایستاده‌اند و حضورشان برای مردم چیزی به‌جز ویرانی و مرگ بوده نمی‌تواند.
تجربۀ کندز شاید برای آن عده از طرف‌داران‌ِ طالبان در بخش‌هایی از کشور که در انتظار احیای حاکمیت آن‌ها بوده‌اند، آموزنده و تأثیرگذار بوده باشد. نباید فریب خود و فکر کرد که طالبان با حضور خود می‌توانند صلح و امنیت بیاورند. این گروه با قرائت فاشیستی از آموزه‌های دینی، همواره در پی ساختنِ جامعه‌یی است که در آن انسان‌ها حق زیست انسانی را از دست می‌دهند و به عروسک‌هایی برای اهداف آخرالزمانیِ یکی از بدنام‌ترین پدیده‌های جهان یعنی تروریسم بدل می‌شوند.

اشتراک گذاري با دوستان :