احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 26 ثور 1395 - ۲۵ ثور ۱۳۹۵
بخش نهم/
کمپاین ”افغانستان به روایت دیگر“ از سوی بنیاد آرمانشهر در آستانۀ سومین دور از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان راهاندازی شد و از همکاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر بهره برد. در چارچوب این کمپاین، بیش از ۱۰۰ مصاحبه با شماری از نویسندهگان، فعالین حقوق بشر، فعالین جامعۀ مدنی، و سیاستمداران کشور در مورد وضعیت حقوق بشر در افغانستان و نگرانیها و امیدها انجام شد که قسمتِ زیادی از این مصاحبهها قبلاً در همین روزنامه منتشر شده است. اینک جمعبندیِ مفصلی از مباحث مطرح شده در گفتوگوها تهیه شده که در ۱۸ بخش از طریق این روزنامه در خدمت علاقهمندان قرار میگیرد؛ ما میخواهیم از این طریق، صدای نخبهگان کشور را به گوش مردم، دولت و جامعۀ بینالمللی برسانیم. برای خواندن مجموعۀ این مصاحبهها و گزارش کامل به این لینک مراجعه کنید: http://openasia.org/item/16511
اولویتهای مطالبات زنان
محرز است که در کشوری در شرایط گذار، مطالباتی که زنانِ یک جامعه میتوانند داشته باشند، کمتعداد و محدود به یک حوزه نمیباشد. اما در عین حال میتوان بر اساس میزان نیازِ حسشده برای آنها اولویتی قایل شد. نیروهای آگاه از شرایط زنان جامعۀ افغانستان، تعدادی از این موارد را به طور مشخص و روشن برمیشمارند. بازخوانی از اسلام و احکام آن و مقابله با تأویلهای بنیادگرایانه، یکی از مهمترین خواستههای بدنۀ روشنفکر و مترقی افغانستان به شمار میرود. از طرفی، خودکفایی اقتصادی و توجه به حضور زنان در بازار کار که پیشنیاز آن فراهم کردنِ فرصتهای آموزشی برابر و حقوق مساوی در قانون برای زنان است، از مطالبات مهمی به شمار میرود که هر یک از مطلعان جامعۀ افغانستان به گونهیی به آنها اشاره کردهاند.
۴٫ برای پیشبرد مطالبات زنان در افغانستان چه چیزی قابل اتکاست؟
در کنار وظایفی که معمولاً توسط دولتها برای ارتقای شرایط زنان تعریف میشود، یک نقش مرکزی و کلیدی برای سازمانهای غیردولتی نیز وجود دارد. ان.جی.اوها عامل حیاتی برای پایگاههای زنان و شکل دادن به یک چارچوب تأثیرگذار برای رسیدن به برابری جنسیتی به حساب میآیند. اما این که نهادهای مدنی یا دولتی جامعۀ افغانستان تا چه حد توانستهاند به وظایف خود عمل کنند، با چه موانعی روبهرو بودهاند و چه نقاط ضعف و قوتی دارند، موضوعی است که فعالان جامعۀ افغانستان از زوایای مختلف به آن پرداختهاند.
اتکا به نهادهای مدنی یا دولتی؟
برخی از فعالان اجتماعی افغانستان بر این باورند که زنان از طریق نهادهای مدنی بهتر میتوانند خواستههای خود را در جامعه مطرح و پیگیری کنند خاصه اگر خود نقشِ فعال و اثرگذارِ این سازمانها را بر عهده داشته باشند. اما از طرفی، عدهیی دیگر هنوز این نهادها را در ابتدای راه و درگیر با معضلاتی مختلف میبینند که باعث میشود کارنامۀ مناسبی از خود ارایه ندهند. در این میان، هستند کسانی که نهادهای دولتی را نیز منابع قابل اعتمادی ارزیابی کرده و حتا به همراهی این دو اعتقاد دارند.
برخی تنها نهادهای مدنی که خاصه خود زنان نیز در آن فعال هستند را منابع قابل اتکا معرفی میکنند.
