احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:داوود نعیمی/ یک شنبه 8 اسد 1396 - ۰۷ اسد ۱۳۹۶
بخش دوم و پایانی/
به باور احمدشاه مسعود، با آزاد شدنِ شمالِ افغانستان در کُل که ساحات اصلی و پایگاهی مقاومت را تشکیل میداد، مردم در بعضی از نقاط جنوب افغانستان شروع به جنگهای فرسایشی علیه طالبان خواهند کرد. این تنها یک هدس نبود؛ بلکه بهخاطر آغاز آن مرحله، شماری از رهبران جنوب افغانستان شامل در رهبری مقاومت بودند. به اساس این استراتیزی و برنامهسازی؛ شمال افغانستان کَلاً از دست طالبان آزاد میشد، جزایر مقاومت در جنوب و شرق کشور گسترش میافت و تمویل جنگ از دید هزینه برای پاکستانیها باید بلند میرفت و آنان باید وادار میشدند که به یک راهحل سیاسی تن در دهند. او مجموع این برنامههای خود را در دو جمله خلاصه میکرد و میگفت: اگر میخواهید افغانستان به یک راهحل اساسی برسد، اول باید پاکستان را تحت فشار قرار دهید که دست از حمایت طالبان و القاعده بردارد و دوم اینکه مقاومت مردم افغانستان را در برابر طالبان و تروریسم حمایت کنید.
با گذشت این همه سالها و تطبیق هر نوع برنامه برای ثبات در افغانستان با هزینۀ ملیاردها دالر، اما فورمل همان است که قهرمان از خود بهجا گذاشت. تقویت مردم افغانستان و فشار بالای پاکستان. مسعود باور داشت که فشار متداوم نظامی بالای طالبان و آزاد شدن مناطق از چنگال آنان، شاید طالبان را وادار به مذاکره سازد؛ مذاکره میبایست در سه محور بچرخد، بحث روی ساختار نظام کثرتگرا که به تنوع ساختاری جامعۀ افغانستان احترام نهادینه گذارد؛ انتخابات تحت نظارت سازمان ملل متحد، خلغ سلاح کلی مملکت و ساختن ارتش واقعی و ملی.
این تشریحات را احمدشاه مسعود به هنک کرمپتون داد و گفت که ما برای قدرت نمیجنگیم، ما برای آن مبارزه میکنیم که مردم افغانستان بتوانند خودشان به سرنوشت خود حاکم شوند. اگر در این رویداد یعنی تمثیل ارادۀ خودی مردم طالبان را پذیرفتند، ما مشکلی نخواهیم داشت، ولی هیچگاهی یک حاکمیتی را که بهزور تفنگ بالای مردم ما تحمیل شود و چند نفر مجهولالهویه خودشان را امیرالمومنین بخوانند؛ نه تنها که قبول نداریم؛ بلکه علیه آن به مبارزه و جنگ مسلحانۀ خود ادامه خواهیم داد. از اینکه این جنگ حمایت مردم را با خود دارد، ما باور به پیروزی نهایی خود داریم.
در بخش آخری حرفهایش گفت که مردم افغانستان در برابر شوروی که یک تهدید جهانی بود، مبارزه کردند، پیروز شدند و در نهایت از جانب دنیا فراموش شدند؛ امروز مردم در فقر، بدبختی، نبود خدمات، تعلیم و تربیه، بیجایی و هزاران مصیبت دیگر به سر میبرند. درحالیکه دنیا مکلفیت اخلاقی داشت که مردم افغانستان را کمک کند. هنک کرمپتون گفت که من از جانب دولت امریکا و به صورت مشخص از جانب سازمان اطلاعات مرکزی مأموریت دارم که با شما در ارتباط به سازمان القاعده و اسامه بنلادن گفتوگو کنم. این سازمان در حمله علیه سفارت خانههای ما در شرق افریقا و همچنان علیه کشتی نظامی ما در آبهای یمن دست دارد. القاعده و اسامه بنلادن همچنان برنامه دارند که منافع امریکا را تهدید کرده و علیه ما و یا متحدان ما دست به حمله بزنند. شما در افغانستان نفوذ دارید و بهصورت عملی علیه این سازمان در جنگ استید؛ ما میخواهیم که شما دسترسی اطلاعاتی را که دارید با ما شریک سازید تا بتوانیم از برنامههای القاعده خبر شویم و از حملات بعدی آنان جلوگیری کنیم و یا هم به اساس این اطلاعات، او را دستگیر کنیم.
مسعود با تبسمی که ویژۀ خودش بود، حرفهای خود را با یک سوال بسیار عمیق آغاز کرد. از آقای هنک پرسید: آیا تمام برنامۀ شما در ارتباط به القاعده است، یا اینکه برای افغانستان نیز کدام برنامه دارید؟ هنک با صراحت و صداقت جواب داد که ما تنها در ارتباط به القاعده برنامه داریم و بس.
مسعود کمی القاعده را به معرفی گرفت و گفت که امریکا تهدید این شبکه را بسیار دست کم میگیرد. شما پاکستان را متحدتان میشمارید، درحالیکه پاکستان حامی اصلی القاعده و طالبان اند. افغانستان در مبارزه علیه شوروی با شما متحد بود، اما حالا در انزوا و فقر به سر میبرد. حالا هم شما به عنوان بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی دنیا برنامۀتان بسیار مشخص و کوچک است. ما به هرحال علیه آنان میجنگیم، اما ما علیه طالبان، نفوذ پاکستانیها و القاعده میجنگیم. برای ما القاعده به تنهایی خود اولویت نیست. آنان بخشی از مشکل استند؛ نه کُلِ مشکل.(صفحه ۱۴۵ کتاب هنر استخبارات مختصر این ملاقات را بیان کرده است).
مسعود در ادامۀ سخناناش گفت: در پایان جنگ سرد شما دستآرودهای بسیار بزرگ و عظیم داشتید. از دید اقتصادی بزرگترین اقتصاد دنیا امریکا است. هزینۀ نظامی امریکا و اروپای غربی بسیار پایین شده است. تعداد نیروهایتان را کم ساختید. دیگر در رقابتهای کمرشکن با شوروی قرار ندارید، اما روسها فقطوفقط یک دستآورد بزرگ و استراتیژیک دارند و آن اینکه افراطیانِ مذهبی و مسلح دیگر امریکا را نشانه گرفته اند و این جنگ بسیاربسیار طولانی خواهد بود. شما در این جنگ شاید زمانی متحدان زیاد در جهان اسلام داشته باشید، اما بیشتر محتدان شما تکنوکراتها خواهند بود، ملیگرایان شعاری و فاسد خواهند بود، سیاستمدارانی خواهند بود که پایگاه قوی در جامعه نخواهند داشت. ما یک وجهۀ قوی و اعتبارات عظیم جهادی داریم و با همه اعتقاد و باورمندی؛ طالبان، القاعده و گروپهای افراطی پاکستانی را تهدید علیه افغانستان و دنیا میدانیم. شاید اگر دنیا از مقاومت افغانستان حمایت کند، پیروزی ارزانتر و آسانتر بهدست آید. شاید روزی اگر ما نباشیم و این مقاومت نباشد، شما پی خواهید برد که این دشمن چقدر ریشه و عمق دارد و شاید برایتان درد سر و مشکلات زیادی را خلق کند.
Comments are closed.