احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





تجـربۀ حاکمیتِ طالبـان در کنـدز

گزارشگر:دو شنبه 13 میزان 1394 - ۱۲ میزان ۱۳۹۴

کندز بحث داغ رسانه‌هاست، هرچند ریاست‌جمهوری تلاش‌های مضاعفی را برای مخفی نگه داشتنِ واقعیت‌ها و این‌که رسانه‌ها کمتر به ابعاد فاجعه‌بارِ این رویداد توجه نشان دهند، صورت می‌دهد. اما با این حال رسانه‌های کشور با مسوولیت در این رابطه مشغول اطلاع‌رسانی‌اند و با گذشت هر روز، ابعاد تازه‌ترِ جنایات کندز برملا می‌شود.
در کنار مسایل مختلفی که به جنگ ارتباط می‌گیرد، موضوع مهمی که کمتر به آن پرداخته شده و می‌شود، نوع حاکمیتِ طالبانی در این شهر است. طالبان پس از چهارده سال از سقوط حاکمیت‌شان، به دنبال حوادث یازده سپتمبر و جنگ ایتلاف جهانی علیه تروریسم، یک بارِ دیگر فرصت پیدا کردند که یکی از کلان‌شهرهای کشور را تصرف کنند و برای چند شبانه‌روز به‌اصطلاح «نظام شرعی» خود را در آن پیاده سازند.
شهروندان کشور هنوز طعم تلخ حاکمیتِ شش‌سالۀ طالبان را فراموش نکرده‌اند؛ رژیمی که به هیچ اصل انسانی باور نداشت و تلاش می‌کرد که از راه زور، ارعاب و ترس بر جان‌های انسان‌ها حاکمیت داشته باشد. مردم افغانستان هرچند شش سال را در زیر شلاق طالبان زنده‌گی کردند، ولی دل‌های‌شان هرگز با این رژیم نبود و نه آن را به عنوان دولت قانونیِ افغانستان به رسمیت می‌شناختند.
طالبان در طول شش سال حاکمیت‌شان بر کشور، کارنامۀ سیاهی از خود به یادگار گذاشتند؛ کارنامه‌یی که با جنگ، کشتار و ویرانی رقم خورده است. در طول سال‌های پس از حاکمیتِ خود، طالبان همواره نظام فعلی را به باد انتقاد می‌گرفتند و همچنان در پی احیای حاکمیتِ خود جفنگ می‌سفتند. آن‌ها مدعی بودند که نوع حاکمیت‌شان برای مردم، عدالت و امنیت می‌آورد و این‌ها چیزهایی است که مردم افغانستان به آن‌ها نیاز دارند.
اما حوادث کندز نشان داد که طالبان همچنان تصور خطرناکی از حاکمیت دارند. سه روز حاکمیتِ طالبان برای کندز؛ فقر، مرگ، تجاوز و کشتارِ گروهی بود. آن‌ها به‌سانِ سال‌هایی که در حاکمیت قرار داشتند، تلاش کردند که با برپایی محاکمه‌های صحرایی، از شهروندان کندز انتقام بگیرند. سه روز حاکمیتِ طالبان نشان داد که این گروه هیچ برنامه‌یی به‌جز ایجاد رعب و وحشت و کشتار مردم ندارد. طالبان در زیر پرچم سفید، سیاه‌ترین جنایات را در کندز صورت دادند؛ جنایاتی که یک بار دیگر چهرۀ خشن و غیرانسانیِ این گروه را به نمایش گذاشت.
طالبان در کندز نشان دادند که سفیر مرگ و بدبختی برای مردم افغانستان‌اند و اگر یک بار دیگر بر این کشور چیره شوند، پیام‌شان مرگ و نیستی خواهد بود. سازمان‌های حقوق بشری و دولت افغانستان به یافته‌های تکان‌دهنده‌یی در کندز دست یافته‌اند. این یافته‌ها، تصورات و خیال‌پردازی این نهادها و سازمان‌ها نیست. سازمان ملل متحد، از تجاوز گروهی به زنان و کشتار غیرنظامیان در این ولایت پس از تصرفِ آن به دست طالبان خبر داده است. ریاست جمهوری افغانستان نیز با تأخیر ولی سرانجام جنایات طالبان در کندز را تأیید کرد. در خبرنامۀ ریاست جمهوری افغانستان که به رسانه‌ها فرستاده شده، آمده است که افراد وابسته به گروه طالبان پس از تصرف کندز، «به ناموس و عزت مردم تجاوز کردند و افرادی را که متهم به قتل و تجاوز به مال و عزت مردم بودند»، از زندان این شهر آزاد کردند.
ریاست جمهوری افغانستان همچنین گفته است که طالبان شماری از ساختمان‌های دولتی و غیردولتی در کندز را آتش زده و اموال عمومی و دفاتر کنسول‌گری‌ها و نماینده‌گی‌های سیاسی در این شهر را غارت کرده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل نیز در گزارشی که در مورد جنگ کندز منتشر کرده، به نقل از شاهدان عینی و غیرنظامیانی که از این شهر فرار کرده بودند، نوشته است: «کشتار دسته‌جمعی، تجاوز گروهی، جست‌وجوی خانه ‌به‌ خانه و جوخۀ مرگ طالبان، تنها بخشی از وحشتی است که از زبان غیرنظامیانی که قندوز را ترک کرده‌اند، شنیده می‌شود».
مسلماً آن‌چه را که شاهدان عینی گفته‌اند و نهادهای بین‌المللی تأیید کرده‌اند، بخشی از جنایات نابخشودنیِ طالبان در این شهر است. بدون شک، سطح و حجمِ جنایاتِ طالبان بیشتر از آن چیزی است که فعلاً از آن سخن گفته می‌شود. این گروه جنایات ضد بشریِ زیادی را در حق شهروندان غیرنظامی این شهر انجام داده‌اند که با گذشت زمان مشخص خواهد شود.
مسالۀ اصلی این‌جاست که طالبان هیچ پیامی برای مردم افغانستان دال بر امنیت و صلح ندارند و در گذشته هم نداشته‌اند. حوادث کندز نشان داد که طالبان همچنان بر مواضع گذشتۀ خود ایستاده‌اند و حضورشان برای مردم چیزی به‌جز ویرانی و مرگ بوده نمی‌تواند.
تجربۀ کندز شاید برای آن عده از طرف‌داران‌ِ طالبان در بخش‌هایی از کشور که در انتظار احیای حاکمیت آن‌ها بوده‌اند، آموزنده و تأثیرگذار بوده باشد. نباید فریب خود و فکر کرد که طالبان با حضور خود می‌توانند صلح و امنیت بیاورند. این گروه با قرائت فاشیستی از آموزه‌های دینی، همواره در پی ساختنِ جامعه‌یی است که در آن انسان‌ها حق زیست انسانی را از دست می‌دهند و به عروسک‌هایی برای اهداف آخرالزمانیِ یکی از بدنام‌ترین پدیده‌های جهان یعنی تروریسم بدل می‌شوند.