مجیب مهرداد، استاد دانشگاه و صاحبامتیاز مجلۀ “پرسش” با همین دیدگاه به ثمربخش بودنِ نهادهای مدنی زنان اشاره دارد: “سازمانهایی که در این ده سال در بخش زنان کار کردهاند، دستآوردهای بسیاری دارند. حداقل در مراکز شهرها، آگاهییی که در اذهان عمومی دربارۀ حقوق زنان و مسایل جنسیتی وجود دارد، به برکت همین سمینارها، کارگاههای آموزشی و همایشهای مختلف است. شما میبینید که وقتی قانون منع خشونت در پارلمان به تصویب نمیرسد، جمع بزرگی از زنان به صورت نظاممند و برنامهریزی شده به خیابانها میریزند و به این عمل اعتراض میکنند”.
عبدالله احمدی نیز بر سازمانهای غیردولتی بیشتر تأکید دارد: “در افغانستان سازمانهای غیردولتی (مؤسسات حقوق بشری)، کمیسیون مستقل حقوق بشر، وزارت امور زنان، محاکم و ارگانهای امنیتی، از سازمانهایی هستند که برای حقوق و مطالباتِ زنان فعالیت میکنند. بیشترین و مطمینترین منابع، سازمانهای حقوق بشریِ غیردولتی است که خدمات حمایتی، آموزشی و حقوقی برای زنان ارایه میکنند”.
استاد زریاب مشخصاً به سازمانی اشاره میکند که بنا به شرایطی، موفقتر از بقیه عمل کرده است: “در دهۀ چهل، نهادی داشتیم به نام سازمان دموکراتیک زنان؛ این نهاد از طرف هیچ کشوری حمایتِ مالی نمیشد. اما کسانی که در این نهاد با هم کار میکردند، واقعاً افرادی آگاه بودند و به صورت داوطلبانه برای زنان کار میکردند. سازمان دموکراتیک زنان در مدت هفت یا هشت سال توانست جایگاه خود را در جامعه باز کند و از نیروی بزرگ اجتماعی برخوردار شود. اما امروزه در بین اینهمه سازمان و نهادی که در راستای احقاق حقوق زنان کار میکنند، من هیچ تشکلی را سراغ ندارم که توانسته باشد به اندازۀ سازمان دموکراتیک زنان مثمر ثمر بوده باشد. دلیل آنهم واضح است. اکثریت قریب به اتفاقِ این تشکلها پروژهیی کار میکنند و برنامههایشان از بیرون کشور طرحریزی میشود و آنها ناگزیر این برنامهها را آنهم به صورت موقت پیاده میکنند”.
سید اسحاق گیلانی نیز بر احزاب سیاسی و اهمیت آنها تأکید دارد: “بدون وجود احزاب سیاسی، دموکراسی نهادینه نخواهد شد. به نظر من، یکی از مراکز قابل اتکا برای زنان، احزاب سیاسی هستند که در راستای احقاق حقوقِ زنان کار میکنند. زنان باید فعالیتهای سیاسی داشته باشند و از این طریق بتوانند خواستهای خود را بر احزاب بقبولانند. زنان باید در تعیین و تشکیل مرامنامههای احزاب نقش داشته باشند و خواستهای خود را در آن درج کنند”.
اتکا به قانون؟
البته یکی از پشتوانههای پیشبرد مطالبات زنان قوانین داخلی یک کشور است. برخی فعالان جامعۀ افغانستان مانند محمد اسماعیل قاسمیار حقوقدان و رییس سابق دیوانهای امنیۀ عامه، معتقدند قانون اساسی این کشور در ذاتِ خود قابل اتکا بوده و میتواند برای رسیدن به حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مدنی زنان، مفید و راهگشا باشد. برخی نیز به قانون منع خشونت علیه زنان و پتانسیلهای آن اشاره دارند. اما از طرفی، برخی نیز معتقدند با وجود چنین قوانینی، ضمانتهای اجرایی لازم برای آنها وجود ندارند.
به عنوان نمونه، سمیه رامش مسوول بنیاد مدنی نواندیشان و نامزد مستقل شورای ولایتی هرات میگوید: “به صورت نمادین و سمبولیک، منابع و مراکز زیادی برای پیشبرد حقوق و مطالباتِ زنان وجود دارد ولی عملاً کمتر منبعی در این راستا کار کرده است. مثلاً در نظام کنونی و بر اساس قوانین افغانستان، زنان از حقوق قضایی و حقوق مدنیِ زیادی برخوردارند یا نهاد بزرگی به نام کمیسیون مستقل حقوق بشر برای دفاع و حفظ حقوق زنان فعال است. ولی مشکل اینجا است که هیچکدام از این قوا ضمانت اجرایی ندارند”.
