اظهارات قابل درنگِ عضو پیشین «آی.اس.آی»

گزارشگر:منوچهر - ۲۸ میزان ۱۳۹۱

سایت فارسی بی‌بی‌سی با یکی از جنرالان بازنشستۀ ارتش و عضو پیشینِ «آی.اس.آی» پاکستان، گفت‌وگویی انجام داده که از آن نکات بسیاری جالبی به‌دست آمده است. این افسر که محمودشاه نام دارد و در یازده سال گذشته، در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان فعال بوده، اطلاعات و تحلیل‌های عجیب‌وغریبی از رابطۀ افغانستان و پاکستان ارایه می‌دارد.
او مدعی شده که حکومتِ افغانستان در مناطق مرزیِ دو کشور، برای ایالات متحده زمینه‌سازی می‌کند تا خاک پاکستان مورد بمباردمان موشکی قرار گیرد، و هم‌چنین دو تن از شورشیان پاکستانی به نام‌های فضل‌الله و مولوی فضل‌احمد را در نورستان و کنر پناه داده است.
ادعای این جنرال پاکستانی تا این‌جا مقداری موافق با واقعیت است؛ اما او در برداشتِ خود از این واقعیت اشتباه کرده است. به نظر می‌رسد حلقات قوم‌گرا در ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان، شورشیان نام‌برده را پناه داده باشند. این موضوع چندی پیش بی‌آن‌که عاملانش آشکار شده باشد ـ رسانه‌یی شد، اما تا کنون پی‌گیری نشده است. گفته می‌شود که این نوع اعمال، کار همان حلقه اطراف رییس‌جمهور است که بیشتر بر بنیاد تعلقات قومی، آن را سامان می‌دهند. شماری از چهره‌های معلوم‌الحال در کنار آقای کرزی از دیرباز داعیۀ مالکیت آن سوی سرحد را بلند کرده‌اند و بخشی از خاک پاکستان را بر بنیاد پنداشت‌های قومی، جزوِ افغانستان می‌دانند. آن‌ها، هر از گاهی برای تحقق چنان آرمان‌های بیمارگونۀ‌شان، دست به اعمال خلاف منافع ملی و خطرناک می‌زنند.
پس تا این‌جا پاکستانی‌ها حق دارند؛ اما بدبختانه آن‌ها این مشکل را به گونه‌یی توجیه و روایت می‌کنند که گویا افغانستان زمینۀ موشک‌پراکنیِ پاکستان را به خاک آن کشور مساعد می‌کند. حال آن‌که در همین مورد خاص، پاکستان تاوان سیاست‌های غلطِ خویش را می‌دهد، همان‌گونه که پاکستان همواره در پی گسترش هژمونی سیاست‌های خود در افغانستان بوده است. به این موضوع در صحبت‌های جنرال پاکستانی نیز اشاره شده است؛ جایی‌که در پاسخ به این سوال خبرنگار که پرسیده بود: «آیا می‌پذیرید که پاکستان به استثنای طالبان، با هر حکومتی که در سه دهۀ گذشته در افغانستان بر سر کار آمده، مشکل داشته؟» می‌گوید که: «من با شما موافقم، متاسفانه پنجابی‌ها یک ضرب‌المثل دارند که می‌گویند «کام چلاو» یعنی کارت را جلو بیانداز و دوراندیشی ندارند. در ملاقات‌هایم با مقامات سیاسی و نظامی ‌پاکستان پیشنهادم همین بوده که افغانستان را باید به حیث کشور آزاد شناخت و نباید خواست‌های خود را در آن کشور تحمیل کنیم. ایجاد راه‌های مواصلاتی و تقویت روابط تجاری بیشتر در بهبود روابط کمک می‌کند.»
اما سوگ‌مندانه که این جنرال هم مثل اربابانش واقعیت را با کذب یکی می‌کند و سپس تحویل رسانه‌ها می‌دهد. چنان‌که با واقعیتی چون عملکرد حلقات قوم‌پرست، کذبِ سربریدن سربازانش را به واسطۀ نیروهای افغانستان می‌آلاید و آن را دلیل موشک‌پراکنی‌های کشور خودشان می‌خواند.
