معمای حضورِ طالبان در بغلان

گزارشگر:دوشنبه 16 حمل 1395 - ۱۵ حمل ۱۳۹۵

اطلاعاتِ تازه نشان می‌دهند که طالبان بارِ دیگر در ولایت‌های شمالِ کشور به‌خصوص در بغلان که دروازۀ شمال و شمال‌شرق است، فعال شده‌اند و بار دیگر حملات‌شان را در این ولایت به‌راه انداخته‌اند. اکنون بر بنیاد گزارش‌ها، سی درصد بغلان در اختیارِ طالبان قرار دارد و حتا آن‌ها وضعیت را در ولایت کندز نیز نگران‌کننده ساخته‌اند. اما پرسـشِ اساسی این است که چرا طالبان یک بارِ دیگرِ توانستند در بغلان فعال شوند؛ زیرا زمانِ زیادی از عملیات نظامی بر مواضعِ طالبان در بغلان نمی‌گذرد و نباید طالبان به این زودی‌ها در این ولایت مجالِ جنگ می‌یافتـند. این پرسش‌ها در حالی مطرح‌اند که مقام‌های خارجی و داخلی می‌گویند که در بهارِ پیشِ رو وضعیت در ولایت‌های شمالِ کشور بغرنج خواهد شد و نیز بازی‌هایی جریان دارد که ادامۀ جنگ را تا سال‌های آینده در این کشور تضمین می‌کنـد. از همین حالا پیداست که اکنون طالبان جنگ‌هایی را به شکل پراکنده و مقطعی در بغلان راه اندازی کرده‌اند که می‌تواند با آغاز جنگ در کندز و برخی ولایت‌های دیگر، آزمون سختی را در پیش روی نیروهای امنیتی ما قرار دهد. حد اقل در همین یک مورد مشخص می‌توان گفت که بارها اکثریت مردمِ بغلان در رویه‌های مختلف، خواهان ادامۀ جنگ در برابر طالبان شدند؛ اما طبق گزارش‌ها دولت به این خواست‌ها توجهی نکرده است و اکنون طالبان به دردسری دوباره برای مردم بغلان بدل شده است. چنان‌که در دو روزِ پسین، نیروهای دولتی فقط در برابر حملاتِ طالبان از خود دفاع کرده اند و بنا به گزارش‌ها، حق پیشروی هم نداشته‌اند که ادامۀ چنین وضعیتی، فقط می‌تواند به زیانِ نیروهای دولتی تمام شود. انتظار می‎رفت که حد اقل با آغاز سال نو، دولت برنامه‌هایی را به هدفِ سرکوبِ طالبان در سراسر کشور راه‌اندزای کند؛ اما متأسفانه دیده می‌شود که از چنین برنامه‌‌هایی خبری نیست و سوالی که همواره مطرح می‌شود این است که چرا تا کنون برنامه‌یی به هدف ریشه‌کن کردنِ طالبان در بغلان و بسا نقاط دیگر روی دست گرفته نمی‌شود و با آنان همواره برخوردهای خویشتن‌دارانه و مصلحت‌گرایانه صورت می‌گیرد و در بدل آن، فقط سربازان و افسران ما هستند که تلف می‌شوند و کسی هم مسوولِ این وضعیتِ اسف‌بار نیست.
این نکته هم قابل بحث است که عده‌یی از پاک‌سازی کاملِ دند غوری و دند شهاب‌الدین سر باز زده‌اند و هنوز هم عاملانِ جابه‌جا کردنِ طالبان و امضاکننده‌گانِ معاهدۀ نگینِ دند غوری، گُلِ سرسبدِ ارگ شده‌اند و هر روز بیشتر از گذشته اعزاز می‌شوند. در عین حال، به نظر می‌رسد که برخی از مسوولان امنیتیِ محلی و فرماندهان جنگ نیز در این زمینه مسوول‌اند و در سطح بالا نیز سیاست‌های حمایت از طالبان نیز سبب ظهور و حضورِ دوبارۀ طالبان در بغلان شده است. اما متأسفانه دادرسی نیست که از رییس جمهور و دیگر مسوولان بپرسد که چرا همه‌روزه بر سرِ مرم بازی موش و پشک به‌راه انداخته می‌شود و چه کسی مسوولِ این بازی‌های ویرانگر است.
حکومت در شرایط کنونی نه با طالبان جنگ را به نحوِ مطلوب به پیش می‌برد و نه صلح را به منزلِ مقصود رهنمون می‌گردد. حد اقل از این دو راه، باید یکی انتخاب گردد؛ اما متأسفانه چون برخی‌ها منافع‌شان در گروِ جنگ است و طالبان برای آنان به عنوان عقبه‌های سیاسی اهمیت دارند، تلاش دارند که به هر شکلِ ممکن جنگ را به صورتِ دوام‌دار حفظ کنند و پروایِ این را هم ندارند که چه تعداد انسانِ مظلوم در این جنگ‌ها جان می‌بازند و چه مقدار از سرمایۀ ملیِ مردم به هدر می‌رود و سرنوشتِ افغانستان سیاه می‌گردد.

اشتراک گذاري با دوستان :