کلنگ بر زمین “تِ” تاپی

گزارشگر:نظری پریانی/ یک شنبه 22 قوس 1394 - ۲۱ قوس ۱۳۹۴

داکتر غنی، رییس دولت وحدت ملی، به ترکمنستان رفته است تا در افتتاح پروژۀ ساخت‌وسازها برای انتقال خط تاپی شرکت کند. تاپی، نام یک پروژۀ اقتصادی گاز است که باید از ترکمنستان به افغانستان و سپس به پاکستان و بعد به هندوستان فرستاده شود؛ به همین دلیل اسم این پروژه از حرفِ اولِ نام هر چهار کشور گرفته شده است. سال‌هاست که این پروژه روی دست است اما برای عملی شدنِ آن گامی برداشته نشده است. در ۲۸ سنبلۀ سال روان، وزارت معدن کشور اعلان کرده بود که تا دو ماه دیگر کار عملی انتقال پروژۀ گاز تاپی آغاز می‌شود و حالا رییس جمهور غنی در محفل تجلیل از بیستمین سالروز بی‌طرفی کشور ترکمنستان، عازم آن کشور شده تا به این مناسبت نخستین کلنگ را بر زمین تِ (ترکمنستان) تاپی بزنند و عملاً کار آن را راه‌اندازند. صدای نخستین کلنگ، آغاز خوشی برای چهار کشور است و بیشتر افغانستان را ذوق‌زده می‌کند؛ اما موانعی که فرا راه عملی شدنِ این پروژه قرار دارند، همچنان به عنوان کوهای سر به فلک کشیده در ادامۀ کلنگ‌های اولیه قد افراشته‌اند.
هرچند در ۱۱ اکتوبر ۲۰۱۰، رییس‌جمهورانِ چهار کشور بر اجرایی شدن آن توافق‌نامه توافق کردند، اما موانعی که در برابرِ اجرای آن قرار دارد، تا هنوز برداشته نشده‌اند. از میان کشورهای تاپی، ترکمنستان ظاهراً می‌کوشد که گازش را به این مسیر صادر کند و نفع ببرد و کشور هند به دلیل رقابتی که با کشورهای نفتی منطقه دارد، در تلاش عملی شدن این پروژه است. اما پاکستان و افغانستان در این‌میان واسطه‌هایی اند که درآمد بلندی از این رهگذر نصیب می‌شوند. چنانکه سود ۲۵ درصدی افغانستان ازین پروژه می‌تواند در مدت ده‌سال اولِ تطبیق این برنامه، چهرۀ دیگری به افغانستان بدهد. از جانب دیگر، تاپی رقیبی هم به نامِ «صلح»دارد که گاز ایران را از طریق پاکستان به هند می‌رساند که آن پروژه هم با موانعی از جمله مخالفت مستقیمِ امریکا همراه است. در آن طرح، ترکمنستان و افغانستان منفعتی برای خود نمی‌بینند و هندوستان نیز نمی‌تواند میان ایران و امریکا در عملی شدن خطِ لولۀ صلح دست به انتخاب بزند. اگرچه محافل رسانه‌یی تنش‌ها بر سرِ مسالۀ هسته‌یی ایران را پایان‌یافته قلم‌داد کرده‌اند، ولی اختلاف‌های بنیادین میان ایران و امریکا همچنان پابرجاست.
باید گفت انتقال خطوط لولۀ تاپی و یا هر لولۀ دیگر چه در این‌جا و چه در هر جای جهان، نیازمند سلسله ایجاب‌هایی‌ست که با نبود هریکِ آن نمی‌شود کاری از پیش برد. متغیرهایی مثل امنیت، رابطه‌های اقتصادی و سیاسی میان کشورهای عضو و ملاحظات سیاسی، امنیتی و اقتصادی، نقش اصلی و اساسی را در موفق شدن و بالعکس اجرای این پروژه‌ها می‌داشته باشند.
خط لولۀ انتقال گاز ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند بدون تردید از چنین معبرها و متغیرها می‌گذرد یا به چنین سدهایی مواجه می‌شود. بیشتر از بیست سال است که بحث انتقال گاز از ترکمنستان مطرح است. به موازات آن، افغانستان نقطه ناامن منطقه شده و رقابت‌های جهانی بر سرِ این لوله نیز تأثیرش را در افغانستان گذاشته است. پنج‌سال از امضای توافق روی پروژۀ تاپی می‌گذرد تا زمانِ آن می‌رسد که نخستین کلنگ برای افتتاح آن در زمین ترکمنستان فرو رود؛ اما چالش‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتیِ فراوانی همچنان فراراهِ این برنامه قرار دارد. طرح تاپی، با وصف دورنمای روشن، دورنمای مشخصِ تاریک نیز دارد و راه رسیدن به روشناییِ استفاده از گاز ترکمنستان را بسته است. طرح تاپی بیست سال قبل توسط امریکا به هدف وصل کردن ترکمنستان به جنوب آسیا زیر نام «راه ابریشم نو» ارایه شده بود؛ ولی نبود امنیت در افغانستان در این دو دهه به اجرای این طرح فرصت نداد و امروز هم بارِ یگر با همین موانع، حداقل در سطح افغانستان مواجه هستیم.
