احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد ولی مسعود/ سه شنبه 2 جوزا 1396 - ۰۱ جوزا ۱۳۹۶
وطندار عزیزم، من از ریشه با ساختار نظام سیاسی یکنفره، استبدادى و تمامیتخواه مخالفم تا آنجاییکه با همسنگران سیاسیام که با چنین ساختاری موافق بودهاند، مخالفت داشتهام.
طی مدت ۱۶ سال با وجود فرصتها و تقاضاهای مکرر، هیچگاهی حتی برای یک لحظه هم که شده با هیچ پیشنهادی و مأموریتی در نظامی که در آن سیستم ارباب رعیتی، انحصارگرایی و تکمحوری حاکم بوده است، موافق نبودهام و کوچکترین تردیدی هم به خود راه ندادهام.
دوبار در مقابل پیشنهاد معاونیت اول ریاست جمهوری، بار اول در حضور داشت آقای کرزی و داکتر صاحب عبدالله در سکاتلند و بار دوم در ملاقات خصوصی و شبانۀ آقای کرزی و داکتر اشرف غنی احمدزی در ارگ ریاست جمهـورى با وجود اصرار پیهـم آقای کرزی، به خاطر اصول و ارزشهایى که همواره به آن معتقد و پابند بودهام، دست رد کشیدهام.
پیشنهاد تصدی وزارت امور خارجه را پس از انتخابات ٢٠٠۴ با تعویض داکتر صاحب عبدالله، از جانب آقای خلیلزاد و به تعقیب آن پیشکش وزارت مخابرات را از جانب آقای قیوم کرزی به نیابت رییس جمهور کرزی به شدت پس زدم.
از همراهی در تکتهای انتخاباتی و در آخرین مورد، از هیأت ٢۵ نفرۀ شخصیت های اقوام به سرکردهگی آقای قیوم کرزی که با وعدۀ رییس جمهوری کرزی به خانه آمده بودند، معذرت خواستم.
با رفتن انتخابات به دور دوم، از استمزاج و پیشنهاد یکتن از دوستان مطرح سیاسی مبنى بر کامل ساختن چهار ضلعی قومی تیم تحول و تداوم، بگونۀ ریشه ای مخالفت کردم، پس از آن با پیوستن برادرم به آن تیم، بشدت مخالفت نمودم که باوجود تلاش هـا و هـشدارباشم، قبول نکرد.
سال گذشته، وقتی آقای حنیف اتمر با پیشنهاد و اجرائی شدن آجندای ملی در چارچوب دولت به منزلم آمد، پس از رایزنی با اعضاء و دوستان آجندای ملی از خیر آن گذشتیم.
موضع گیریهای بنده، مبتنی بر اصول (نه پوپولیستی یا عوام گرایانه) برای مردم ما معلوم است، شما نیز میتوانید سری به کنفرانسها، مقالات و مصاحبههای ما بیاندازید. تنها تأسیس و سیاستگذارى روزنامۀ وزین ماندگار در جایگاه پیشتازترین و پُر صداترین اپوزیسیون درشت در مقابل سیاستهای تمامیتخواهانه، قومگرایانه و افراطیگراییهای دولت و در راستای تحقق عدالتخواهی و ارزشهـا، کافیست تا موضع گیریهای برحق ما را به اثبات برساند.
آخرین مآموریت رسمی ام بحیث سفیر افغانستان در لندن از دورۀ مقاومت همچنان ادامه داشت، اما پس از شهادت آمرصاحب شهید، کلیه فعالیتهایم در داخل افغانستان در چارچوب نهضت ملی و بنیاد شهید مسعود متمرکز گردید.
قطع کامل روابط با حکومت آقای کرزی با دو تصادم کلان، نهایی گردید. بار اول قبل از تصویب قانون اساسی در لویه جرگه ٢٠٠۴ که در کل بنده به شدت طرفدار نامتمرکز ساختن قدرت در مرکز و قدرتگیری محلات بودم، بار دوم در سال ٢٠٠۵ در کنفرانس مهم و خاص در یونیورستى هاروارد آمریکا در حضور دهها کارشناس آمریکائی، میان من از یکطرف و تیم آقای کرزی، آقای امین ارسلا، آقای داکتر احدی، آقای داکتر جلالی، آقای زاخیلوال از طرف دیگر، در بحث مسایل ملی، بخصوص پروسۀ دولت ـ ملت شدن تبادل نظر جدی با الفاظ شدید بالا گرفت. داکتر صاحب روان فرهادی و تیم معیتی شان از نمایندگی افغانستان در نیویارک حضور داشتند که بعداً آقای فرهادی برایم گفت: ” سخن هایی که در طول تاریخ برایم بغض شده بود، گفتید”.
این بود مختصرى از باورهایم و ایستادهگی به خاطر ارزشها در برابر حلقات داخلى و در حضور مجامع خارجى که انشاالله یکجا با موضع پوپولیستهـاى پرمدعا، به زودی در قالب یک کتاب به گونۀ مفصل بیرون خواهم داد، تا برگهیی باشد از واقعیتهای تاریخى در حافظۀ ملی نسل جوان ما تا دوباره تاریخ جعل نگردد.
باورم این است، هـر زمانیکه توانستیم نظام را بگونۀ تغییر دهـیم که نخبگان هـمۀ اقوام، (نه تیکه داران قومى)، آنانیکه بتوانند ارزشهـا و آرزوهـاى مردم را در چرخۀ تصمیم گیرىهـا و سیاستگذارىهـاى دولتى و کشورى نمایندهگى کنند، (نه قبولى ماموریت و چوکى سرکار)، اینوقت است که خدمت در ساختار چنین نظامى، افتخار و خدمت به خلق الله میباشد.
Comments are closed.