احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند / سه شنبه 24 حوت 1395 - ۲۳ حوت ۱۳۹۵
نوروز ۱۳۹۶ خورشیدی را به جناب مولوی نورالله کوثر که جشن و خوشـیِ این روز را در شریعتِ اسلام مکروه و حرام میداند و به تمامِ کسانی که با نامهربانی و نفرت به سوی نوروز نگاه میکنند، مبـارک میگویم و برای تمامِ آنها تا نوروزِ دیگر، آرامش و پیشـرفت در عرصههای مختلفِ زندهگی و همزیستیِ پُر از صمیمیت و مهربانی با هموطنان و همنوعانشان آرزو میکنـم. اما در کنارِ این تبریک و آرزو، توجه جناب کوثر و افرادِ هماندیشهاش را به نکاتِ آتی معطوف میدارم:
۱ـ این ادعای شما که ایجاد و شکلگیری دو عیـد مبارکِ رمضان و قربان را از لحاظ تاریخی به طلوع شریعتِ اسلام منحصر میکنید، بر مبنای متون و منابع تاریخی اسلام، نادرست است. روزه و عیدِ روزه یا جشن پایانِ روزهداری در ادیان ابراهیمیِ قبل از اسلام یعنی یهودیت و مسیحیت وجود داشت. ممکن است تفاوتی در شمار روزهایِ روزهداری و چگونهگی عید روزه میان ادیان ابراهیمی مذکور با اسلام وجود داشته باشد و روایتهای مختلف از این تفاوت سـخن بگویند، اما نکتۀ مشترکِ اصلی به روزه و عیـد روزه در آن ادیان و میان پیروانِ آنها قبل از ظهور اسلام و “طلوع شریعت پاک اسلامی” برمیگردد.
۲- حج و مراسم حج، قربانی و عید قربان نیز پیش از ظهور اسلام میان ادیان ابراهیمی وجود داشت. در این مورد، منابع اسـلامی و حتا قرآن کریم، نخسـتین مرجع و معرفت دین اسلام، به گونۀ روشن توضیحات ارایه کرده اند. پس از ظهور اسلام که حضرت محمد مصطفی پیغمبر اسلام(ص) شهر مکه را فتح کردند، مراسم و مناسکِ حج به گونۀ قبل از ظهور اسلام و البته با اصلاحات و تغییراتی ادامه یافت. پاکسازی خانۀ کعبه از بتهای قبایل مشرکین، منع طوافِ برهنه و انجام طواف با احرام و لباس و رعایت معیارهای پوشش مردان و زنان، بخشی از این تغییرات بود.
۳- ادعای اینکه عیـد روزه و عید قربان، فقط با ظهور و طلوعِ اسلام برای خوشی مسلمانان بهوجود آمد، نادرست و غلط است.
۴- آقای نورالله کوثر بحث را از مکروه بودن و یا حرام بودنِ نوروز آغاز میکنـد و بعد با استناد به دو حدیث پیامبر(ص) از مسلم و بخاری، تجلیلکنندهگان نوروز را کافر مجـوس میخواند. این شیوۀ بیان و استدلالِ وی به عنوان عالمِ دین و استاد ثقافت اسلامی دانشگاه که تجلیل از نوروز را مکروه تلقی میکند ـ هرچند که در آغاز حرام نوشته بود و بعد واژۀ مکروه را جانشین آن ساخت ـ و استنتاج او در ادامۀ این استدلال که نوروز را از اعیاد کفار مجوسی تعریف میکند و بعد با تذکر این دو حدیث پیامبر(ص) “من تشبه بقوم فهو منهم” (کسی که از گروهی تقلید کرد، از جملۀ آنهاست) و “أن مَنْ أحَبَّ قوماً فهو منهم الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ” (هر کسی قومی را دوست بدارد، از همانهاست و هر شخصی با کسی است که او را دوست میدارد) تجلیل کنندهگانِ جشن نوروز را مشمول کفار مجوس میسازد و در واقع فتوای کفرِ آنها را به گونۀ غیرمستقیم صادر میکند؛ با اسلام و شریعت اسلامی ناهمخوان و ناسازگار است. آیا از منظر شرع اسلامی میتوان یک عمل مکروه را، کفر خواند و عاملِ آن را کافر دانست؟ مسلماً چنین فرضیهیی از نظر شرع اسلامی، نامشروع و از نگاه عقلی و منطقی، بسیار نادرست و مضحک است. معنی و مفهومِ هر دو حدیثِ متذکره که مورد استناد و استدلال شرعیِ آقای کوثر قرار دارد، هرگز آن نیست که بر عمل مکروه و عامل آن، اطلاق کفر شود. آیا در این حدیث، مشابهت و تقلید به معنی یکسانی با کافران در افکار و اعمال و یا در عقیده و عمل است؟ یا به عبارت دیگر، آیا تقلید و مشابهت را به همسانی و وحدت عمل و عقیده میتوان معنی و تلقی کرد؟