جنرال پاکستانی زیرکانه خط دیورند را به عنوان یک مسالۀ مهم کتمان می‌کند، اما با آن‌هم از زبانش بیرون می‌شود که: «از ایجاد پاکستان در سال ۱۹۴۷، حکومت‌های دو کشور با هم دشمن بوده‌اند. دولت‌مردان افغانستان به ویژه ظاهرشاه و داوودخان، فریاد پشتونستان و «خط دیورند» را بلند می‌کردند و حتا شخصی به اسم فقیر افریدی یکی از سران قبایل پاکستان را به کابل برده بودند و از او حمایت می‌کردند و دشمنی با پاکستان، اولین شعارشان بود.»
در این شکی نیست که دشمنی افغانستان و پاکستان از همین‌جا آغاز می‌شود، ولی پاکستانی‌ها آن را به روی خود نمی‌آورند و گاهی به جایی دشمنی دولت‌ها، مردم افغانستان را دشمن پاکستان می‌دانند. حال آن‌که مردم افغانستان هیچ کینه‌یی نسبت به مردم پاکستان ندارند و آن‌چه موجب بدبینی مردمِ ما نسبت به دولت پاکستان شده، دخالت‌های بی‌مورد آن کشور بوده که در سی سال اخیر هیچ‌گاه متوقف نشده است.
جنرال محمودشاه با آن‌که به رویِ خود نمی‌آورد، اما به نظر می‌رسد که به‌شدت از نزدیکی مردم هند و افغانستان بر افروخته است. حتا هشدارگونه می‌گوید روزی فرا خواهد رسید که افغانستان هند را از خاکش بیرون کند. گویی که افغانستان از سوی هند اشغال شده باشد. این خود نشان می‌دهد که پاکستانی‌ها چه‌قدر نگاه حقارت‌بار به افغانستان دارند که حتا یک رابطه دوستانه و تجاری را به مفهوم اشغال می‌گیرند.
بنا بر گفته‌های این جنرال «آی.اس.آی»، دنیا فروریختنِ دیوار برلین و ازهم پاشیدن نظام شوروی سابق در افغانستان را از چشم مردم افغانستان می‌بیند، در حالی‌که قهرمان واقعی معرکه، پاکستان بوده است که هیچ کسی به آن اشاره نمی‌کند. اما بعدتر، وقتی حرفش را فراموش می‌کند، در پاسخ به پرسش خبرنگار که پرسیده است: «پس در نبردی که در حال حاضر علیه امریکا در افغانستان جریان دارد هم پاکستان نقش مهمی‌دارد؟» می‌خندد و می‌گوید که: «این طالبان است که امریکا را شکست داده نه پاکستان. ولی امریکا شکست و ناکامی‌اش را از پاکستان می‌داند.»
این تناقض‌گویی و دروغ‌بافی پاکستانی‌ها به خوبی نشان می‌دهد که آن کشور هیچ‌گاه سیاست سلطه‌طلبی‌شان در قبال افغانستان را رها نخواهند کرد و حتا در پی توجیه آن نیز هستند که تا کنون به یمن دولت فاسد آقای کرزی موفق هم بوده‌اند.
به‌رغم توجیهات وقیحانۀ این جنرال پاکستانی، یک واقعیت تقریباً جدید نیز در این گفت‌وگو فاش می‌شود که نهایتِ سهل‌انگاری آقای کرزی را در دوران حکومتش نشان می‌دهد، طوری‌که این عضو پیشین «آی.اس.آی» می‌گوید که در سال ۲۰۰۴ کمیسیون سه‌جانبه (افغانستان، پاکستان و ایالات‌متحده) برای تعیین مرزهای مشترکِ دو کشور، اشتباهی را مرتکب شده بودند؛ هیات افغانستان نقشه‌یی را از کابل آورده و طبق آن، شش‌کیلومتر از خاک افغانستان را به پاکستان بخشیده و ظاهراً پاکستانی‌ها نیز از پذیرفتنِ چنین مرزی سر باز زده‌اند. اگر چنین موضوعی واقعیت باشد، باید به آن حلقه قوم‌گرا که همواره در پی خلقِ تشنج میان پاکستان و افغانستان است، گفت که نخست بروید قلمروِ فعلی‌تان را بشناسید، سپس داعیۀ دیورند را بلند کنید. و هم‌چنین این عملِ مضحک و در عین حال دردناک، باید از سوی حکومتی که تا کنون این قضیه را پنهان کرده، پی‌گیری شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.