احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 13 ثور 1395 - ۱۲ ثور ۱۳۹۵
جنگ و ناامنی شرایط را طوری رقم زده است که مردم کشور در وضعیت اقتصادی و اجتماعی نگران کنندهیی به سر میبرند؛ اما در این میان آسیبپذیرترین قشر اجتماع افغانستان کودکان هستند.
نهادهای جامعۀ مدنی، حقوق بشر و مردم بارها از این بابت اظهار نگرانی کرده و خواهان توجه لازم در این مورد شدهاند؛ اما تاکنون این مشکل همچنان پا برجا بوده و شمار زیادی از کودکان در کشور، به کارهای شاقه مصروفاند.
وزارت کار و امور اجتماعی به تازهگی اعلام کرده است که سه میلیون کودک، شاغل کارهای شاقهاند، و از این بابت، اظهار تأسف کرده است. این در حالی است که شهروندان کشور نسبت به آیندۀ این کودکان بد بیناند و آنان را در معرض خطرهای جدی که در آینده ممکن است با آن روبهرو شوند میبینند.
یحیی عمر خیل، یکی از شهروندان کابل در این مورد با شکوه از حکومت میگوید: نظر به شرایط حاکم در جهان کودکان کارگر در افغانستان از هر نظر عقب ماندهاند. در سایر کشورها اطفال تا سن ۱۸ سالهگی از هر لحاظ تأمین هستند؛ اما در افغانستان زمانی که طفل متولد میشود و هنوز چند روزی از زندهگیاش نمیگذرد؛ باید به فکر تأمین مایحتایج فامیل و خانوادهاش باشد؛ این کودکان، سرمایههای آینده کشوراند و باید بزرگان در این مورد توجه جدی انجام دهند.
مهیا ساختن زمینۀ آموزش و پرورش یکی از حقوق اساسی شهروندان کشور است و این امر در ماده چهل سوم قانون اساسی تصریح شده است، اما با این وجود اطفال شاغل از این حق خود نمیتوانند استفاده کنند.
عبدالاحمد علیزاده، یکی دیگر از شهروندان، از حکومت میخواهد زمنیۀ تعلیم این کودکان فراهم شود. او در مورد آیندۀ این اطفال میگوید: این اطفال هم از نظر جسمی آسیب میبیند و هم از نظر روحی، آیندۀ این اطفال کاملاً تاریک است و اکثرشان ممکن است به اعتیاد رو بیاورند.
اغلب کودکان کارگر دلیل اصلی این عمل را جبر اقتصادی عنوان میکنند.
محمدظاهر ۱۴ ساله که به شستن موتر مشغول است میگوید که فامیلاش مشکل اقتصادی دارد و تنها نانآور خانوادهاش میباشد.
او که سیمایش، هنوز خامی ایام کودکی در آن هویداست میگوید: «دوست دارم مکتب بروم، اما خانودهام گرسنه میماند». هر چند این گفتۀ او با صلابتی بیان میشود که از سن او بعید به نظر میرسد، اما با کمی دقت حزنی که در لحنش نهفته را میتوان درک کرد.
این طرفتر اشرف ۱۶ ساله، با کراچی باربری پول در میآورد. چهرۀ خسته و آفتاب سوختهاش حکایت از این دارد که با زمستانها و تابستانهای خیابانهای مزدحم کابل نا آشنا نیست.
او میگوید: بزرگ فامیل است و پدرش را از دست داده است. زمانی آرزو داشته تا داکتر شود؛ اما حالا شرایط سخت اقتصادی خانوادهاش او را مجبور به حمالی کرده است.
وزارت کار و امور اجتماعی در آخرین آماری که ارایه کرده که ۸۰ درصد از کارگران را تنها نانآوران خانواده خوانده بود.
وزیر کار در مجلسی که به بهانۀ حمایت از حقوق کودکان تدویر یافته بود، آمار کنونی کودکانی که مجبور به انجام کار به هدف تامین اقتصاد خانوادهشان هستند را ۳ میلیون تن اعلام کرد. آماری که نگرانی فزایندهیی را در میان نهادهای دفاع از حقوق کودکان به وجود آورده است.
دولت افغانستان همواره به کوتاهی و عدم داشتن یک برنامۀ موثر و دراز مدت در این زمینه متهم می شود؛ حالآنکه نهادهای مربوطه همواره به ارایه آمارهای خیره کننده که نشان از فعالیت و جدیت آنها در این زمینه است اقدام میکنند.
اما بنا به گزارشهایی که از سوی سازمانهای ملی و بینالمللی منتشر میشود؛ شرایط برای کودکان نسبت به سالهای گذشته به مراتب بدتر شده است و این موضوع مبین عدم تأثیر اقدامات انجام شده برای رفع این مشکل بوده است.
اگر از آمارها و گزارشهای متعدد بگذریم، آنچه در متن این جامعه دیده میشود آیندۀ تاریک دست کم ۳ میلیون کودک شاغل است. کودکانی که درصد بالایی از آنها به کارهای شاق و کاذب و گاها خلاف قانون مشغولاند و زمینه سوءاستفاده از آنها نیز به سادهگی فراهم است. کودکانی که بخش اعظم آنها قادر به درس خواندن نیستند.
نسل جدیدی که قرار است آیندۀ افغانستان را رقم بزند؛ با چالشهای فزایندهیی روبهروست و دورنمای سرنوشت کشور نیز به شدت در هالهیی از نگرانی قرار دارد.
Comments are closed.