این‌جا افغـان‌ستان است، اینجا وحشت می‌بارد

گزارشگر:شنبه 27 قوس 1395 - ۲۶ قوس ۱۳۹۵

در این روزها، خبرهای بد، مردمِ افغانستان را به‌شدت شوکه کرده است. اتهام‌های یک چهرۀ سرشناسِ ازبیک‌تبار به جنرال دوستم معاون اولِ رییس‌جمهوری مبنی بر تجاوز گروهیِ جنرال و محافظانش بر او، نکاحِ یک مرد با دو خواهر در ننگرهار، رهایی یکی از دزدان و راهزنانِ مشهورِ دورانِ جنگ‌های دهۀ هفتاد به نامِ زرداد فریادی از زندانی در لندن و استقبالِ گروه‌های جنایت‌کار و راهزن از او در کابل، و نیز بی‌حرمتی‌های سازمان‌یافته از سطح رییس‌جمهور تا سطح ارازل و اوباشِ متعلق به گروه‌های منفورِ جامعه به آدرسِ قهرمان ملی، همه و همه از افغانستان یک چهرۀ دیگر ارایه می‌دهند.
اما زمانی که این خبرهایِ زهرناک را در کنارِ بی‌شمار رویدادهای مدهشِ دیگر که روزانه در کابل و ولایت‌های کشور صورت می‌پذیرند قرار دهیم، به‌وضوح درمی‌یابیم که هرآن‌چه وحشت و بربریت است، در این کشور لانه کرده است. اما سه ـ چهار موردی که در بالا به آن‌ها اشاره کردیم، هرکدام‌ به‌تنهایی یک جنایت و فاجعه‌ است!
اگر اتهاماتی که بر جنرال دوستم وارد شده است، درست از آب برآیند، بدون شک بزرگ‌ترین آبروریزی در سطحِ کلانِ کشور رخ داده است و این‌که چه نوع برخوردی باید با جنرال دوستم صورت بگیرد نیز، خود آسان و خالی از ‌جنجال نخواهد بود. اما اگر به این اتهامات پرداخته نشوند هم، جنایت و ظلمِ دیگری رخ داده است.
از سوی دیگر، نکاح با دو خواهر توسط یک مرد، آن‌هم یکی پس از دیگری و در یک شب، جنایت‌ِ بزرگِ دیگری‌ست که در جامعۀ افغانی صورت گرفته و افتِ اخلاق و انسانیت در این جامعه را به اثبات می‌رساند. همچنین تلاش‌هایی که در این روزها از آدرسِ ریاست‌جمهوری به هدفِ ایجاد تفرقه میان مردم صورت می‌گیرد نیز نشان می‌دهد که رأسِ هرمِ قدرت در کشور شهروندان را به سمتِ رویارویی و خانه‌جنگی سوق می‌دهد.
نادیده گرفتنِ قهرمان ملی به عنوان آیینه‌دارِ ارزش‌های والای جهاد و آزاده‌گی در کشور و توهین به عکسِ آن شخصیتِ ملی توسط گروه‌های اوباشی که به حمایت و استقبال از یک راهزنِ سرشناس آمده بودند، نشان از آن دارد که این حرکت‌ها زیر سیاست‌های قومی در درونِ ریاست‌جمهوری فعال شده‌اند تا وحشت را بر مردم، حاکم و افغانستان را به گذشته‌های تلخ ببرند.
رهایی زرداد فریادی، یکی از راهزنانِ پیشینِ وابسته به حزب اسلامیِ آقای حکمتیار و استقبالی که از او در کابل توسط هوادارانِ معلوم‌الحالش صورت گرفت و نیز انتقال سریِ آن به مکانی نامعلوم، حکایت از آن دارند که زیر نامِ رهایی زندانیان حزب اسلامی، بارِ دیگر پاتک‌سالاران و آنانی که برای دریدن قربانیان، انسان‌های دیگر را به عنوانِ سگ به کار می‌گرفتند، رویِ کار آورده می‌شوند تا بر مردم وحشت و نفاق را به‌جای وحدت و همدلی برقرار سـازند.
اما در برابرِ این‌همه حادثه و رویدادِ زهرآلود، مردمانی قرار دارند که تا کنون صبر پیشه کرده و بر هر اقدامِ ناگوار از سوی حکومت، چه سیاسی و چه اجتماعی که منفور و مردود پنداشته می‌شود، خویشتن‌داری نموده‌اند. ولی اگر روزی صبرِ مردم در برابرِ این نوع اقداماتِ آقای غنی و حواریونش لبریز شود، هم برای ارگ و هم برای کشور خوب نخواهد شد.
بنابرین، خوب خواهد بود که ریاست‌جمهوری صادقانه به قضایا و اتهاماتی مانند ماجرایِ دوستم و ایشچی و نکاح ظالمانۀ دو خواهر در ننگرهار، توجه کند و نگذارد کسانی مانند زرداد فریادی زیر نامِ مصلحت و توافقاتِ صلح، آزاد بگردند و باز معرکه بیافرینند و جنایت پیشه کنند. این دستگاه باید سعی کند که بزرگترین ارزش جهاد و مقاومت که در چهرۀ قهرمان ملی گنجانیده شده است، بیش از این توهین روا داشته نشود. اما اگر چنین حرکت‌ها در مجموع ادامه یابد و مردم از ظلم به ستوه بیانید و افرادی مانندِ زرداد را بزرگ ساخته بالا بکشند، بدون شک با خشمِ عمومی روبه‌رو خواهد شد و حالتی بر این جامعه می‌آید که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را جمع‌وجور کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.