احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 14 سرطان 1395 - ۱۳ سرطان ۱۳۹۵
بخش چهارم /
نویسـنده: دکتور مصطفی محمود
مترجـم: سیداحمـد اشرفی
خداوند میفرماید: «لاَ یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فِی الْبِلاَدِ .مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ» (سورۀ آل عمران: ۱۹۶-۱۹۷)
ترجمه: تسلط و تصرفِ کافران در شهرها، تو را نفریبد، متاع اندکی است و پس (از این جهان) جایگاهِ آنان دوزخ است و چه بد آرامگاهی است دوزخ.
«أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِین. َنُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَل لَّا یَشْعُرُونَ» (سورۀ المؤمنون: ۵۵-۵۶)
ترجمه: آیا گمان میکنند که ما آنها را با مال و فرزند کمک میکنیم، (برای اینکه) شتاب کنیم برای ایشان در خوبیها؟ (چنین نیست) لکن آنها نمیدانند.
«إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا» (سورۀآل عمران: ۱۷۸)
ترجمه: ما به آنها (کافران) مهلت میدهیم تا به سرکشی و گناه خود بیـفزایند.
فرد مؤمن همه چیز را از جانبِ خداوند میداند و باور دارد که هر چه به او میرسد، خواه گشایش و نعمت باشد و خواه تنگدستی و مصیبت، برای آزمایش و امتحان است و قبلاً در لوح محفوظ نوشته شده است. چنانکه خداوند میفرماید:
«مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیلِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» (سورۀحدید: ۲۲-۲۳)
ترجمه: هیچ مصیبتی در زمین (از قحطی و فقر و آفت و ظلم) و در جانهایتان نمیرسد، مگر اینکه قبل از خلقت در لوح محفوظ (نوشته شده) است. این کار بر خداوند آسان است. (این را به شما گفتیم) تا بر آنچه از دست دادید، دلتنگ نشوید و به آنچه به شما رسد، دلشاد نگردید و خدا هر متکبرِ خودستایی را دوست ندارد.
«قل لن یصیبنا إلا ما کتب الله لنا» ( سورۀ انفال:۵۱ )
ترجمه: بگو هیچ مصیبتی به ما نخواهد رسید مگر آنچه که خداوند بر ما نوشته کرده است.
نتیجه و ثمرهیی که یک مؤمن، از این آیات بهدست میآورد، همانا سکون روانی و آرامش خاطر و اعتماد بر حکمت و عدالت و رحمت الهی میباشد. این مؤمن زمانی که شهوتی از شهوات را ترک میکند، و خود را از بندها و زنجیرهای درونی آزاد میسازد، در عوض به حلاوتِ قلبی و نور بصیرت نایل میگردد. او کسی است که هواهای نفسانی را خاص بهخاطر رضای خدا ترک میکند و از دویدن به دنبال اغراض و مناصب و اهداف دنیوی اجتناب میورزد و در کنف رحمت الهی آرام میگیرد. آیا هدفی و الاتر از خدا وجود دارد؟
او درک میکند که با خدا بودن، بالاتر از همه نعمات است؛ زیرا همۀ اعداد در برابر بینهایت صفر است.
مؤمنی که برای رضای خدا کار میکند، از همتِ بلند برخوردار میشود و دیگر خستهگی و کسالت و تنبلی را به خود راه نمیدهد. کسی خسته میشود که اجیر است و چشم پاداش دارد و یا اینکه از ترس کار میکند، اما کسی که آرزویش رضا و خشنودی پرودگار باشد، خستهگیناپذیر است؛ زیرا که هدف و آرمانِ او بالا تر از مطامع دنیوی و غنایم مادی است. او بندۀ عاشق و دوستدار و داوطلب است، او کار و فعالیت را سعادت میداند، از این جهت است که او را خشمگین و اندوهناک نمیبینی، بلکه همواره گشادهروی، متبسم و خوشبین بوده و در همه احوال، سپاسگزارِ پروردگار میباشد و به روزگار نفرین نمیفرستد و کوتاهی را به خداوند نسبت نمیدهد.
اینگونه حالت روانیِ نادر و ممتاز، ثمرهیی از ثمراتِ ایمان به قرآن و توحید است. ایمان توحیدی، همه عناصر موجود در نفسِ آدمی را وحدت بخشیده و همه مشاعر و احساساتش را به سوی یک منبعِ فرمانبری توجیه مینماید و سامان میدهد. برعکس، شرک و چندخدایی به تفرق و پراکندهگیِ مشاعر و انقسامِ نفسِ انسانی میانجامد و توجه وی را به جهتها و منابعِ متعدد معطوف نموده و شخصیت وی را متفرق و پراکنده میسازد.
اگر به قرآن مراجعه کنیم، به روانشناسییی دست خواهیم یافت که کاملاً بدیع، ممتاز و بیهمتاست. قرآن قبل از اینکه تمدن جدیدی را پی افکند و روند تاریخ را دگرگون سازد، انسانها را بهطورِ خاص تربیت نمود و روح و روانِ آنها را از ریشه متحول کرد و بهطور بدیع و ابتکاری تکامل بخشید و آنها را به سکون و آرامشِ حقیقی و اعتماد به نفس و علو همت رسانید؛ زیرا قرآن از نزد مربیِ حقیقی یعنی بارگاه عزت و جلالِ الهی سرچشمه گرفته است.
Comments are closed.