گزارشگر:احمد بهزاد/ یک شنبه 18 سرطان 1396 - ۱۷ سرطان ۱۳۹۶
بحرانی که بیشتر از یک سال است کشور را در برگرفته، جوانبی دارد با خواستها، سیاستها و رفتاری مشخص و شناخته شده. مردمی معترض و عدالتخواه، حکومتی متکبر و سرکوبگر همراه با سیاسیونی آزردهخاطر، جوانب اصلی این بحران اند. با نگاهی به آنچه جوانب ماجرا میخواهند و برای به دست آوردن آن رفتاری که پیشه کرده اند، میتوان راه معقول بیرون رفت از بحران کنونی را یافت.
و اینک صورت ما جرا:
-مردم از بیعدالتی، ستم، تبعیض و ناامنی به ستوه آمده اند.
-حکومت در برابر مطالبات معقول و انسانی شهروندان رفتار متکبرانه و لجوجانهیی در پیش گرفته است.
-گروهی آزردهخاطر، در اندیشۀ بهرهبرداری از فضای موجود اند تا منافع خود را تأمین کنند.
هر یک از جوانب ماجرا در پیگیری خواستشان رفتاری برگزیده اند:
-مردم معترض و عدالتخواه از مدنیترین روشها در داخل و خارج از کشور برای پیگیری مطالباتشان استفاده کرده اند و در یک سال اخیر، هزینۀ عظیمی بر پای مطالباتشان پرداخته اند.
-حکومت و مشخصاً حلقات امنیتی آن به شدیدترین روشهای سرکوب توسل ورزیده اند تا بتوانند با بهرهگیری از انتحاریهای سفارشی و یا قساوت و بیرحمی شماری از گاردهای امنیتی، خیابان را بر اعتراضها و رفتار مدنی شهروندان ناامن سازند و جو خفقان و وحشت را بر جامعه حاکم سازند.
-سیاسیونِ منفعتاندیش به هوای نزدیکی بیشتر به ارباب قدرت، صف اعتراض و عدالتخواهی مردم را ترک کردند و با ایستادهگی تمام قد در کنار حکومت، برای عدالتخواهان چنگ و دندان نشان دادند؛ اما وقتی دریافتند که منفعتی برایشان حاصل نمیشود، آزردهخاطر شدند و ساز مخالف کوک کردند.
و حالا ماجرا همچنان ادامه دارد:
-مردم دست از مطالبات خود بر نداشته اند، برای اینکه زندهگی بدون عدالت، برابری، رواداری و تأمین امنیت و کرامت انسانی ممکن نیست و تا اینها به دست نیاید، ترمیم مناسبات میان مردم و حکومت ممکن نخواهد بود. از این منظر، باید منتظر بود که عدالتخواهان بار دیگر و با روشهای متنوعتر به عرصۀ دادخواهی برگردند.
-حکومت تا کنون رفتاری پیشه نکرده است که بیانگر ارادۀ آن در راستای حرمت نهادن به مطالبات شهروندان باشد. رفتار متکبرانۀ حکومت در برابر مردم همچنان دوام دارد.
-سیاسیونِ آزردهخاطر در مانیفست ائتلافیشان با نادیده گرفتن مطالبات واضح مردم و حتا عبور از کنار نام شهدای مردم، وجه المعامله میان خود و حکومت را برای روزهای آینده تعیین کرده اند.
حالا مسیر آینده را ما رقم خواهیم زد:
-مردم عدالتخواه با پیگیری مطالباتشان برای ساختن آیندۀ بدون تبعیض و عاری از خشونت، نیروی تعیین کننده هستند. به گواه تجربۀ تاریخ و سرنوشت جوامع عدالتخواه، هیچ نظام و قدرتی در جهان توانایی درگیری مداوم با مردم را ندارد. رفتار متکبرانۀ حکومتها هرچند پُر هزینه و سرکوبگر باشد، در نقطهیی رنگ آشتی و مدارا خواهد گرفت؛ بهویژه آنجا که به رأی و نظر مردم نیاز افتد. مهم پایداری مردم بر سر مطالبهشان است.
-حکومت میتواند دو سیاست را در پیش گیرد؛ یا به مطالبات عدالتخواهانۀ مردم پاسخ دهد و زمینۀ نارضایتی و خصومت میان مردم و حاکمیت را از میان بردارد و یا اینکه برای سرکوب بیشتر مردم عدالتخواه، باجدهی به آزردهخاطران سیاسی را در دستور کار خویش قرار دهد. طبیعی است که در صورت بیتوجهی حکومت به مطالبات مردم، ماجرا همچنان دوام خواهد یافت.
-سیاسیون آزردهخاطر نیز دوباره در یک آزمون قرار گرفته اند؛ یا با استفاده از تجربیات تلخشان به مطالبات مردم بازگردند و در فکر تعدیل انحصار به عدالت و برابری باشند و یا اینکه به روال سابق پشت به مردم و مطالباتشان، روزی مسافر و روزی اسیر، در جستجوی جایی بر سر دسترخوان قدرت باشند. بازهم واضح است که در صورت جورآمد این دسته از سیاسیون و حکومت، ماجرا پایان نخواهد یافت؛ بلکه در میانۀ درگیری مردم و حکومت گسستها و نشستها تکرار خواهد شد.
نتیجه سخن اینکه:
تا تبعیض و نابرابری در جامعه وجود داشته باشد، اعتراض برای دستیابی به عدالت، برابری و رواداری ادامه خواهد یافت؛ نه اختناق برای درازمدت کارآمد است و نه باجخواهیها مردم را راضی خواهد ساخت. مردم دوباره به عرصۀ دادخواهی باز میگردند.
Comments are closed.