احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:آیدا روشنضمیر/ چهار شنبه 5 حوت 1394 - ۰۴ حوت ۱۳۹۴
بخش نخست/
«هلن کلر» را شاید بشناسید؛ همان دخترک کر و کور و گنگ که موفق شد راه خودش را در زندهگی پیدا کند. جملۀ جالبی از او در جایی خواندم که میگوید: «به جای مقایسۀ خود با کسانی که ثروت بیشتری دارند، خود را با کسانی مقایسه کنیم که از ما کمتر دارند… به این ترتیب، حس میکنیم که ثروتمندیم!»
روانشناس معروفی هم میگوید: «سریعترین راه برای مأیوس شدن، مقایسه کردن خود با دیگران است؛ دیگرانی که به نظر موفقتر میآیند.» اما جدا از این جملات زیبا، در بعضی مواقع واقعاً نمیتوان حسادت نکرد. خودش به سراغ ما میآید. اما حسادت با ما چه میکند؟ آیا لزوماً حس مخربی است؟ در رابطه با حسادت، پرسشهای زیادی در ذهن هر یک از ماست. از همینرو اینجا سعی میشود به برخی از این پرسشها از منظر دانش روانشناسی پاسخ داده شود.
– در ابتدا از ماهیت حسادت شروع کنیم. حسادت چیست و آیا لزوماً ماهیت منفی دارد؟
حسادت، احساسی است که همیشه در همۀ زمانها همراه انسان بوده است. قابیل بر سر حسادت، برادرش هابیل را کشت؛ یا یوسف به علت حسادتِ برادرانش در چاه افتاد. در همۀ قصههای کهن نیز، به موارد زیادی از حسادت برمیخوریم. پس حسادت جزو شرایط وجودی انسان است و به همین دلیل نمیتواند لزوماً بد باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت ماهیت بدی ندارد اما گاهی به جایی میرسد که از کنترل انسان خارج میگردد و نمیتوان آن را مهار کرد. فرد گاهی تفاوتی را میان خودش و دیگران احساس میکند و همین حس حسادت او را بسیار آزار میدهد و به صورت خشم زیاد تبارز میکند. حسادت، حسی است که از دوران کودکی در انسانها شکل میگیرد و ریشۀ آن را در زمان کودکی در میان خواهران و برادران پیدا کرده اند. البته این حسادت در سنین مختلف به شکلهای متفاوتی بروز میکند. به عبارت دیگر، بیرون آمدن این حس از درون میتواند به اشکال مختلفی باشد.
– در لغت، گاهی حسادت و غبطه را معادل هم به کار میبرند. آیا از نظر روانشناختی این دو یکی هستند؟
نه، حسادت، رشک یا حسد درون خویش باری از خشم دارد، یعنی فرد نمیتواند کسی دیگر را در جایگاهی ببیند؛ اما غبطه یا حسرت، باری از غم در خود دارد و معمولاً با احساس ای کاش و کاشکی همراه است و فرد دلش میخواهد خودش جای کس دیگری باشد. حسادت، گاهی حس مثبتی است و عوارض خوبی را در پی دارد. مثلاً حس رقابت در مکتب (البته رقابت سالم) همیشه وجود داشته و میتوان با کمک آن دانش آموز را به جلو راند.
Comments are closed.