احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ شنبه 9 دلو 1395 - ۰۸ دلو ۱۳۹۵
ادبیات پایداری یا ادبیات مقاومت، به ادبیاتی گفته شده است که تحت تأثیر شرایط و اوضاعی مانند: نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، اختناق و استبداد داخلی و غصب سرمایههای اجتماعی و فردی، شکل میگیرد. این شرایط و اوضاع در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بهوجود میآید.
جوامعی در چنین شرایطی قرار میگیرند، نویسندهگان و شاعران آن، به عنوان سخنگویان مردم مظلوم و ستمدیده، اقدام به سرودن و نوشتن، از ظلم و ستم وارده به مردم میکنند.
هنگامی که شهروندان افغانستان در روزگار جهاد و مقاومتِ ملی که از بهر رهایی از استبداد و آوردن آزادی دست به قیام زدند، شماری از شاعران و نویسندهگان کشور، سخنگوی مردمِ آزادباور و ستمکشیدۀ کشور شدند و ادبیات مقاومت یا پایداری خلق کردند.
مجمع ملی جوانان افغانستان، روز پنجشنبۀ هفتۀ گذشته، در نشستی نقش ادبیات را با حضور شماری از پژوهشگران، استادان دانشگاه و دانشجویان به بررسی گرفت.
سخنرانان در این نشست گفتند که ادبیاتِ جنگ در افغانستان، پیشینۀ تاریخی دارد و چهرههای درخشان فرهنگی-ادبی افغانستان در این بخش کارهای درخوری انجام دادهاند.
سخنرانان این نشست با ابراز نگرانی گفتند که تلاشهای شبانهروزی جریان دارد تا ارزشهای جهاد و مقاومت ملی مردم افغانستان به فراموشی سپرده شود.
عبدالحفیظ منصور، پژوهشگر و نمایندۀ مردم در مجلس نمایندهگان در این نشست گفت: ادبیات و جنگ در دوران جهاد و مقاومت در افغانستان لازم و ملزوم یکدیگر بودند و ماهیت این دو بههم گره خورده بود.
به گفتۀ آقای منصور: در دوران جهاد، افزون بر اینکه شاعران با سرودن شعرهای حماسی مجاهدین را تشویق میکردند، محافل و مجالس شهنامهخوانی، مثنوی و دیوان حافظ رونق خوبی داشت که خالی از اثر نبود.
آقای منصور در ادامۀ سخنانش گفت که ادیبان کشور در مراحل مختلف و شرایط گوناگون، پا بهپای قهرمانان و جهادگران از دوران پیرِ استعمارِ انگلیس تا تجاوز شوروی همواره با انتخاب سرودههای حماسی و شعارهای شورانگیز، مجاهدین را تشویق میکردهاند.
آقای منصور تصریح کرد: “هرچند مردم افغانستان در مواجهه با جنگهای مختلف با ابرقدرتها و همچنین در زمان مقاومت با امکانات ضعیفی در صحنهها حضور پیدا میکردند، اما پشتوانۀ مردمی و ترغیب و تشویق دانشمندان، علما و شاعران، همواره سبب تشجیع مجاهدین در جبهات جنگ گردیده و آنان را برای دفاع و مقاومت آماده میساخت.”
در این حال، داکتر شمسالحق آریانفر از فرهنگیان نامآشنا و رییس روزنامههای دولتی با بیان اینکه گزینش نوع ادبی شعر در بازتاب این مقاومتها همانا مؤثریت، گیرایی و رسایی زبان آن است که بر دلها مینشیند و جاودانه میگردد، گفت: جهاد و مقاومت تبلور روح ایمان و آزادهگی است که در ظهور عفریتان آدمیخوا و حضور پلشتیهای تار، در آوردگاه رزم و پهنای ادب به مایه مینشیند و شعر و شمشیر نمود بین این میادین میشود، اگر شکوهبارترین حماسهها از تلألوی برق شمشیر به هستی نشسته است، ماندگارترین و پایاترین آثار حماسی و کتیبههای آزادیخواهی و آزادهگی در شعر تسجیل گردیده و برجا مانده است.
