گزارشگر:مسعود غلامی/دوشنبه 24 حوت 1394 - ۲۳ حوت ۱۳۹۴
بخش دوم/
رهبران تحولگرا
رهبران تحولگرا (Transformation Leaders) پیروان خود را ترغیب میکنند که بهخاطر سازمان از علایق خود بگذرند و قادر اند نفوذی عمیق و فوقالعاده بر پیروان خود داشته باشند. رهبران تحولگرا پیوسته تلاش میکنند به افراد این توانایی را بدهند که بتوانند امور متداول و حتا اموری را که رهبر بنیان نهاده است، زیر سوال ببرند .
رهبرانِ کاریزماتیک اعتماد به نفس دارند، نسبت به آینده امیدوار اند، رفتارهای غیر معمول دارند و به عنوان عوامل تغییرات اساسی تلقی میشوند. رهبران کاریزماتیک به عنوان عوامل تغییر شناخته میشوند، نه حافظان وضع موجود. البته میتوان گفت که رهبران تحولگرا، کاریزماتیک هم هستند.
اولین مشغلۀ رهبری کمک به ایجاد انرژی مورد نیاز برای رشد است. رهبر کسی است که خود را به طرح چیزهای جدید متعهد میداند و تعهد وی، به تغییر انرژی میدهد. رهبران با توسعۀ چشمانداز خود به تغییر انرژی میدهند و دیگران را به چنین کاری ترغیب میکنند. البته رهبران اثربخش فقط به تغییر، انرژی نمیدهند، بلکه به شیوههای گوناگون برای پایداری فرایندهای تغییر فعالیت میکنند .
برنامههای تغییر ماهیتاً نیازمند رهبری هستند. در عین حال، این برنامهها باید پیروانی با انگیزه، متعهد و پرتحرک نیز داشته باشند. عوامل تغییر که در موقعیتهای کلیدی قرار دارند، چه به عنوان رهبر و چه به عنوان پیرو، نقش بسیار مهمی را در فرایند تغییر ایفا میکنند.
واژۀ رهبر در کسبوکار امروز، معادل مدیریت ارشد بهکار میرود. پس میتوان دو مشکل را در این خصوص بیان کرد: افرادی که در پستهای مدیریت ارشد نیستند، رهبر نیستند و کسانی که میخواهند رهبر شوند، باید ابتدا به پستهای مدیریت ارشدی در سازمان برسند. دومین مشکل این است که تعریف مشخصی از رهبر داده نمیشود.
هرچه سازمان و نهاد برای رهبری تغییر سازمان یافتهتر باشد، بیشتر به برقراری استمرار ـ چه از لحاظ داخلی و چه خارجی ـ و ایجاد موازنه بین دگرگونی سریع و تداوم احتیاج دارد
معنای اصلی واژهchanger ، عوض شدن یا تغییر جهت دادن است. این ایده که تنها چیز ثابت، تغییر است، از زمان هراکلیت در ۵۰۰ سال قبل از میلاد مطرح بوده است. تغییر در تعریف، عبارت از حرکت از یک وضعیت به وضعیت دیگر است.
جهان در حال تغییر و تحول است. سرعت تغییر در این روزگار بیشتر از هر زمان دیگر در تاریخ بشر است. سازمانها و جوامع بشری نه تنها برای کسب سرآمدی بلکه برای بقا نیز باید متناسب با تغییرات جهان تغییر کنند. سازمانها و جوامعی که توان تغییر مناسب را داشته باشند، نسبت به سایر مجموعههای خود ضعیف میشوند یا از بین میروند.
در نگاه اول به نظر میرسد کسانی که در سازمان به دنبال تغییر اند، اهداف کاملاً متفاوتی در ذهن دارند. برخی در جستوجوی سازمانی «پرشتاب»، «دوراندیش» یا «با فراست»اند. دیگران شرکتی «نوآور»، «سرزنده»، «سازگار» یا «پویا» میخواهند.
Comments are closed.