گزارشگر:حشمت رادفر - ۰۹ حمل ۱۳۹۶
مسوولان ارشد امنیتی کشور در سمتهای شان ابقا شدند، سیلی از دیدگاههای انتقادی شهروندان بسوی اعضای پارلمان و این مسوولان سرازیر شده است؛ اما تحلیل محتوای سخنان آنان در جلسه استیضاح پارلمان به یک واقعیت مسلم اشاره دارد و آن اینکه مشکل اصلی و بنیادی این کشور افزایش سرسامآور چالشهای امنیتی است، نه اینکه بازی سیاست در میدان نسبتاٌ مساعد کابل، یا شمال کشور کیها در وضعیت برتر قرار میگیرند و کیها بازندۀ قایم موشک بازیهایی میشوند که آنطرفتر برای وقتکشی، خلق مشغولیت به سیاسیون بیکار و انحراف اذهان عامۀ ما از چالشهای اصلی این مملکت، طراحی میشود.
اینکه برغم تقویت ماشین جنگی نیروهای دفاعی و امنیتی ما، ضعف، ناکارگی، برخوردهای تبعیضآمیز، گزینشی، سلیقهیی و سیاسی مسوولان، در پیوند با مسایل کلان و چالشهای اساسی ماشین خدماتی و اداری نظام را از رأس تا قاعده با فرسایش ساختاری روبرو کرده و گفتمان وحدت ملی در کشور ما را با چالش کشیده است، باید در زمرۀ اصلیترین مسایل روی میز رهبران دولت وحدت ملی قرار بگیرد.
در حالیکه گسترۀ نا امنی و بیثباتی در بخشهای جنوبی کشور به دروازههای کلان شهرها را رسیده و نیروهای امنیتی ما به قیمت جان شان در برابر گروههای تروریستی میجنگند؛ اماسوگمندانه باید اذعان داشت که افکار عمومی کشور ما از رهبران سیاسی گرفته تا مردم عادی بیشتر از پرداختن به مسایل اصلی و حیاتی کشور مشغول صفآراییها و بگو مگوهای سیاسی در زمین امن و زمینه های نسبتن مساعد شمال کشور است.
چهارده سال باج دهی به طالبان و تفکر طالبانی از سوی حکومت بسیاری از فرصتها و زمینههای موجود برای وادارسازی طالبان و دیگر جریانهای شورشی برای مذاکره و پیوستن به پروسه صلح را از کف مردم و دولت افغانستان ربوده و اکنون وضعیتی را ایجاد کرده که نه تنها پاکستان بلکه دیگر کشور های منطقه نیز در صدد استفاده از دسته های افراط گرای ساکن در دو سوی دیورند به عنوان ابزار سیاست خارجی خویش در بازی جنگ و صلح افغانستان بر آمدهاند.
بهرغم اینکه رهبری حکومت وحدت ملی اکنون تعریف واضح و روشنی از دوست و دشمن ارایه کرده است، کوچکترین کاری برای از میان برداشتن زمینههای اجتماعی پرورش تفکر طالبانی در کشور صورت نمیگیرد. نفوذگذاری طالبان در کارزار پیچیده و چند بعدی جنگ روانی- تبلیغاتی در مناطق نا امنکشور یکی از دلایل افزایش تلفات نیرو های دفاعی و امنیتی ما و فرسایشی شدن هرچه بیشتر منازعه جاری در کشور است که کمتر به آن پرداخته میشود.
سخنان رییس عمومی امنیت ملی در نشست استیضاح پارلمان در کنار اینکه به ناهوشمندی دستگاه استخباراتی و نبود هم آهنگی میان سه رکن قوای مسلح کشور اذعان میدارد، به مساله مهم دیگری نیز اشاره دارد که با ذهنیت اجتماعی متشتت و پراگنده، گسترش روز افزون دامنۀ تبعیض، برتری طلبی تباری و منطقهیی و نهادینهسازی هرچه بیشتر عصبیتهای قومی، مذهبی و ایدیولوژیک در روند حکومت داری و ارایه خدمات به شهروندان، نمیتوان و نباید از نیرو های دفاعی و امنیتی کشور توقع داشت که بدون هیچ آسیب و لغزشی در دفاع از این خاک و ارزش ها و دستاوردهای یکنیم دهه گذشته کامیاب و پیروز بدر آیند.
در حالیکه نیمی از کشور در آتش نا امنی و بیثباتی میسوزد، سربازگیری طالبان و دیگر دستههای تروریستی از روستاییان نادار و نا آگاه ما بطرز سرسامآوری ادامه دارد، افکار عمومی ما مشغول رویکرد ها و کرنش های سیاسی و منفعت آمیزی است که لااقل در حال حاضر تاثیر چندانی روی مناسبات قدرت در سطح بزرگ آن نخواهد داشت.
