احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 5 دلو 1395 - ۰۴ دلو ۱۳۹۵
نهاد شورای عالی صلح با مرگِ پیر سیداحمد گیلانی، بارِ دیگر بیپیـر و بیرییـس شده است. این نهاد تا کنون سه رییس را تجربه کرده است. دو رییسِ قبلی، استاد برهانالدین ربانی و پس از ترورِ او، پسرش صلاحالدین ربانی بودند. پیر سیداحمد گیلانی رییس حزب محاذ ملی نیز سومین رییسِ این نهاد به شمار میآمد.
حالا با درگذشتِ آقای گیلانی، این شورا نیاز به رییسِ جـدید دارد. مسلماً شورای عالی صلح، نهادیست که علاقهمندانی زیادی برای ریاستِ آن صف کشیدهاند. چهرههای سیاسییی مانندِ حامد کرزی، آقای قانونی و استاد سیاف و برخی دیگر که پا به دنیـایِ ریشسفیدی گذاشتهاند، میتوانند در این صف شامل باشند.
پس از شهادت استاد برهانالدین ربانی شهید صلحِ کشور، ریاستِ این شورا به پسرِ جوانِ ایشان سپرده شد. با این حساب، اکنون نیز ریاست شورای عالی صلح با دو گزینه مواجه است؛ ریاستِ حامد گیلانی پسر پیرگیلانی، و یا هم ریاستِ یکی از بزرگانِ جهادی و سیاسیِ کشور. اما ارگ ریاستجمهوری جدا از این دو انتخاب، انتخابِ دیگری نیز میتواند دشته باشد و آن، صرفهجویی در هزینه و انحلالِ این نهاد و سپردنِ وظایفِ آن به نهادهای ریشهدار و قانونیِ دیگر است.
داستان ریاستِ جدیدِ شورای عالی صلح، با مرگ پیر سیداحمد گیلانی آغاز شد و هنوز او دفن نشده بود که محافلی برای تعیینِ جانشینیِ او تدویر یافت. به نظر میرسد که تا یک ماه دیگر، ارگ رییس شورای عالی صلح را میگمارد و تا آنزمان نیز این اداره توسط یکی از معاونانش سرپرستی خواهد شد. شوراها و حلقهها و افراد سیاسی، هرکدام تبصرههایی در این مورد دارند و هرکس نامزد خاصی برای این موقف معرفی میکند. درحالیکه ریاست شورای صلح، جز امکاناتِ خوبِ مادی و بعضاً جایگاهِ معنوی سیاسی، اهمیتِ دیگری برای صاحبانِ آن ندارد. در گذشته، اکثرِ تلاشهای این شورا ناکام مانده و تمامیتِ آن، سرپوشی برای بازیهای ارگ شده است. حتا میتوان گفت این نهاد بعد از شهادت استاد ربانی، اهمیتِ مادی و معنویِ خود از دست داده و اکنون هم اگر کسی به جای رییس متوفایِ شورای عالی صلح بر آن کرسی تکیه بزند، تأثیرِ خاصی بر پروسۀ صلح در کشور وارد نخواهد آمد؛ چنانکه این شورا از بدو تأسیس، صدها ملیون دالر را مصرف کرد اما هیچ سودی در ازای این مصرف به بار نیاورد. در عوض، طالبان در ولایاتِ مختلف از طریقِ شورای عالی صلح پولهای کلانی به جیب زدند.
با این اوصاف، شورای عالی صلح یک نهاد پُرمصرف اما بیتأثیر در روندِ صلح و ثبات بوده است. خوب است که بعد از این، با این شـورا منطقی برخورد شود؛ یا کاملاً منحل گردد و یا با یک برنامۀ پویا و موثر، آن را وارد میدانِ صلح کرد. اما از آنجا که به نظر نمیرسد این شورا منحل گردد، توصیه میکنیم که تغییراتی بنیادین در ساختارِ این شورا رونما شود. مسلماً ساختار بشری این شورا، غیرملی است و تیم رهبریِ آن به تغییراتِ اساسی نیاز دارد؛ بهخصوص ریاستِ آن باید به کسی سپرده شود که توانایی کار و دگرگونسازیِ این نهاد از حالتِ ناکارهگی به وضعیتِ تعیینکنندهگیِ را داشته باشد.
اگرچه سودِ برخی بازیگرانِ داخلی ما، در تداومِ جنگ است. اما انتظارِ مردم این است که بحث صلح، از یک بازیِ موهوم به یک واقعیتِ عینی و عملی تبدیل شود و این ریاستجمهوریست که میتواند افغانستان و شورای عالی صلح را به این سمت رهنمون سازد. پس ارگ باید ارادۀ تحققِ صلح را داشته باشد و صلح از بازی به واقعیت تبدیل شود.
Comments are closed.