محمدرحیم جامی معتقد است: “یکی از مراکز مهم، شوراهای محلی است. شوراهای محلی به سادهگی میتوانند مشکلات زنان را جمعآوری کنند و پیرامون آن گفتوگو کنند و بعد آنها را به سطوح بالاتر یعنی شوراهای ولسوالی و شورای ولایتی انتقال دهند. محاکمِ ما نیز میتواند نهادهای مهمی برای احقاق حقوقِ زنان باشد؛ البته در صورتی که محاکم از لکههای ننگی که امروزه به آن آلوده شدهاند، پاک شوند”.
ودود پدرام چنین توضیح میدهد: “یک بخش این منابع برمیگردد به نهادهای جامعۀ مدنی، سازمانهای حقوق بشری و سازمانهای مربوط به زنان در افغانستان. از یک طریق نهادها باید به صورت هماهنگ و منظم به حکومت افغانستان فشار بیاورند، تا به این خواستها رسیدهگی شود. از طرف دیگر، حمایت جامعۀ جهانی هم خیلی تأثیرگذار است. منبع دیگر تطبیق کنوانسیونهای بینالمللی و قوانین افغانستان است که دولت افغانستان متعهد به اجرای آنهاست”.
عادله محسنی میگوید: “فعلاً فقط نهادهای جامعۀ مدنی و گاهی کمیسیون حقوق بشر، هرچند کمیسیون رسیدهگی نمیکند و خیلی کم کار میکند، ولی حداقلش این است که شکایتها را ثبت میکند و جایی برای تخلیۀ روانی زنان است. وزارت زنان در بخش حقوقش برای زنان خدماتی دارد و ان.جی.اوها در واقع بیشترین کار را میکنند: مثلاً وکیل میدهند، خانۀ امن دارند و تلاش میشود که رسیدهگی کنند”.
وزارت امور زنان از جمله نهادهایی است که در آن به تعدد به عنوان یکی از منابع قابل اتکا در پیشبرد مطالبات زنان، اشاره شده است.
به عنوان مثال صدیقه بلخی و شکریه حیدر وجود وزارت امور زنان را به رغم انتقاداتی که بر آن وارد میدانند و هنوز عملکرد آن را قوی و رضایتبخش نمیدانند، مثبت ارزیابی کرده و از نفس موجودیتِ آن استقبال میکنند. حوریه مصدق و آمنه صفی افضلی نیز در کنار برخی نهادهای دولتی و غیردولتی دیگر، از وزارت امور زنان نام میبرند و معتقدند این نهاد قادر به ایفا کردن نقشی اساسی در پیشبرد مطالبات زنان است”.
اما انتقاداتی هم به این سازمان وجود دارد. ملکستیز وزارت امور زنان را دارای ساختاری درست و منسجم و قانونمدار نمیداند. مسعود حسینی نیز در این زمینه میگوید: “اول این نکته را باید بگویم که به نظر من وجود چیزی به نام وزارت امور زنان یک امر منفی است. فکر میکنم زنان بیشتر باید به مراجع رسانهیی، مدنی و حقوق بشری مراجعه کنند. متأسفانه اکثریت زنان هنوز در موقعیتی قرار ندارند که به صورت مستقیم از دولت مطالبۀ حقوق کنند”. رویا سادات هم با وجود اینکه وجود وزارت امور زنان و دیگر وزارتخانههای افغانستان را که دارای بخشهای مشخص و حوزۀ کاری معینی در قسمت زنان هستند بیثمر نمیداند، اما معتقد است: “به نظر من بزرگترین منبع قابل اتکا برای احقاق حقوق زنان، اراده و نیروی زنان است. چرا که تمام نهادهای دولتی و غیردولتی اگر کاری هم در قسمت زنان انجام دادهاند، به صورت مقطعی و موقتی بوده است. تا زمانی که خود زنان تبدیل به یک جریان و یک جنبش نشوند، هیچ چیز به صورت اساسی تغییر نخواهد کرد”.
Comments are closed.