به تعبیر دیگر ثبات سیاسی و امنیت پایتخت اینبار نه از شمال و نه در نتیجۀ ضعیف یا قویشدن این یا آن بازیگر سیاسی در شمال کشور فرو نخواهد ریخت، بلکه کابل را اینبار آتش زیر خاکستری میسوزاند که از جنوب سر برآورده و اکنون در تمامی بخشهای افغانستان حضور خزنده و براندازندۀ آن احساس میشود.افراطیت مسلح و طالبانیزم مهارگسیختهیی که پیشمرگان و جادهصاف کنهای جوخههای ترور و دهشتآفرینی سازمانهای استخباراتی منطقهاند.
این درست است که حضور نیروهای خارجی تقریبن برای همۀ ما این اعتماد بنفس را القا کرده که فروپاشی نظام و فروریزی شیرازۀ قدرت در کابل لااقل در حال حاضر متصور نیست، اما آنچه مسلم است اینکه اگر تلاش طاقت فرسای نیروی دفاعی و امنیتی ما به صورت شبانه روزی ادامه نداشته باشد و هر روز در پای بیرق سه رنگ این کشور که از خونخواه ترین بیرق های دنیاست، نقد جان نگزارند، نه نظم نیمبند کنونی دوام خواهد یافت و نه زمینه یی برای این همه چانه زنی و بگو مگو های منفعت آمیز و حتا ارزشمدار سیاسی باقی خواهد ماند.
در یک جامعه پویا، متکثر و در حال گزار مانند افغانستان، اختلافات و ایتلافها، صف آرایی ها و راه اندازی بازی های سیاسی یک امر معمول و پذیرفته شده است، اما یاد مان باشد که سیل خون جوانان پلنگی پوش این سرزمین برای حراست از این خاک همه روزه بسوی خانههای مردم ما و از چشم های مادران داغدار و نوعروسان نگون بخت این سرزمین جاریست و این بهای سنگینیست که برای دوام حضور افغانستان در جغرافیای سیاسی جهان میپردازیم.
تطبیق توافق نامه سیاسی از طریق برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولایتی و فراخوانی لویه جرگه تعدیل قانون اساسی و تغییر نظام، نقشۀ راه مشروع و مدون کار حکومت وحدت ملیاند که به منظور پیشبرد گفتمان وحدت ملی و تامین ثبات سیاسی در کوتاه مدت و میان مدت، عملی شود. اما همپای این روند و حتا مهم تر از آن، برنده شدن سربازان ما در میدان های جنگ و شکست طالبان و دیگر گروه های تروریستی در برابر نیرو های دفاعی و امنیتی کشور ما در بهار و تابستان امسال است.
در وضعیت کنونی که سیاسیون ما مشغول زد و بند های شخصی و گروهیاند، اختلافات قومی، سمتی، زبانی و نژادی، موریانه وار بجان اندام واره های نیم جان وحدت ملی در این کشور افتاده است، تفکر طالبانی و ذهنیت های تندروانه در شهر و روستا زمینه های سربازگیری طالبان و دیگر دسته های شورشی را فراهم میکند، پول نان سربازان ما در میدانهای جنگ در جیب فساد پیشهگان و شبکههای مافیایی میریزد، مردم در بخشهایی از کشور به هر دلیلی – به شورشیان پناهگاه های امن فراهم میکنند، مرز ۲۷۰۰ کیلومتری ما با پاکستان همچنان بروی آمد و شد دستههای تروریستی باز است و… فایق آمدن بر چالشهای امنیتی و سیاسی فزاینده در کشور ما دشوار به نظر میرسد.
در این که سربازان ما با روحیه بلند در برابر طالبان و دیگر دستههای شورشی میجنگند و گروههای شورشی توان براندازی نظام را ندارند، اندک ترین تردیدی نمیتوان داشت، اما پایان یافتن جنگ و خشونت و پیروزی ما در این کارزار پیچیده و چند بعدی در گام نخست نیازمند بسیج ملی در برابر طالبان و تفکر طالبانی و ذهنیت ها خشونت آمیز آنان است.
افکار عامه ما به جای اینکه همیشه مشغول بازیهای میان تهی سیاسی باشد، در مسیر خلق و تقویت مولفههای ثبات، آگاهی، همپذیری و وحدت ملی به معنای واقعی کلمه سمت و سو داده شود. وضعیت حکومت داری و ارایه خدمات و برنامه های توسعه یی بهبود یابد، اخلاقیات اجتماعی که تسامح و همپذیری را تقویت میکند بیشتر از پیش تشویق و ترویج گردد.
آگاهیهای مدنی و شهروندی به روستاها و مناطق دور دست راه پیدا کند تا از یکطرف زمینههای سربازگیری طالبان و دیگر جریانهای تروریستی از ساکنان مناطق روستایی و دوردست کشور محدود شود و از جانب دیگر با حمایت ابزارمند و معنا دار مردم از نیرو های دفاعی و امنیتی مان سرچشمه های روانی و اجتماعی شورشگری در افغانستان به خشکی بگراید که در این صورت دست کشورهاییکه ازین گروه های خونآشام به عنوان ابزار سیاسیت خارجی خویش استفاده میکنند نیز از سر ما و سرزمین خسته از جنگمان کوتاه خواهد شد.
Comments are closed.