واضح‌ترین موانع سیاسی‌یی که می‌توانند در سطح کلان پیش روی طرح تاپی عرض اندام کنند، تغییر برخورد قدرت‌ها باتوجه به تغییر شرایط در هر زمان است، آن‌هم در زمانی که این پروژه هنوز در نقطۀ زیر صفر قرار دارد. به عنوان مثال راه‌اندازی پروژۀ تاپی سبب ایجاد یک قدرتِ اقتصادیِ منطقه‌یی می‌شود که احتمال دارد چنین قدرتی در شرایط موجود مورد حمایتِ امریکایی‌ها که خود مبتکر تاپی‌اند، قرار نداشته باشد. مانع دیگرِ سیاسی این طرح، مخالفت‌های حل نشدۀ هند و پاکستان است و نیازمند اصلی گاز ترکمنستان، هند شناخته می‌شود. حالا چه‌قدر پاکستانی‌ها مایل‌اند که در اوج واکنش‌هایی که در زمین افغانستان در برابر هند نشان می‌دهند و منافع این کشور را تهدید می‌کنند، در موازات با آن به یک چنین توافق و منافع مشترک دست یابند؟ در صورت موافقت پاکستان، آن کشور باید در امر تأمین صلح در افغانستان به گونۀ جدی تلاش کند و بایستی در کنار مخالفت‌هایی که با هند دارد، موافقت‌هایی نیز با این کشور در این عرصۀ مشخص داشته باشد که یک استثنا را میان هند و پاکستان می‌طلبد. اگر پاکستان مایل به تطبیق این پروژه باشد، نزدیک به شصت درصد مشکلات و موانع که شامل مقولۀ امنیت است، از طرف پاکستان مرفوع می‌گردد و این کشور در روند صلح همکاریِ جدی خواهد کرد. مسلماً پاکستان با توجه به نفوذی که بر طالبان دارد و با توجه به اعتراف وزیر نفتِ آن کشور، قادر به انجامِ این کار است. اما می‌دانیم که اختلاف هند و پاکستان از زمان تجزیۀ شبه‌قاره تا کنون سه جنگ را پی داشته و با ادامۀ اختلاف مرزی دو کشور در جامو و کشمیر، این اختلاف‌ها به‌ساده‌گی حل نخواهند شد. از طرف دیگر، هند نگران آن است که پاکستان از گاز ترکمنستان ابزاری بسازد و آن کشور را صدمه بزند و در مواقع خاص، هند را زیر فشار قرار دهد و باز از جانبِ دیگر هنوز معلوم نیست که به‌راستی ترکمنستان خود این توانایی را دارد که برای ده‌ها سال به طرفِ جنوب آسیا گاز بریزد. یعنی در حجم واقعی گاز ترکمنستان تردید وجود دارد. برخی‌ها این گمانه را مطرح می‌کنند که ترکمنستان به‌سختی می‌تواند گاز کشورهای حوزۀ روسیه و کشور چین را ـ که توافق‌هایی هم در همین زمینه با آن‌ها برای سال‌ها دارد ـ تأمین کند. همچنین ممکن است انتقال لولۀ گاز به هند، سبب بلند رفتن بهای گاز در کشورهای آسیای مرکزی و روسیه شود، از این‌رو معلوم نیست که روسیه به‌رغمِ نیازی که به ایجاد یک هماهنگی منطقه‌یی اقتصادی از رهگذر این کانال دارد، با این پروژه موافق باشد. ترکمنستان، بخشی از گازش را از طریق روسیه به اوکراین صادر می‌کند. خط لولۀ گاز طبیعی آسیای مرکزی از مسیر ازبکستان و قزاقستان به روسیه فرستاده می‌شود و بازار گاز اتحادیۀ اروپا از طریق روسیه اشباع می‌شود. بنابراین انتقال این گاز به جنوب آسیا چندان رضایتِ روسیه را برنمی‌تابد و احتمال دارد که روسیه بیشتر به فکر عملی شدنِ پروژۀ صلح که گاز ایران را به هند می‌رساند، باشد. به هر رو، ترکمنستان و هندوستان دو کشوری هستند که بیشترین سود را از این پروژه می‌برند، اما هر دو کشور با مشکلات اقتصادی و سیاسی در منطقه مواجه‌اند و نا‌امنی افغانستان که بیشتر از ناحیۀ پاکستان ـ رقیب هند ـ آب می‌خورد، در صورتِ عدمِ تعدیل سیاست‌های آن کشور (پاکستان) می‌تواند اجرای پروژه را ناممکن سازد.
این ناممکن خواندن در حالی مطرح می‌شود که عملی شدنِ پروژۀ تاپی نیز می‌تواند امکاناتِ قابل توجهی را به میان آورد. افغانستان از رهگذرِ اجرای این پروژه می‌تواند از تأمین امنیت و آرامش در بخشی از جغرافیای خود استفاده کند. اگر پروژۀ تاپی تطبیق شود، ما شاهد یک صلح نسبی در افغانستان و کاهش تهدیدها در منطقه خواهیم بود و نیز مناسباتِ رقبای منطقه‌یی و جهانی در این تعامل تلطیف خواهد گشت.اما سایۀ وحشت‌ها و تهدیدهای جدید در امتدادِ برنامه‌های قدیم در منطقه است که حکم می‌کند: کلنگ‌های تاپی‌یی که در زمینِ ترکمنستان فرو می‌روند، به زمینِ افغانستان نمی‌رسند و همۀ انتظار و آروزها پشت مرزهای ما رسوب می‌کنند. ناامنی‌هایی که در بهار آینده آغاز می‌شوند و بی‌ثباتی‌یی که احتمال دارد برخی از کشورهای آسیای میانه را درنوردد، مسلماً در تأخیر و تعویقِ نامعلومِ این پروژه تأثیرگذراند، هرچند تاپی کلید خورده باشـد!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.