چکیـده‌یی از سلسله‌نشسـت‌های مشورتیِ جوانان و آجندای ملی

گزارشگر:ترتیب‌کننـده: روح‌الله بهزاد/ دوشنبه 6 جدی 1395 - ۰۵ جدی ۱۳۹۵

بخش یازدهم/

mandegar-3یادداشت: کنفرانس «آجنـدای ملی» به رهبری احمدولی مسعود، سال‌هاست که به آدرسی برای رای‌زنی و چاره‌‌اندیشی میان نخبه‌گان و بزرگانِ کشور برای بیرون‌رفتِ افغانستان از نزاع‌ها و ناکامی‌هایِ تاریخی تبدیل شده است. اما این آدرسِ مدنی اخیراً در ابتکاری تازه‌تر، دست به برگزاری سلسله‌نشست‌هایِ مشورتی‌ِ ماهوار و هفته‌وار با جوانانِ فعال و آگاهِ کشور برای بررسیِ اوضاع نگران‌کنندۀ افغانستان و دریافتِ راه‌حل‌های علمی‌تر و به‌روزتر در سایۀ اهدافِ عالیِ آجندای ملی زده است. روزنامۀ ماندگار به حمایت از این فعالیت‌های ارزنده، این بخش از این صفحۀ خویش را به بازتابِ چکیـدۀ گفته‌هایِ جاری در این نشسـت‌ها اختصاص داده است. پس با ما همـراه و همسـفر باشید.
***