۵- اگر مشابهت و تقلید از نظر جناب کوثر، یکسانی عقیده و عمل پنداشته میشود و اگر او تجلیل از نوروز را، تقلید از کافران مجوس تلقی میکند، استفاده از کمپویتر، انترنت، فیسبوک و تکنالوژی مدرنِ امروز که از اختراعات کافرانِ نصارا و یهود است و اولینبار میان آنها مروج شـد، تقلید از آن کافران و مشابهت با کافران نیست؟ چرا خود ایشان و سایر مخالفانِ تجلیل از نوروز دچار این تقلید از کافران میشوند؟
۶- من از جناب کوثر و از تمام کسانِ دیگری که در افغانستان به نام عالم دین، از منبر مسجد و آدرس اسلام، تجلیل نوروز را حرام و مکروه میدانند و حتا تجلیلکنندهگان را به بهانۀ تقلید و مشابهت با کافران مجوس، تکفیر میکنند، میپرسم: آیا این صدها هزار مردم مسلمانِ افغانستان که در نوروز تفریح و شادی میکنند، خود را مجوس میگویند؟ آیا آنها با نام و عنوان مجوس، روز اولِ بهار را تجلیل میکنند؟… بدون تردید که آقای کوثر نمیتواند در افغانستان حتا از یک نفر نام ببرد که خود را مجوس بخواند و به خاطر مجوس بودن از نوروز تجلیل کند. پس چگونه او ادعا میکند که تجلیل از نوروز، تقلید و مشابهت با کفار مجوس است؟!
۷- جشن نوروز به عنوان یک رسم و عنعنه میان برخی از ملتها و اقوام در حوزۀ جغرافیایییی که نوروز را تجلیل میکنند، با کفر و اسلام رابطه ندارد. حتا اگر این جشن از منظر شرع اسلامی ـ که در ابتداییترین کتب فقه اسلامی، اعمال و رفتار به: فرض، واجب، سنت، مستحب، مباح، مکروه و حرام دستهبندی میشود ـ مورد بررسی قرار گیرد؛ نوروز یک کارِ مباح است، نه حرام و مکروه!
۸- جناب نورالله کوثر در نمایۀ فیسبوکِ خود آیۀ شریف: ادعُ اِلی سَبِیلِ رَبک بِالحِکمهِ والمَوعظهِ الحَسَنَهِ و جادِالهُم بِالَتیِ هِیَ احسَن – آیۀ ۱۲۵ سورۀ النحل (دعوت کن مردم را به راه خداوند با حکمت و موعظۀ احسن و نیک! و با آنها به طریق احسن و نیکو مباحثه و مناظره کن!) را گذاشته است. من از ایشان میپرسم که آیا مجوس خواندن، تکفیر کردن و ابراز نفرت و خصومت در برابر کسانی که بالفرض یک عمل مکروه همچون تجلیل از نوروز را انجام میدهند، حکمت و موعظۀ حسنه است؟ “و جادلهم بالتی هی احسن” در کجایِ این برخورد و شیوۀ بیان و گفتار وجود دارد؟
۹- چرا کسانی که در آستانۀ نوروز با این خشم و کینه به جانِ نوروز و تجلیلکنندهگان از نوروز میافتند و آنها را با تازیانۀ تکفیر و تفسیق میزنند، جنایتِ کُشتار و انتحارِ طالبان و داعش را حرام و جُرم اعلان نمیکنند و آنها را مشمول این آیۀ قرآن: “و من یَقتُل مومنا متعمدا فجزاءُ جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعدله عذاباً عظیما” (کسی که یک مسلمان را به عمد و قصد به قتل بساند، سزای او بودن جاوید و همیشهگی در جهنم است. این شخص مورد غضب و لعنت خداوند قرار دارد و برای او عذاب عظیم است) نمیسازند و بر مبنای این آیه مورد لعنت و نفرینِ خدا قرار نمیدهند؟
۱۰- اگر واقعاً اینهمه فتوای حرام و مکروه تا سرحدِ تفسیق و تکفیرِ جشن نوروز از لحاظ اسلام و شرع اسلامی درست است، سوال این است که چرا این تبلیغ و موعظه هیچگونه تأثیری در جهتِ امتناع از تجلیل نوروز و جشن نورزو میان جامعۀ افغانستان و دولت افغانستان که همه مسلمان اند، ندارد؟ آیا گاهی واعظانِ نفرت از جشن نوروز، چنین پرسشی را با خود در میان گذاشته اند؟
Comments are closed.