احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:رفیع جسور/ شنبه 13 جوزا 1396 - ۱۲ جوزا ۱۳۹۶
مردمان خسته از مرگ ساعت ۸ صبح شروع به جمعشدن در برابر ارگ مینمایند. شهر کاملاً چهره نظامی به خود گرفته است. مردم دستهدسته به محله حادثه چهارشنبه که حد اقل ۹۰ کشته و چهار صد زخمی برجای گذاشت، میآیند. هزاران نفر در چهارراهی زنبق جمع شدهاند؛ پس از ساعت ۱۰ معترضین به سوی ارگ حرکت میکنند.
پولیس و معترضان با هم در گیر میشوند؛ گاهی پولیس و گاهی مردم به عقب رانده میشوند. ۲ خانمی که فرزاندانشان را در حادثه چهارشنبه از دسته داده اند، مردم را به خون خواهی دعوت میکنند، نالههای این دو زن باعث میشود که مردم تا نزدیکی دروازه ورودی ارگ ریاست جمهوری پیش بروند؛ اما در مقابل، پولیس دست به شلیک هوایی میزند تا مردم را متفرق بسازد.
معترضین در مقابل شلیک پولیس، شعارهای “زنده باد نیروهای امنیتی” سر میدهند و از پولیس میخواهند که خشونت پاسخ مناسب به مردم نیست و دست از شلیک بردارند.
با سربازی مقابلم که قامت بلند و لاغر اندام است، شروع به گفتوگو میکنم، میگویم که مردم غم دارند و نباید با گلوله بزنی. تفنگش را به طرف من دراز میکند و با بغض در گلو و اشک در چشم میگوید: “اگر سلاح به دردت میخوره بگیر، فکر میکنی مه درد ندارم؟” به سینهاش میزند و میگوید “اینجا میسوزه، ۶ رفیقم در همینجا شهید شدند، هیچ کدام جسد سالم نداشتن، جسد ۳۰ هموطنم را با دست خودم به موتر بالا کدم و …” بغضاش دیگر اجازه سخن را نمیدهد. در این وقت پولیس بالای معترضین گازاشکآور استفاده میکند و معترضین متفریق میشوند. پس از چند دقیقه معترضین راه حل تقریبی برای گازاشکآور پیدا میکنند و با دود کردن کاغذ تاثیرات گاز را خنثی مینمایند.
ساعت حدود دوازده است و معترضین که از سرای شمالی حرکت کرده اند پس از گذر از چندین موانع خود را به چهارراهی رنبق میرسانند. مردم روحیه میگیرند و شعارهاشان را بلندتر میکنند: “مرگ به اشرف غنی، مرگ به عبدالله، مرگ به اتمر، اشرف غنی – عبدالله استعفا استعفا”. حالا نیروهای پولیس، ارتش و گارنیزون کابل همه در برابر معترضین قرار گرفتهاند. فیرهای هوایی ادامه دارد و مردم این فیرها را با زدن سنگ پاسخ میدهند. جوانی با پیراهن خاکی از ساختمان تخریب شدۀ روشن بیرون شد و در بین معترضین شروع به شلیک نمود، این شلیک بهانه را دست پولیس داد و با شلیکهای پیهم مردم را چند متری به عقب راند. پس از عقب زدن مردم جوان تفنگچه به دست در صف نیروهای پولیس قرار گرفت، اونجا فهمیدم که کار جوان خاکی پوش، مکری است از طرف حکومت. مردم شروع به پیشروی میکنند، شلیک پولیس ادامه دارد، در این وقت سه معترض میافتد اولی: محمد سالم ایزدیار (پسر علم ایزدیار) از ناحیه سر زخم برداشت و بعدتر جان داد، دومی از پا و سومی از شانه گلوله خوردهاند. مردم زخمیها را به شفاخانه انتقال میدهند. پس از این اتفاق درگیری پولیس و معترضین شدت میگیرد یک تعداد زیر خیمهیی که قبلا برپا شده است جمع میشوند و تعداد دیگر با پولیس مقاومت میکنند.
ساعت ۱ پس از ظهر است و گارنیزون کابل وارد عمل میشود، با شلیکهای پیهم مردم را به دو بخش تقسیم مینمایند، جمع بیشتری به طرف شفاخانه ایمرجنسی و تعدادی به طرف چهاراهی وزیر اکبر خان رانده میشوند، این جمع در سرک ۱۵ روی خیابان مینشینند و با این کار موترهای پولیس متوقف میشود. معترضان با پولیس در گفتوگو میشوند تا اجازۀ برپایی خیمهتحصن را بدهند؛ اما پولیس از معترضین میخواهد که متفرق شوند، چون از بالا دستور شلیک بالای معترضان را دارند. ولیس معترضان را تا چهارراهی فرودگاه کابل با شلیکهای هوایی عقب میزنند که معترضان در اینجا متفرق شده و با دستههای کوچک خود را به شفاخانه ایمرجنسی میرسانند تا با دیگر معترضان در این جا به اعتراض خود ادامه دهند.۹ نفر تا عصر در این رویداد کشته شدند.
Comments are closed.