خان‌محمد اسکندری، سخنگوی سازمان توده‌های خاموش: در نخست سپاس‌گزاری می‌کنم از موضع‌گیری به‌جا و شایستۀ آقای احمدولی مسعود در واکنش به گفته‌های غرض‌آلودِ رییس‌جمهور مبنی بر «قهرمان ملی» خواندنِ شاه امان‌الله خان.
مشکلی که ما در افغانستان داریم این است که ما در حدِ شعار باقی مانده‌ایم. هرچه در افغانستان گفته می‌شود، درحدِ شعار است و هیچ‌گاه عملی نمی‌گردد. مشکلِ دیگر این است که ارزش‌ها در لایه‌های بالا تعریف نشده اند. ما ارزش‌هایی به نام دین، مذهب، فرهنگ و زبان داریم، اما این ارزش‌ها در سطح لایه‌های بالا تعریف‌ناشده باقی مانده اند. این بی‌توجهی به ارزش‌ها دال بر این است که ما به واگرایی سوق داده شده‌ایم. امروز از دین و مذهب، قرائت‌های افراطی صورت می‌گیرد و به جای این‌که ارزشی به‌ نامِ دین ما را به همگرایی سوق دهد، به افتراقِ اجتماعی کشانده است. بنابرین، نیاز است که ارزش‌ها در سطحِ بالا تعریف شوند و به مردم فهمانده شود که این ارزش‌ها ما را به همزیستی کمک می‌کند و من و تو را به هم ربط می‌دهد.
اما در سطح پایین ارزش‌ها مشکل ندارند؛ من به عنوان یک هزاره با هموطنِ پشتون و تاجیک و اوزبیکِ خود هیچ مشکلی ندارم، اما رهبری که من از او تأثیرگذار هستم، مشکل دارد. یعنی نخبه‌گان ما را به این سمت سوق داده‌ اند.
نبی‌الله نبیل: من با این حرفِ آقای احمدولی مسعود کاملاً موافق هستم که مشکل در نخبه‌گانِ ما است. اما چیزی که مرا امروز به عنوان یک شهروند نگران ساخته است، توافق میان نخبه‌گان می‌باشد؛ زیرا نخبه‌گان هم متفاوت اند؛ یکی نخبه‌گانِ مردمی هستند و دیگری هم نخبه‌گان تحمیلی. توافق میان نخبه‌گان تحمیلی، فازِ ناهمگونی را میان نخبه‌گان جهادی و مردمی ایجاد کرده است. اگر حرفِ من درست باشد، ما در واقع مطابق برنامۀ نخبه‌گانِ تحمیلی حرکت می‌کنیم و توسط آنان مدیریت می‌شویم. به باور من، اگر ما نخست به مردم متوسل شویم و در مقابل دیگران متحد شویم، کارمان آسان می‌شود.
سید منیر صمیم: ما مشکلات را درک کردیم، درک کردیم که از کدام ناحیه صدمه می‌بینیم؛ اما حالا آمده‌ایم تا راه‌حلی دریابیم، این راه‌حل چه می‌تواند باشد؟… به باور من، بیرون‌رفت از دایرۀ قومی، یکی از این راه‌حل‌ها است. امروز هم نخبه‌گان و هم شهروندانِ عادی و روشن‌فکرمان در دایرۀ قومیِ گیر مانده‌اند. ما تنها مشکلاتِ قومِ خود را می‌بینیم که باید از این دایره خارج شویم و حرف و عملِ خود را افغانستان‌شمول بسازیم.
موضوع دیگر این‌که، نخبه‌سازی می‌کنیم. کسی می‌آید همۀ انرژی خود را صرف می‌کند و شخصی را خیلی بالا می‌برد، چون از قومش است، در غیر آن، هیچ درایت و اهلیتِ دیگری ندارد.
نبود حس وطن‌دوستی، مشکلِ دیگری است که ما با آن روبه‌رو هستیم. هیچ‌کسی حاضر نیست برای منافع ملی کار و مبارزه کند؛ یا منافعِ قوم است یا حزب و جریان.
احمدولی مسعود: یکی از راه‌های برون‌رفتِ مشکلاتی که شما ارایه کردید، این است که شمارِ زیادی از شهروندان نیز همانندِ شما فکر کنند. اما در این‌جا بسیاری‌ها این‌گونه فکر نمی‌کنند، یعنی اصلاً احساسِ مسوولیت ندارند. ما نباید از همه یک نوعِ فکر کردن را توقع داشته باشیم. هرکسی فکرِ خودش را دارد و حقش هم است. ما سیزده سال قبل برنامه‌یی راه‌اندازی کردیم و طی آن، طرحی را به آقای کرزی پیش‌کش کردیم که شمار زیادی از نخبه‌گان سیاسی کشور نیز در آن حضور داشتند. ما در طرحِ خود گفتیم که از حضور نیروهای خارجی در کشور باید خیلی استفاده کنیم؛ چون آنان تا اخیر با ما نخواهند ماند و روزی به کشورشان برمی‌گردند. ما در طرح خود، خواهان ایجاد گفتمانی میانِ خود شدیم و تأکید کردیم که باید گفتمان را در پایین میان روشن‌فکران، جامعۀ مدنی و شهروندان، و مشارکت را در بالا ایجاد ‌کنیم. اما به طرحِ ما کسی اعتنا نکرد و امروز شاهد چنین اوضاعی هستیم.
حالا نیز ما تأکید بر همین حرف‌ داریم و در کنار آن، باید به سوی ملی‌گرایی حرکت کنیم. نخستین گام در این راستا، ایجاد “احساسِ ملی” است؛ دومین گام هم تبدیل کردنِ افکار عمومی به یک “فکر ملی” است؛ و زمانی که افکار ملی شد، عمل‌گرایی تحقق می‌یابد.
فتانه علی‌زی، رییس اتحادیۀ زنان افغان: باورِ من این است که هرچه ما داد از فراملیتی‌شـدن بزنیم و شعار مهارِ مرزهای قومی سر دهیم، آن‌هم درحالی که هیچ کاری صورت نگرفته، ممکن نیست ما «ملت» شویم. بنابراین، وقتی ما می‌خواهیم فراملی حرکت کنیم و آدرسی همه‌گانی به وجود بیاوریم، هماهنگی و آگاهی‌دهی از همه مهم‌تر است و باید در این راسـتا کار شود. اما این‌کار چگونه می‌تواند صورت بگیرد؟… باید روی جوانانِ آموزش دیده و تحصیل‌یافته سرمایه‌گذاری کنیـم، سرمایه‌گذاری هم روی برنامه‌های درازمدت‌ باشد؛ حمایت‌های اقتصادی از جوانان صورت گیرد و جابه‌جایی آنان در نهادهای حکومتی خیلی باید مورد توجه باشد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.