احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 10 سرطان 1396 - ۰۹ سرطان ۱۳۹۶
بخش سیوششم
——————————-
احمدشاه مسعود برای مقاومت برضد طالبان، برای سالیانِ دراز آمادهگی گرفته بود. یک نشانۀ این ادعا، ذخیرۀ وافرِ تیلِ هلیکوپتر در منطقۀ تپۀ سریچه بود. آمرصاحب در سریچه ذخیرههای بزرگی برای تیل ساخته بود که آثار آن هنوز پابرجاست.
آمرصاحب بهخاطر اینکه جلساتش با فرماندهانِ جنگ مورد هدف قرار نگیرد، بلندداژ بزرگ و محکمی در نزدیک دفترِ خود ساخت، که بعد از اعمار، تنها یکبار، آنهم بعد از آمدن از اروپا، در آن جلسه دایر کرد که خوشبختانه من نیز در این جلسه شرکت داشتم.
آمرصاحب در این جلسه بر اهمیتِ رابطۀ بیرونی به قوماندانان روشنی انداخته گفت: اکثریت قوماندانها که به بیرون از افغانستان میروند، لباس مقدس جهاد و مقاومت را از تن میکَـنند.
در آستانۀ سفر اروپا، داکتر صاحب عبدالله برای من نیز چندین جوره دریشی آورده بود و دیگر همکاران هم تأکید بر پوشیدن دریشی داشتند. اما استقبالی که از این لباس و پکولِ مقاومت در اروپا شد، بیسابقه بود؛ این لباسِ عزت و حرمتِ افغانستان است.
در طول تاریخ درۀ پنجشیر، مسعود اولین و آخرین فردیست که توانسته این مردمِ سرکش و بعضاً خودخواه را بسیج کند و برای اهدافِ بزرگِ خود بهکار گیرد.
شگفتانگیز اینکه مسعود تمام مسایلِ مناطقِ اختلافیِ دره را که در سالهای قبل محلِ مناقشه بود، با فراستِ تمام و قابلِ تمجیدی حلوفصل کرد و از آنها برای کارهای عامالمنفعه استفاده برد. این مناطق در سراسر پنجشیر مورد منازعه بودند، مسعود بزرگ به اکثرِ این منازعات پایان داد. آخرین منطقۀ جنجالی در پنجشیر، منطقۀ سریچه بود که آمرصاحب آن منطقه را قرارگاهِ خود ساخت. این همان منطقهیی است که حالا مقبرۀ این بزرگمرد را در خود جا داده است.
مسعود بزرگ، یکی از چهرههای استثنایی تاریخِ دنیاست که مبارزاتِ آزادیخواهانهاش در اوراق زرینِ تاریخ ثبت گردیده است.
امروز اگر یادی از مقاومت و ایستادهگی شود، نام مسعودِ بزرگ آذینبخشِ آن است.
توطیهها در بدنامسازی پنجشیر و پنجشیریها از گذشته تا حال جریان دارد؛ اما حرکت و ایستادهگی و مبارزۀ مسعود و یارانش در این دره، این توطیهها را خنثا کرده و خواهد کرد.
امروز هر پنجشیری به مبارزۀ نستوه و صادقانۀ مسعود بزرگ افتخار و مباهات میکند و نامِ این قهرمان با نامِ درۀ مقاومت و ایستادهگی پیوندِ گسستناپذیر و ماندگار یافته است.
رهبر افسانهیی
سالهای مقاومت، شهر کابل به شهرِ ارواح شباهت داشت. در آنزمان در پنجشیر زندهگی داشتم ولی گاهگاهی، پنهانی به کابل میآمدم. زمانی که به کابل میرسیدم، همهچیز رنگِ حقارت داشت؛ مردم با چهرههای عجیب، رنگهای پریده و ریشهای دراز و لباسِ کهنه بسیار ناآشنا به نظر میخوردند. کابل به “قفسی آهنین” میماند که باشندهگانش بدون کوچکترین آزادی، زندهگی میکردند. قفس آب و نان دارد؛ اما طالبان، آب و نانِ مردم را نیز گرفته بودند.
همه بیکار و بیروزگار، تنها در سایۀ دیوارِ خانههای خود مینشستند. برگزاری مجلس و نشستوبرخاست در خانهها خطرآفرین بود، به همین دلیل مردم از مهمانی و گردهمایی پرهیز میکردند.
طالبان تمام جبهاتِ مجاهدین و دیگر جبهات را شکسته بودند. در افغانستان هیچکس بهجز فرمانده احمدشاه مسعود، در صحنۀ مبارزه برضد طالبان حضور نداشت. مردم چشم به مقاومتِ فرمانده مسعود بسته بودند و او به یگانهامیدِ آنها تبدیل شده بود.
طالبان و پاکستانیها از راههای مختلف تلاش کردند به دژ تسخیرناپذیرِ پنجشیر مرکز مقاومتِ مسعود رخنه کنند، اما امکانِ آن را نیافتند. برای اشغال پنجشیر طالبان راههای زیادی را تجربه کردند، از محاصرۀ کاملِ دره گرفته تا داخل کردنِ عوامل نفوذیشان؛ اما از اینکه مقاومت یکپارچه بود، نیرنگها و دسیسهها کارگر نیفتاد.
پنجشیر با تدبیر فرمانده محبوب، همچنان تنها و تسخیرناپذیر باقی ماند. طالبان در حسرتِ داخل شدن به این دره و در جنگ و تعرض از جوانب مختلف، کشتههای زیادی دادند اما هیچگاه بر ارادۀ آهنین و قاطعِ احمدشاه مسعود فرمانده محبوبِ مردم افغانستان، کامیاب نشدند.
تا اینکه درۀ پنجشیر به مرکز مقاومتِ ضد تجاوز، و شهید احمدشاه مسعود به رهبر افسانهییِ مردم افغانستان تبدیل شـد.
Comments are closed.