چرا داستانِ تروریسم خلاصی ندارد؟

گزارشگر:یحیی مسـعود/ چهارشنبه 23 جدی 1394 - ۲۲ جدی ۱۳۹۴

حادثۀ ۱۱ سپتمبر منتج به تشکیل ائتلاف بین‌المللی در مبارزه علیه تروریسم گردید و کشورها و نهادهای بین‌المللیِ شاملِ این ائتلاف، تروریسم را به مثابۀ جنایت تعریف کردند و بر مبنای این تعریف، متفق‌القول گفتند که جنایت‌کار باید به جزایش رسانیده شود. آن‌ها تروریسم را دشمنِ مشترکِ همه خواندند و اذعان داشتند که تروریسم مرز نمی‌شناسد و باید برای از بین بردن آن، تلاشِ جمعی صورت بگیرد.
mandegar-3این دیدگاه‌ها نسبت به پدیدۀ تروریسـم، مردمِ افغانستان را که آن را تهدیدی جدی علیه امنیت و ثباتِ کشورشان تلقی می‌کردند، بسیار امیدوار ساخته بود و چنین توقع می‌رفت که ائتلاف بین‌المللی به رهبریِ امریکا همراه با متحدینش، گروه‌های تروریستی را در هر کجای دنیا که هستند، محو و نابود خواهد کرد و مردم جهان از شرِ این پدیدۀ شوم برای همیشه نجات خواهند یافت.
اما برعکس، پس از گذشتِ سال‌ها طوری که به مشاهده می‌رسد، گـروه‌های تروریستی نه تنها نابود نشده‌اند، بلکه شمار آن‌ها افزایش نیز یافته است. گروه طالبان پس از شکستِ رژیم‌شان در کابل به اثر کمپاین مشترک ائتلاف بین‌المللی همراه با جبهۀ متحد ملی اسلامی افغانستان، دوباره برگشتند و هم‌اکنون در چندین ولایت کشور علیه نیروهای دولتی می‌جنگنـد.
شبکۀ حقانی که تا قبل از ۱۱ سپتمبر وجود نداشت، توسط آی اس آی ایجاد گردید؛ شبکۀ القاعده دوباره احیا شد؛ گروه‌های تروریستی و ایدیولوژیک در پاکسـتان و کشورهای آسیای میانه در این مدت رشد زیادی نمودند و گروه داعش ایجاد گردید، و اکنون این گروه نه تنها برای کشورهای اسلامی بزرگ‌ترین تهدید به شمار می آید، بلکه دامنۀ نفوذ و فعالیتِ آن تا به کشور فرانسه رسیده و امروز مردم در هیچ یک از کشورهای اروپایی از ترسِ آن خوابِ آرام ندارند.
چرا چنین شد و چرا آن‌همه شعار و عزم و جزمِ جامعۀ جهانی نتیجۀ معکوس داد؟
بدون شک پاسخِ پرسشِ بالا، واکاویِ بسیار می‌طلبـد و بدون پاسخ دادن به آن نیز، همۀ تلاش‌ها برای مهار تروریسم در افغانستان و هر گوشۀ دیگر از دنیا ناکام خواهد ماند!
جدا از این تذکر، در یک نگاه ساده و سطحی هم می‌توان عواملِ متعـددی را در گسترش و نفوذ تروریسم در افغانستان و جهان دید. اما آن‌چه که بیشتر از هر عاملِ دیگر، روند مبارزه با تروریسم را به انحراف کشاند و زمینه‌های رشد و نموِ گروه‌های تروریستی را فراهم نمود؛ عدم صداقت و ارادۀ سیاسیِ آن تعداد از کشورهایی‌ست که خود را سردمدارِ مبارزه با تروریسم و دفاع از آزادیِ انسان‌ها می‌دانند. این کشورها که همه از قدرت‌های طراز اولِ غرب به شمار می‌آیند، با تروریسم بر اساسِ منافع سیاسیِ خود و استراتژی‌های پنهانیِ خویش جنگیدند؛ جنگی که در آن به تروریسم نگاهِ ابزاری وجود داشت و با خطراتِ آن بازی صورت می‌گرفت و حلقاتِ تروریستی را به گروه‌های خوب و بد، و کم‌خطر و پُرخطر تقسیم می‌کرد.‌ چنان‌که دولت امریکا پس از چند سال جنگیدن با طالبان، علی‌الظاهر به این نتیجه رسید که دیگر طالبان به امنیت ملیِ امریکا آسیبی رسانیده نمی‌تواند و این گروه را از قطارِ دشمنانِ خود خارج کرد و نام طالبان را از فهرستِ سیاه خط زد. آقای کرزی نیز بنا بر تعلقات قومی، طالبان را «برادر» خواند و با اعطای ده‌ها امتیاز، به این گروه، مشروعیت و مصونیت بخشید.
پاکستان هم با طالبان دوگانه رفتار می‌کنـد، چنان‌که برای سرکوبی طالبانِ پاکستانی عملیات‌های نظامی راه می‌اندازد ولی طالبانِ افغانی را برای رسیدن به مقاصدِ خود در افغانستان همکاری و حمایت می‌کند. عربستان سعودی و متحدینِ آن و حتا کشور ترکیه، از گروه داعش در جنگ‌های نیابتی استفاده می‌کنند. اکنون هم روسیه و ایران برای جلوگیری از نفوذ و گسترشِ داعش در قلمروشان، با طالبان روابطی برقرار کرده‌اند و به این باور هستند که گروه داعش از جانب امریکا، انگلیس، عربستان سعودی و پاکستان جهت بی‌ثبات ساختنِ کشورهای‌شان در افغانستان حمایت می‌شوند و روسیه تعدادی از مقامات دولتِ افغانستان را نیز در این توطیه متهم کرده است.
واضح است که چنین برخورد با پدیدۀ تروریسم و گروه‌های تروریستی، به تلاش‌های جمعیِ کشورها که بر اساسِ احساس جمعی نسبت به پدیدۀ تروریسم شکل گرفته بود و تروریسم منحیثِ دشمنِ همۀ ملت‌ها تلقی می‌گردید، آسیب رسانده و می‌رساند و ما اکنون پیامدهای بسیار زیان‌بارِ آن را در افغانستان، منطقه و جهان می‌بینیم.
بنابراین، سیاست‌ها و عملکردِ برخی دولت‌ها، سازمان‌ها، گروه‌ها، حلقات و تیم‌های بزرگِ سیاسی بین‌المللی باعث رشد و نموِ تروریسم در افغانستان، منطقه و جهان گردیده است و بیشترین قربانیِ آن را مردمِ چند کشورِ محدود می‌دهند که هیچ گناه و خطایی را در این زمینه مرتکب نشده‌اند. تا زمانی که این سیاست‌ها و عملکردها اصلاح نگردند، برای تروریسم پایانی متصور نیست و همۀ تلاش‌ها در راه محو و مهارِ آن، پیش از پیش، محکوم به شکست است!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.