جـهانی‌شـدن و دیپلماسی فرهنگی

گزارشگر:دوشنبه 9 حمل 1395 - ۰۸ حمل ۱۳۹۵

بخش نهم/

mandegar-3نویسنده: هاروی بی. فاین بام
مترجم: نوذر نظری
بخشی از دلیلِ موفقیت هالیوود این نیست که فقط برای یک بازار بزرگِ داخلی محصول تولید می‌کند. کشف انواع گزارش‌ها و داستان‌هایی که به ترکیب‌های متفاوت از مستشرقین، غرب‌شناسان، شهرنشینان یهودی، مهاجران امریکایی، امریکایی‌های آسیایی و افریقایی‌تبار مرتبط می‌شوند، یک کارِ بی‌اهمیت نیست. در هالیوود این امر نهادینه شده است اگرچه تهیه کننده‌گان اغلب از طرح‌های خود فقط بر اساس این امر که آیا آن‌ها روایت‌های خوبی هستند یا نه، بحث و تفکر می‌کنند. به طور تلویحی یک داستان یا روایت خوب، روایتی است که می‌توان آن را برای طیف‌های متنوع عامه به کار برد. تاثیر پرداخت‌های اضافی (سوبساید) خوب این است که این داستان‌ها را برای افراد دیگر خارج از ایالات متحده قابل کاربرد می‌سازند. این عامل در کنار سرمایه‌گذاری واضح در ارزش‌های تولیدی، بیان‌کنندۀ موفقیت تولیدات امریکایی در بازارهای خارجی است.
از آن‌جا که هالیوود بخش زیادی از استعداد خود را خارج از امریکا ترسیم می‌کند، می‌توان گفت که تنوع می‌تواند عامل مفیدی باشد. این یک موضوع اقتصاد سنتی است که هر اندازه حجم کارکنان بالقوه‌یی که یک نفر می‌تواند استخدام کند بیشتر باشد، کیفیت کارگرانی که می‌تواند اجاره کند، بیشتر و بهتر است. این امر اخیراً مد نظر شبکه‌های امریکایی قرار گرفته است، چرا که تلاش‌های زیادی برای استخدام اقلیت‌ها در دو طرف دوربین نموده‌اند. تنوع فرهنگی در مقیاس جهانی، مزایای اقتصادی و غیراقتصادی زیادی دارد.
این مقوله می‌تواند موجب تشویق نوآوری شود. ایده‌های جدید در خارج می‌توانند ایده‌های جدید را در داخل تحریض کنند. فیلم غربی «هفت باشکوه» تقلیدی از فیلم شرقی هفت سامورایی کوروساواست و کمدی‌های فرانسوی می‌توانند موجب تقلید و ساخت فیلم خنده‌داری همچون فیلم «سه مرد و یک بچه» از یک کارگردان متوسط گردد. فیلم‌های خارجی هنگامی که متفاوت‌اند و مجموعه‌یی از روندها را ایجاد می‌کنند، می‌توانند بسیار نافع باشند. در کشورهایی که سنت فیلم‌سازی به جای صنعت بر هنر مبتنی است، نوآوری می‌تواند موجب ایجاد تنوع شود. به علاوه ایده‌های برآمده از خانۀ هنر، اغلب می‌توانند در طول دور بعدی تولیدات تجاری هالیوود ترکیب شوند. در این مسیر نوآوری که از بیرون از کشور می‌آید، می‌تواند بر سودآوری و منافع مشتریان و تولیدکننده‌گان امریکایی نقطۀ پایان بگذارد.
فرهنگ و روابط بین‌الملل
حوزۀ دیپلماسی فرهنگی، حوزه‌یی است که ایالات متحده شوق زیادی برای موفقیت در آن دارد. آن‌چه که مهم است و آرنت و مولکاهی هم دربارۀ آن بحث کرده‌اند، نیاز به حل‌وفصل منازعاتی است که بعضاً از تلاش برای هماهنگ‌سازی اهداف کوتاه‌مدت و اهداف بلندمدت برمی‌خیزند. این منازعه خود تبدیل به یک چالش بزرگ شده است، چرا که نیازهای دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی، همیشه مکمل یک‌دیگر نیستند. در نیمۀ دوم قرن بیستم، آژانس اطلاعات ایالات متحده هم به دیپلماسی عمومی پرداخته است و هم به دیپلماسی فرهنگی. در سال ۱۹۹۹، زمانی که این آژانس تأسیس شد، زیر نظر وزارت خارجه و تحت سرپرستی دفتر دیپلماسی عمومی آن قرار گرفت که هدفش مد نظر قرار دادنِ اهداف این حوزه بود.