اشتراک گذاري با دوستان :

يک نظر

  • Lona Rose گفت:

    خطاب به علومی وزیر داخله افغانسان نشنیدی بزرگان گفته اند یک لحظه غفلت کردم یک عمر سرگردان گشتم اقدام به موقع اگر انجام میدادی مردم شریف قندوز باین جنایات روبرو نمیشد متاسفانه گناه نابخشودی را مرتکب شدی مردم از شما چنین توقوع را به خاطر تحصیلات عالی وسابقه کاری نیک که شما درشته نظامی دارید نداشت. اما از شخص وزیر دفاع بی کفایت چنین گله و آرزو هم ندارند یک شخص مجهول الهویه غیر مسلکی است

    مشکل بزرگ مردم افغانستان اینست اشرف غنی دروغ گو و سرتنبه غیر معقول است به عقلانیت تن نمیدهد. از گفته خود راجع به مانع شدن عملیات علیه گروی مزدور غلام پنجابی در مقابل خبر نگاران منکر شد جای تاسف است به این رهیس جمهور در مقابل اظهارات رهیس عمومی امنیت ملی وو زیر داخله از گفته خود منکر است مسولیت را در مقابل خبر نگاران بالای این دونفر انداخت گفت کار خود شان است نه من و نه اتمر مداخله نکردیم سند بیاورند در حالیکه شفاهی امر کرده و جنرال صاحب دوستم معاون اول را هم به تقاضای پنهانی و شیطانت اتمر نماینده خاص استخبارات پنجابی مانع عملیات معاون صاحب اول ریاست جهموری هم شده تا زمینه سازی رشد طالبان در شمال کشور مهیا گردد.

    اشرف غنی با چالوسی بی حد به خورد ظابطان پنجابی به قومانده اتمر خبیث اجینت دیرینه استخبارات پنجابی عزت و غرور افغان ها را این کودن لجوج برابر صفر ساخت تمام معلومات که برای پنجابی مبهم بود از وی گرفتند بعدأ پنجابی مانند یک نوکر به این جاهل لجوج سر تنبه اهمیت نداد. چون غنی به خواست و نظریات مردم هیچ ارزش نداد از جاهلت این جاهل مردم شریف متحمل خسارات هنگفت مالی و جانی شدند. شما ببیند تاحال یک وزیر دفاع لایق کار آزموده مسلکی نداریم به اشاره استخبارات پاکستان یک خربودنه غیر مسلکی وزیر دفاع تعین کرده از پارلمان رای نگرفت دلیل شخصی مجهول الهویه بیکاره است طرف اعتماد نمایندگان ملت نیست. اما این غنی که جلو وی مانند اسپ گادی در دست اتمر لنک اجینت پنجابی است و از خود اراده ندارد به خواست نمایندگان ملت هیچ ارزش نمیدهد بخاطریکه در فکر آبادی و ترقی افغانستان از ته دل نیست گفتارش با عملش در تناقض است. تازمانیکه غنی در راس حکومت باشد و دور پیش آنرا اجینت های پنجابی اشغال کرده و گرداننده اصلی سیاست پنجابی ها اتمر مرده باشد در تمام اورگانها مهم وزارت دفاع داخله خارجه و امنیت دولتی اجنیت های پنجابی در پست های کلیدی وجود دارد مانند رشته های سرطان ریشه دونده روی ترقی برای افغانستان مشکل است. وقتی افغانستان در سیاست خود موفق خواهد شد در راس یک رهبر قاطع افغانستان دوست غیر وابسته و فاشیست نباشد. در برابر خاینین از هر منطقه و هر قوم باشد مانند رهبر کوریا شمالی بر خورد قاطع کند.دیکر دست پاکستان و دیکر جاسوسان اجنی بسیار کم میگردد و کار را به اهل کار بدون تعبیض لسانی قومی منطقوی بسپارد به خواست اکثریت جامعه تن دهد از یک تازی و غرور بیجا و خوداری کند. خود را عقل عالم نشان دادند دوری کند فکر کند مردم هم انسان است کاه نخورده حال غنی آینه خود را گم کرده خطا رفته. حاجی صبور