روش‌هایی برای داشتن حسی خوب نسبت به آینده

گزارشگر:یک شنبه 10 عقرب 1394 - ۰۹ عقرب ۱۳۹۴

بخش سوم و پایانی 

mnandegar-3مورد هفتم: حیوانات
سگ‌ها مودل‌های مورد علاقه من هستند. دوست دارم مثل یک سگ کار کنم و کاری که برای انجام دادنش متولد شده ام را با پشتکار و علاقه انجام دهم. دوست دارم مثل یک پشک با گلوله نخ بازی کنم، کاملاً خوشحال و رها. می‌خواهم مثل یک قناری عشق بورزم، کاملاً خودم را وقف انجام دادن کاری بکنم، بدون توجه به این‌که دیگران برای زندگی‌شان چه می‌کنند، چه‌قدر پول دارند یا این‌که وزن‌شان چه‌قدر است. این واقعیت که ما هنوز با حیوانات زنده‌گی می‌کنیم، حتا زمانی که دیگر لازم نیست برای تهیه غذا به شکار برویم، به من در مورد انسان‌ها و همین‌طور حیوانات امید می‌دهد.
مورد هشتم: ادغام فلسفه شرق و غرب
من تا بیست ساله‌گی در آسیا زنده‌گی می‌کردم. در آن زمان، متوجه نبودم که مطالعه زبان و فرهنگ شرقی، داشت دیدگاه من در مورد جهان را تغییر می‌داد. چند دهه بعد، دیدم که میلیون‌ها امریکایی همان پرسش‌ها را می‌پرسند. برای مدت‌ها عقاید فلسفی آسیا در آن سوی اقیانوس آرام فلتر می‌شده است که دیگر بی‌معنی به نظر نیایند. یهودی‌ها، مسیحی‌ها، مسلمانان و ملحدان، یوگا و مدیتیشن یاد می‌گیرند، به طور تفریحی تای چی و فنگ شویی را دنبال می‌کنند. این ترکیب شرق و غرب بهترین قسمت‌های این دو فرهنگ را بیرون می‌دهد، و من از دیدن آن لذت می‌برم.
مورد نهم: ظهور راهنمای زنده‌گی
من از عبارت راهنمای زنده‌گی متنفرم. این‌که گفته می‌شود، نهضتِ راهنمایی زنده‌گی، من را واقعاً شاد کرده است. جدا از این‌که این حرفه من است، به من این فرصت را می‌دهد شاهد شجاعت‌ها، پشتکارها، معنویت و آرمان‌گرایی در درون بسیاری از مردمِ شگفت‌انگیز باشم. من به شما پیشنهاد می‌کنم که این را برای خودتان کشف کنید: یک گروه دوستانه «حمایت زنده‌گی» تشکیل بدهید، یا بهترین دوست خود را استخدام کنید که برای انتخاب هدف‌ها و تلاش برای رسیدن به آن‌ها هم‌دیگر را تشویق کنید. هیچ‌کس واقعاً به یک مربی زنده‌گی احتیاج ندارد، اما خدا خیرتان بدهد، اگر یکی از آن‌ها را استخدام کنید یا یکی از آن‌ها بشوید.
مورد دهم: کفش اسکیت
مشکل زانو، مدت‌ها قبل، دوران دونده‌گی من را به پایان رساند، اما چون می‌توانم چرخ زیر پاهایم بگذارم، هنوز می‌توانم از لذت ورزش برخوردار باشم. در بیرون وقتی پاهایم حرکت می‌‎کنند، به ذهنم آرامش می‌دهم. وقتی کودک بودم، کفش‌های اسکیت وجود نداشت و من عاشق مانور دادن بر روی مقایسه آن‌ها با انواع قدیمی‌شان هستم. من امید زیادی از این مطلب کسب می‌کنم که بشر هم‌چنان به دنبال راه‌های جدید و بی‌سابقه‌یی است که به جاهای مختلف برود، در مورد موانع و اختلافات تبادل نظر کند و در نهایت انجام دادن آن‌ها را همه‌جا جار بزند.

منبع: www.seemorgh.com

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.