گزارشگر:یعقوب نعمتی وروجنی/ یک شنبه 30 عقرب 1395 - ۲۹ عقرب ۱۳۹۵
از صاحبنظران اندیشه سیاسی در قرون اولیه میلادی در جهان غرب میتوان به آگوستین قدیس (Saint Augustine) اشاره کرد. آگوستین قدیس به سال ۳۰۴ میلادی در شهر تاکاست واقع در بخش افریقای شمالی به دنیا آمد. هنگام تولد وی، امپراتوری روم قدیم هنوز بر بخش بزرگی از جهان حکمفرما بود. مذهب مسیح در عرض آن سدههایی که از ظهورش میگذشت، با سرعتی هرچه تمامتر در درون مرزهای امپراتوری روم پخش شد.
آگوستین در کتاب مشهورش به نام اعترافات، سرگذشت زندهگی خود را به رشته تحریر کشیده و از پیشامدها و تجربیاتی که سرانجام باعث گرویدنش به دین مسیح گردید، پرده برداشته است. در سال ۳۹۱ یعنی چهارسال پس از پذیرفتن دین مسیح به رتبه کشیشی نایل گشت و چهارسال بعد از این تاریخ، اسقف شهر هیپو واقع در افریقای شمالی شد و تا پایان عمرش در همین شهر اقامت گزید.
آثار و نوشتهها
آگوستین در سرتاسر زندهگانیاش به کار تحریر و تألیف اشتغال داشت و مجموعه آثار کتبی وی، بسیار قطور و مفصل است. این آثار شامل وعظها، نامهها، نوشتههای متنازع فیه لاهوتی، تفسیرات بر کتاب مقدس، دفاع از مسیحیت و این قبیل مطالب هستند. از کتاب اعترافات که سرگذشت زندهگی خود را بیان کرده، بگذریم، کتاب شهر خدا یا مدینه الاهی بیگمان بزرگترین اثر آگوستین است. او نوشتن این کتاب را در سال ۴۱۳ آغاز کرد و غرضش از تألیف آن، دفاع از مسیحیت در مقابل کسانی بود که پیدایش مذهب مسیح را مسوول سقوط روم میشمردند.
نوشتن کتاب شهر خدا سیزده سال طول کشید. قسمتهای مختلف این کتاب همهگی یکجا با هم ظاهر نشد، بلکه سال به سال به صورت بخشهای مجزا، همچنان که این بخشها تالیف و تکمیل میشد، انتشار یافت. موضوع کتاب به زودی چنان وسعت یافت که از حدود هدف اصلی مولف فراتر رفت. کتاب شهر خدا، موضوعات زیادی را دربر گرفته است: رستاخیز جسم، زندهگی آخرت، وظایف یک بنده مسیحی در روابطش با مقامات کشوری نیز در این کتاب تفسیری از تاریخ کلیه اعصار گذشته جهان در پرتو آموزههای مسیحیت بیان شده است.
آگوستین در کتاب شهر خدا ضمن تعلیم آموزههای زندهگی مدنی و مردود شمردن بتپرستی، نشان میدهد که سقوط امپراتوری روم ناشی از تقابل مسیحیت با دستگاه در حال زوال امپراتوری روم نبوده است، بلکه زوال اخلاق مدنی و شیوع حرص و آز و دنیادوستی در بین شهروندان و فرمانروایان امپراتوری موجب سقوط تمدن رومی شده است.
آرا و نظرات
آگوستین، در آغاز سده پنجم، در نخستین رساله مفصل الاهیات سیاسی دوره مسیحی، با عنوان مدینه الاهی، به بررسی نسبت میان دو نظم الاهی و انسانی و دو مدینه آسمانی و زمینی پرداخت و بر پایه حکمت الاهی خود نشان داد که از آغاز آفرینش، نظام دو مدینه در کنار یکدیگر قرار دارند.
آگوستین نظم دوگانه مدینه الاهی و انسانی را با توجه به جایگاه محبت دوگانهیی که در سرشت انسان به ودیعه گذاشته شده، توضیح میدهد؛ زیرا انسان با تبعیت از هواهای نفسانی و با پشت کردن به خداوند، نظمی ایجاد میکند که همان مدینه زمینی است؛ در حالی که توجه به خداوند و اعراض از انانیّت راه ورود او به مدینه الاهی را هموار میکند.
بهرغم تمایزهایی که میان ملتها و اقوام از نظر آیینها و زبانها وجود دارد، در عالم، دو نظام بیشتر وجود ندارد که در مدینه الاهی از آن دو نظام به دو مدینه تعبیر شده است. نخست مدینه کسانی که میخواهند برابر احکام جسم در صلح و آرامش زندهگی کنند و دیگر، مدینه افرادی که برابر احکام روح در صلح و آرامش زندهگی میکنند. مدینه زمینی، مدینهیی است که ساکنان آن خدایان دروغینی برای خود میآفرینند، در حالی که اهالی مدینه الاهی جز به فرمان خداوند حقیقی، گردن نمیگذارند. دو مدینه الاهی و انسانی یا آسمانی و زمینی، مدینه آخرت و دنیا نیستند؛ بلکه آن هر دو از آغاز آفرینش وجود دارند.
