گزارشگر:ترتیبکننـده: ناجیه نوری/ یک شنبه 28 قوس 1395 - ۲۷ قوس ۱۳۹۵
بخش پنجم/
یادداشت: کنفرانس «آجنـدای ملی» به رهبری احمدولی مسعود، سالهاست که به آدرسی برای رایزنی و چارهاندیشی میان نخبهگان و بزرگانِ کشور برای بیرونرفتِ افغانستان از نزاعها و ناکامیهایِ تاریخی تبدیل شده است. اما این آدرسِ مدنی اخیراً در ابتکاری تازهتر، دست به برگزاری سلسلهنشستهایِ مشورتیِ ماهوار و هفتهوار با جوانانِ فعال و آگاهِ کشور برای بررسیِ اوضاع نگرانکنندۀ افغانستان و دریافتِ راهحلهای علمیتر و بهروزتر در سایۀ اهدافِ عالیِ آجندای ملی زده است. روزنامۀ ماندگار به حمایت از این فعالیتهای ارزنده، این بخش از این صفحۀ خویش را به بازتابِ چکیـدۀ گفتههایِ جاری در این نشسـتها اختصاص داده است. پس با ما همـراه و همسـفر باشید.
***
محمدرضا محبوب، عضو سازمان راه بیپایان: مشکل افغانستان، مشکلِ بهوجود آمده در یک یا دو روز نیست. مشکل افغانستان ریشه در استبداد تاریخی دارد. مشکل افغانستان از سال ۱۷۴۷ زمانیکه حکومت در محور قبیله بهوجود آمد، شکل گرفت؛ بنابراین این مشکل یکروزه بهوجود نیامده که یکروزه حل شود. این مشکلِ فرهنگی باید طی سالیانِ دراز حل گردد. اما به گونۀ مثال اگر هماکنون نظام پارلمانی شود، بازهم مشکلات حل نخواهد شد؛ زیرا افرادِ تصمیمگیرنده و دیدگاهِ آنها تغییر نمیکنند. حال آنکه مشکل اصلی در دیدگاههاست که غالباً در محور قبیله شکل گرفته و سالیانِ سال است که این دیدگاه در قالبهای گوناگون بازتولید میشود. ما زمانی میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم که دیدگاه انسانمحور ایجاد کنیم و دیدگاه انسانمحور زمانی شکل میگیرد که به سیاست، قدرت و مردم، انسانی نگریسته شود. ما باید روی عواملِ وحدتآفرین مانند تاریخ مشترک، دردهای مشترک و زندهگی و سرزمینِ مشترک فکر کنیم. پیش از آنکه نظام ریاستی یا پارلمانی مشکلاتِ ما را حل کند، ما میتوانیم اینگونه به وحدت برسیم.
عبدالنصیر بخشی: بعد از گذشتِ مدتی از استقرار حکومت حامد کرزی، جناب مسعود طرح آجندای ملی را به حکومت افغانستان پیشنهاد کرد؛ بهخاطر آوردن امنیتِ سرتاسری، تقویت اقتصاد مردم و ایجاد زمینۀ اشتغال و دهها مورد دیگر. اما متأسفانه هربار که جناب مسعود طرح حکومت وحدت ملی را پیشنهاد کردند، به نحوی حکومت آن را ناشنیده گرفت و یا نخواست که این آجندا را تطبیق کند؛ در نهایت، آجندای ملی تطبیق نشد و حکومت این آجندا را پشتِ گوش کرد. اما من فکر میکنم بهتر این بود که جدا از نخبهگانِ فکری و علمی کشور، آقای مسعود طرح اجندای ملی را به همراهیِ جمعی از شخصیتهای سیاسی و فرماندهانِ جهادی و شخصیتهایِ پُرنفوذ و مردمی افغانستان، به حکومت پیشنهاد میکرد. آقای مسعود میتوانست با این رویکرد یعنی با اتکا به نیـروی مردم، طرح آجندای ملی را به حکومت میقبولاند و ما امروز شاهد حکومت وحدت ملی به معنای واقعی میبودیم و مردم به ثبات سیاسی، امنیت و اقتصادِ خوب دست پیدا میکردند.
خبرنگار و فعال مدنی ولایت غور: ولایت غور در زمان جهاد، سنگر مقاومتِ مردم افغانستان بود، اما امروز فراموش شده است. از همینرو اینکه جناب احمدولی مسعود از ما یاد کردند، از ایشان سپاسگزاری میکنم.
ما به عنوان جوانانِ روستانشین، دیدگاهمان این است که مردم در روستاها با هم هیچ مشکلی ندارند و هرچه مشکل و مسأله که وجود دارد، در مرکز است. هرگاه دربارۀ تبدیل حکومت و یا نظام افغانستان صحبت میشود، روستانشینان میگویند “ما تباه شدیم”؛ آنها از کنشهای مبتنی بر قومگرایی در مرکز افغانستان هراس دارند. بنابراین خواستِ من به عنوان جوانی که شاید توانایی مطالعۀ کتاب اجندای ملی را دارد، این است که مردم افغانستان همه انتظار طرح و برنامهیی را میکشند که دستِ آنان را بگیرد و به داد آنها برسد. بهتر است که این آجندا را با مردمِ روستاها و زنان و مردانش شریک بسازیم تا آنان از محتوای این طرحِ باارزش، آگاه و با این نیتِ نیک همگام شوند. اینگونه میتوان به برگزاری لویهجرگه و ایجاد اصلاحاتِ اساسی در کشور امیدوار شد.
احمدولی مسعود: تمام نگرانیهایی را که شما دوستان مطرح کردید، ما آسیبشناسی کرده و مروری تاریخی بر آنها داشتهایم و بر اساس آن، چند مولفه را در آجندای ملی مطرح کردیم. اولین مولفه، گفتمان ملی ـ مدنی است. دوم، رسیدن به فکرِ واحد برای افغانستان. مورد سوم، پروسۀ اعتمادسازی است. مورد چهارم، استراتژی واحد تا در محور قدرت یک دولت وحدت ملی ایجاد کنیم. اما حکومت وحدت ملی فعلی، جز تقسیم بهاصطلاح۵۰% درصدی قدرت چیزِ دیگری ندارد.
خواهش من از دوستان این است که یک بارِ دیگر طرح آجندای ملی را مرور کنند. جوانان آگاهِ ما که بیشترین نفوسِ کشور را میسازند و شعور سیاسی بالا دارند، با مطالعۀ آجندای ملی به اصلِ موضوع میرسند و میتوانند محتوای این طرح را به سایر افراد جامعه انتقال دهند. یعنی شما میتوانید در ولایت مثلاً غور، با گرفتن یک محفل فشرده، موضوع آجندای ملی را با جوانانِ این ولایت شریک بسازید و جوانان دیگر با فهمِ عادی میتوانند مفهوم را به مردم برسانند.
مردم عادی بینِ خود هیچ مشکلی ندارد و مشکل اصلی را نخبهها تولید کردهاند و یکی از دلایل ناکامی تاریخی، رقابت بین نخبهگان برای رسیدن به قدرت بوده است. بنابراین ما چطور میتوانیم مشکل نخبهگان افغانستان را حل کنیم؟
اگر ما منتظر بنشینیم که نخبۀ خوب وارد میدان شود، افغانستان تباه خواهد شد. اما آجندای ملی با آسیبشناسی افغانستان، در صددِ پیدا کردن راهحل برای مشکلات است و چند مرحلهیی را که مطرح کردم، دقیقاً اگر عملی شود، حلال مشکلات خواهند بود.
Comments are closed.