«دیک آرنت» بیان می‌دارد که دفتر جدید امور آموزشی و فرهنگی دولت که تحت مدیریت معاون وزیر در امور دیپلماسی عمومی قرار دارد، باید بتواند اهداف و طرح‌های خود را به روشنی و مجزا از دیپلماسی عمومی بیان کند. در همان حال، باید بتواند تعاریف مجزا از دیپلماسی عمومی و هم‌ارزهای فرهنگی آموزشی آن را ارایه دهد.
مولکای هم بیان می‌دارد که: به طور آرمانی متخصصین فعال در حوزۀ فعالیت‌های اطلاعاتی، فرهنگی و آموزشی که قبلاً در آژانس اطلاعات امریکا (USIA) مستقر بودند، باید بتوانند با هم‌دیگر و در کنار هم به عنوان واحدهای مجزا در درون وزارت خارجه کار کنند، اما پرسونل و عملکردهای USIA در میان دفاتر منطقه‌یی این اداره توزیع شده‌اند. فعالان عرصۀ دیپلماسی فرهنگی، هیأتی از متخصصین را با تجارب متفاوت در ابعاد انسانی و زیبایی‌شناختی روابط خارجی، تشکیل دادند.
این منابع غنی دانش و اطلاعات دربارۀ نیروهای گسترده بین فرهنگی نه تنها در بخش هنر و آموزش و پرورش، بلکه در عرصۀ مذهب، ایدیولوژی، رسانه و فرهنگ عامه با خطر تقلیل و کاهش از جانب عملکردهای اشاعه یافته در میان آژانس‌های هم‌ردیف که به توسعۀ آنی حوزه‌های سیاسی می‌پردازند، مواجه‌اند. ایجاد پست معاون وزیر در حوزۀ دیپلماسی عمومی می‌تواند فرصتی را به صدای مجزای فرایند سیاست‌سازی خارجی بیافزاید. معاون آموزشی و فرهنگی وزارت خارجه به عنوان یک مقام ارشد سیاسی وزارت خارجه که مسوول یک دفتر مستقل اطلاعات و فرهنگ است، از نظر رتبه‌بندی سازمانی مقامی است که مسوول ارایه و بیان رویکردهای فرهنگی دولت‌ها، مردم و دیگر تصمیم‌سازان خارجی به مقامات و مردم امریکاست.
با تکیه بر توصیۀ متخصصین اطلاعاتی و فرهنگی، این بخش از وزارت‌خانه می‌تواند حکایت امریکا را برای بقیۀ جهان بازگو کند و در همان حال، وضعیت جهان را برای امریکا بیان کند. «ریچارد آرنت» از کاهش رقت‌انگیز بودجه در ابعاد فرهنگی دیپلماسی خبر می‌دهد که به میزان بودجۀ سال ۱۹۶۶ که در پایین‌ترین مقدار خود بود، رسیده است. او می‌گوید تمام اندک کتاب‌خانه‌های امریکا در خارج بسته شده‌اند، برنامه‌های رسمی در حوزۀ هنرهای تصویری به‌شدت کاهش یافته‌اند، مراکز فرهنگی تشنۀ حمایت‌اند، مبادلات فرهنگی به حداقل خود رسیده‌اند و به صورت نامطلوب صورت می‌گیرند، کارکنان فرهنگی سفارت‌خانه‌ها پراکنده شده‌اند و پست‌های فرهنگی و آموزشی توسط افراد غیرمتخصص پر شده‌اند. کار دیپلمات‌های فرهنگی یک کار چالش‌برانگیز است که نیازمند مستعدترین افراد در حوزۀ دیپلماسی فرهنگی است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.