او از ایلیاد و اودیسه، مها بهارت و رامایانا و شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی به عنوان حماسههای جاوید و نسبنامۀ رهایی و شکوۀ ملتهای یونان، هند و آرین زمین نام برد که بر تارک ادبیات جهان میدرخشد.
به باور آقای آریانفر: شعرِ مقاومت مرثیۀ مرگ نه، بلکه نسبنامۀ شکوه و رهایی است. شعر مقاومت ملتها، تاریخ ملتها، روانشناسی ملتها، جامعهشناسی ملتها، چگونهگی باور و فرهنگ و شکلیابی ملتها است.
آقای آریانفر با بیان اینکه شعر و ادب مقاومت، شعر و ادب رهایی و آزادیخواهی ملتها است، گفت: شعر مقاومت افغانستان در روزگار معاصر، به گونۀ مشخص و جدی آن، در ابعاد و استبدادزدایی و بیگانهستیزی، از زمان سردار محمد داوود آغاز شد و با گذشت روزگار سیر پُرفراز و نشیبی را طی کرده است.
آقای آریانفر به این باور است که جهاد و مقاومت جزء افتخاراتِ تاریخ، فرهنگ و ارزشهای ملی افغانستان است، اما امروز متأسفانه به فراموشی سپرده شده است.
به گفتۀ آقای آریانفر: درحالیکه شوروی سابق یک جنگ میهنی داشت، تا چهل سال آن را تبلیغ کرد و ابعاد آن را برای نسلهای بعدی توضیح داده و منتقل کرد، اما جهاد و مقاومت افغانستان که در دنیا بینظیر بود، ابعاد آن تاهنوز در هالۀ از ابهام باقی مانده است.
او از چهرههایی که از نشانی جهاد و مقاومت در حکومت سهم داشتند و دارند شکایت کرده و گفت که برای روشنشدن و بهتر رساندن و تولید ادبیات مقاومت، تلاشهایی که نیاز است، صورت نگرفته است.
آقای آریانفر در ادامۀ سخنانش خاطر نشان کرد که از گذشتهها تا به امروز، حماسهآفرینیها بیشتر در میادین جنگ از سوی شاعران صورت میگرفت و آنان بودند که نقس اساسی را در تحریک احساسات جنگآوران بازی میکردند.
به گفتۀ او: همانگونه که ادبیات جهاد و مقاومت ضد تجاوز است، شاعران نیز در حقیقت مبارزۀ غیرمستقیم و یا جنگ فرهنگی در برابر تجاوز و استعمار است.
آقای آریانفر گفت که در جنگهای سرد و تبلیغاتی شعرهای حماسی کارساز و در تحریک احساسات مردم نقش اساسی دارد، به همین دلیل، در طول تاریخ افغانستان شاعران و ادیبان کشور همواره در کنار مجاهدین برای پیروزی و استقلال مملکت نهایت تلاش کردهاند.
به گفتۀ این پژوهشگر: اندیشمندانِ افغانستان در دوران جهاد و مقاومت تلاش زیادی کردهاند و باید این میراثهای ارزشمند آنان گردآوری و به دسترس نسل امروز قرار داده شود.
آقای آریانفر به این باور است که امروز تلاشهای شبانهروزی بر این است تا ارزشهای جهاد و مقاومت و ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن به دست فراموشی سپرده شود.
سید عبدالله هاشمی، مسوول مجمع ملی جوانان افغانستان در این نشست گفت که فرهنگیان فراوان در جبهات جهاد و مقاومت ملی مردم افغانستان، در کنار نوشتن دست به گسترش و همهگانی ساختن آموزش و پرورش نیز زدند.
این نشست که با گردانندهگی نجیب بارور، شاعر و مسوول فرهنگی مجمع ملی جوانان افغانستان به پیش برده میشد، با شعرخوانی شماری از شاعران بهپایان رسید.
Comments are closed.