نــهادهـای امنیتـی را دریـابیـد

گزارشگر:دوشنبه 24 جوزا 1395 - ۲۳ جوزا ۱۳۹۵

اختطاف و کشتنِ افراد در مسیر قندوز ـ بغلان و نیز در مسیر کابل ـ قندهار برای چندمین‌بار، حملۀ گروهی داعش در شرق و جنگ در هلمند و بخش‌های دیگرِ کشور، همه نشان از آن دارند که وضعیتِ امنیتی روز به روز در حالِ وخامت است و بلند رفتنِ تلفاتِ غیرنظامیان و نظامیان نیز ناقوسِ مرگ را در سراسرِ افغانستان به صدا درآورده است.
بی‌توجهی به ربوده شدنِ افراد و کشته شدنِ ده‌ها تن مسافرِ عادی توسط طالبان و نیز گسترشِ حبهاتِ جنگ درحالی‌که طالبان رهبران‌شان را از دست داده‌اند، نشان از این دارد که اداراتِ امنیتیِ کشور از ضعفِ مفرطِ مدیریتی و حتا عدمِ آن رنج می‌برند.
نبود هماهنگی میان ادارات امنیتی، نفوذ عناصرِ بیگانه و همکارِ استخباراتِ خارجی در نهادهای امنیتی، ضعف و ناتوانیِ مدیریتی در میدان‌های جنگ و نیز فساد رو به افزایش در نهادهای امنیتی، در کنار عزم طالبان و پاکستان بر جنگ‌های جدی؛ دلایلِ اصلیِ ناامنی و تلفات در میانِ نیروهای امنیتی‌اند. رجحانِ علایقِ قومی بر مسایل ملی، درد و دلیلِ دیگری بر ایجاد مشکلات در نهادهای امنیتی‌اند. وجود سربازانِ خیالی در ولایت‌های مختلف نیز از عواملِ دیگرِ تقویتِ طالبان در برابرِ نیروهای دولتی در برخی از ولایت‌ها به شمار می‌رود. بنابراین ما در برابرِ یک جنگِ فرسایشی قرار گرفته‌ایم و با عدم هماهنگی در میان نهادها، افزایش فساد و ملاحظاتِ قومی، شدیدترین ضربات را نیز بر پیکرِ نهادهای امنیتیِ خود وارد می‌کنیم.
تجربۀ چهارده سال گذشته باید درسِ کلانی برای نهادهای امنیتی و مسوولانِ نظام باشد تا در پرتوِ آن بتوانند هر روز به تجهیزِ بهتر، حلِ مشکلات و تقویتِ خطوطِ جنگ بپردازند. اما وقتی که سربازان شجاعِ سرزمین‌مان، هر روز با توطیه‌ها و دسیسه‌های خُردکننده از داخل صفوفِ خویش مواجه می‌شوند، بدون شک نیمِ انرژی‌ و انگیزۀشان را از دست می‌دهند و دشمن نیز با اطلاع از این نکته، در حملات‌شان جسارتِ بیشتر به خرچ می‌دهند.
حملات طالبان بر مساجد، کشتنِ رهگذران و مسافران به هر بهانه‌یی و ده‌ها جنایتِ دیگرِ این گروه، نشان از این دارد که دشمن به اندازۀ کافی در ذهنیت‌ها کوبیده شده‌ و در موضعِ باطل قرار دارد؛ اما نفس کارِ فکری نکردن در صفوف امنیتی و ضعف و نبود قوت‌های استخباراتی و خنثاکنندۀ فعالیت‌های تبلیغاتی دشمنان، زاویۀ دیگری‌ست که سبب فرسایشی شدنِ جنگ شده است.
بنا بر آن‌چه گفته شد، نهادهای امنیتیِ کشور به یک تصفیه‌کاریِ اساسی نیاز دارند و باید معیارهای قومی جایش را با مصالحِ ملی در نهادهای امنیتی عوض کند. فساد بزرگِ اداری در استخدام‌ها و تبدیلی‌ها در نهادهایی امنیتی، باید از میان برداشته شود و باید فرماندهانِ جنگ به‌جای روابط و تعلقات، بر اساسِ لیاقت و تجربۀ کاری انتخاب شوندـ که خوشبختانه شمار نظامیانِ لایق و متعهد در این کشور نیز کم نیست.
حفظ سنتِ سرپرستی در نهادهای امنیتی، دلیلِ دیگری بر کم‌کاری‌ها، ندانم‌کاری‌ها و عقده‌گشایی‌هایی سرپرستان می‌تواند باشد و این می‌طلبد که هم ریاست ‌جمهوری و هم ریاست اجرایی و هم مجلس نماینده‌گان به این مسأله پایان دهند. مسلماً ادامۀ کارِ سرپرستان در نهادهای امنیتی، هیچ حاصلی جز زیانِ بیشتر ندارد. معرفی افراد شایسته و وطن‌دوست به جای افرادِ وارداتی و نالایق، باید در اولویتِ کارِ ریاست‌جمهوری در خصوصِ توجه به مسایل سیاسی ـ اداری کشور قرار گیرد و این کلیدِ اصلیِ حلِ معضلاتِ سیاسی ـ اداری کشور به‌ویژه در نهادهای امنیتی پنداشته می‌شود.
امیدواریم که هم مجلس و هم دولت این مهم را درک کنند و صادقانه به اصلاحِ امورِ دولت و مردم بیـندیشند و قاطعانه در این مسیر اقدام ورزند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.