دو مدینه الاهی و زمینی، از آغاز آفرینش تا آخر، در این عالم آمیخته در یکدیگر وجود دارند؛ اما حضور مدینه الاهی در این عالم، حضور غریبی است که پیوسته در هجرت است و از نقطهیی به ناحیهیی دیگر کوچ میکند. مقام واقعی مدینه زمینی در همین عالم است، برای ساکنان آن جز از مایدههای زمینی، بهرهیی نیست و از آنجا که تابع تمایلات مادی و جسمانی خود هستند، پیوسته گروهی از ساکنان آن با گروه دیگر به پیکار مشغول اند.
اصل در مدینه زمینی، نفاق و پیکار است و زمان صلح و آرامش جز دورهیی کوتاه در آن نیست. اگرچه مدینه آسمانی نقیضِ مدینه زمینی است، اما مدینه آسمانی در غربت زمینی خود پیوسته مناسباتی با آن دارد و از صلح و آرامشی که در آن برقرار میشود، سود میجوید؛ زیرا صلح و آرامش، اعم از صلح زمینی و آسمانی، هدف و غایت هر مدینهیی است.
شهر زمینی آگوستین از افلاطون اثر گرفته، ولی فضایل مدنی در شهر، آنچنان که مطلوب نظر افلاطون است، منزلت ندارد؛ زیرا نزد افلاطون فضایل مدنی راهگشای رسیدن به خیر اعلاست و از اینرو همچون قانون از احترام شایستهیی برخوردار است. تعادل در اختلاط این فضایل و کناکنش آنها در شهر، موجب میشود هرکس در موضع خودش کاری انجام دهد که طبیعتش با آن سازگارتر است و چون روح جامعه در وضعیت متعادلی قرار میگیرد، تمام امور به نحوی شایسته و سازگار با روح دولت عمل کرده، در نتیجه مدینه در جهت نظم عقلانی هدایت میشود.
از دید آگوستین غایات حکومت باید بر اساس خواست مردم باشد و عدالت وقتی معنا پیدا میکند که برای تمام مردم باشد؛ عدالت آسمانی آگوستین در زمین برقرار نشده است؛ نقطه عزیمت آگوستین در باب عدالت نوافلاطونی است و تا حد زیادی ریشه در جمهوریت افلاطون و ثنویت مانی دارد. او همانند افلاطون، نفس را ترکیبی از سه نیروی عقل، غضب و غرایز میداند و این سه را نماینده سه نوع انسان فرمانروا، جنگجو و تولیدکننده معرفی میکند. اما نهایتاً تعریفی که وی از عدالت ارایه میدهد، در مقابل ارتباط بین انسان و خدا و ناشی از دو نیروی خیر و شر معنی میشود. پس چنانکه ارتباط بین انسانها خداپسندانه باشد، آنها به عدالت رفتار کرده اند و این مساله حاصل نخواهد شد، مگر آنکه انسانها در کمال تعادل روحی و جسمی بهسر برده باشند.
نقد
مسایلی که در کتاب مدینه الاهی آگوستین، مورد بحث قرار گرفته اند عبارت از یک مشت مسایل فلسفی نیستند که تنها برای فیلسوفان جالب باشند، بلکه مسایل حاد و حساس زمان وی را تشکیل میدهند؛ زیرا مردمان آن ایام برای همه مسایل پاسخهای صریح و فوری از اولیای مذهبی خود میخواستند. از اینرو آگوستین سعی در پاسخگویی به سوالات مردم زمان خود را داشته است و اندیشههای او مربوط به مسایل و بحرانهایی است که در زمان وی وجود داشته است.
هیچیک از دو مدینه الاهی و زمینیِ مورد بحث آگوستین قدیس، مدینههای سیاسی ظاهری نیستند، بلکه مدینههای در عالم مجردات عقلی یا چنانکه خود آگوستین به تصریح میگوید: “هر دو اجتماع، مدینههایی لطیف اند.” در واقع این دو مدینه، ساخته و پرداخته ذهن اوست، حوادث و اتفاقات روزگار بهویژه سقوط امپراتوری روم، او را به تألیف این کتاب واداشته است. از طرف دیگر، مبانی و رهیافتهایی که وی در باب مدینه آسمانی و زمینی تفصیل و تشریح داده است، زیر تأثیر مفرط آموزهها و اصول مسیحیت قرار گرفته است.
آگوستین یکی از برجستهترین بنیادگذاران الاهیات مسیحی و از پرنفوذترین پدران کلیسا بود. مفسران درباره معنای نوشتههای او اتفاق نظر ندارند و در میان آنها میتوان دو گروه را از هم تمییز داد. گروهی از مفسران، مدینه الاهی آگوستین را نخستین رساله سیاسی دوره مسیحی یا رسالهیی در الاهیات سیاسی میدانند. اما گروه دیگر که مدینه الاهی را رسالهیی در الاهیاتِ تاریخ و تاریخ رستگاری میدانند، تفسیرهای سیاسی نوشته آگوستین بهویژه تفسیر هواداران حکومت مطلقه کلیسا را، فاقد اعتبار میدانند. این تفسیر با روح الاهیات آگوستین قدیس و تأملی جدی در این اثر مهم الاهیات مسیحی، سازگارتر مینماید.
Comments are closed.