تاثیر تغییر افراد و قبالۀ دیورند بر سیاست پاکستان در قبال افغانستان

گزارشگر:دو شنبه 9 اسد 1396 - ۰۸ اسد ۱۳۹۶

با برکناری نوازشریف و قرارگرفتن شخص دیگری به عنوان نخست‌وزیر پاکستان این گمانه‌زنی در افغانستان بالا گرفته است که ممکن روابط افغانسان با پاکستان بهتر شود.
در افغانستان بسیاری‌ها فکر می‌کنند که تغییر افراد درمناصب دولتی می‌تواند در تغییر سیاست پاکستان در برابر افغانستان موثر باشد و به همین دلیل سعی می‌کنند که رابطۀ افغانستان با پاکستان را موثر از رابطۀ افراد جلوه دهند. همچنان بسیاری‌ها در افغانستان باور دارند که خاتمه یافتن بحث خط دیورند به شکل رسمی از جانب افغانستان به نفع پاکستان، سبب صلح و ثبات در کشور می‌شود.
اما هردوی این نگاه نشان می‌دهد که هنوز تحلیلگران و آگاهان امور از پاکستان شناخت لازم را نیافته اند. زیرا تجربه‌هایی که از تعامل پاکستان با افغانستان وجود دارد ثابت می‌کند که جابجایی افراد در مناصب دولتی آن کشور هیچ تأثیری در منش و مش پاکستان در برابر افغانستان به وجود نیاورده است و نیز خط دیورند هیچگاه برای پاکستان به عنوان یک مسالۀ جدی مطرح نبوده و فقط به عنوان یک برگ برنده همیشه در منطقی ساختن مداخالاتش مطرح بوده است. از طرف دیگر، خط دیورند به عنوان مرز رسمی میان دولت‌های افغانستان و پاکستان در سطح بین‌المللی شناخته شده است و هیچ دولتی و سیاست‌مداری از افغانستان تاکنون در سطح بین‌المللی نزاعی در این زمینه مطرح نکرده‌است؛ اما نپذیرفتن خط دیورند فقط در سطح داخلی، به عنوان یک شعار کاذب به هدف استفادۀ احساسات برخی از مردمان کشورمان که تعلقات خونی و قبیله‌یی با پشتون‌های پاکستان دارند، مطرح می‌شود تا سیاست‌مدارن استفاده‌ جو، روی این احساسات در سطح داخلی جولان بدهند تا احساسات مردم را به هدف‌های دیگر به بازی بگیرند. در عین حال این بحث نه تنها به عنوان برانگیختاندن احساسات یک گروه قومی در کشور؛ بلکه به عنوان یک دوکان و درامد نیز به کار گرفته می‌شود؛ چنانکه گاهی خود دولت پاکستان بیشتر علاقمند آن است که اعتراض‌هایی نسبت به خط دیورند وجود داشته باشد زیرا پاکستان در آن سود خودش را جست‌و جو می‌کند؛ از جمله مداخلاتش را در افغانستان توجیه می‌کند، با احساسات مردمش بازی می‌کند و نیز با این ابزار عنوان می‌کند که هند در امور پاکستان از طریق افغانستان مداخله دارد. البته که هند مخالف پاکستان از جمله مخالف مرز شمالی و شرقی آن کشور است و هرکاری از درین زمینه از دستش بیاید دریغ نمی‌ورزد.
طرح این دو مساله ( جابجایی افراد در پاکستان و خط دیورند) برای آن در این ستون صورت گرفت تا یک بار دیگر و به تکرار بگوییم بحث تغییر و تبدیل افراد در پاکستان و همچنان دادن سند یا قباله چندین بارۀ خط دیورند برای پاکستان -به خصوص مورد دوم- شاید تاثیر کوتاه مدت در امنیت افغانستان داشته باشد؛ اما هرگز به معنای قطع مداخلات و اضافه خواهی‌های پاکستان نیست؛ زیرا آن کشور از بدو تاسیس کشوری است ایدیولوژیک و توسعه طلب. از لحاظ ژیئوپولیتیکی و کنش‌هایی که روی نفت و آب منطقه به وجود می‌آید و از لحاظ تنش‌های سیاسی‌ای که بین هند و پاکستان و کشمیر وجود دارد و نیز از لحاظ اقتصادی که پاکستان می‌خواهد افغانستان بازار و راه ترانزیت‌ آن باشد، این کشور در چنگال همیشه خونین پاکستان گرفتار است. جواب احمدشاه مسعود، قهرمان ملی، در پاسخ خبرنگاری همین بود که “پاکستان فقط می‌خواهد در افغانستان دولت مزدور وجود داشته باشد و به همین دلیل می‌خواهد که افغانستان در کنترل آن کشور به عنون صوبۀ پنجم آن عرض اندام کند.” به همین دلیل هیچ راهی برای تفاهم با پاکستان وجود ندارد و آن تحلیل، نگاه درست و قطعی در بارۀ پاکستانی هست که تا کنون عرض اندام کرده است.
بنابرآنچه در این کوتاهه گفته آمدیم، تغییر نوازشریف هیچ تاثیری در سیاست پاکستان در برابر افغانستان ندارد و نگاه پاکستان از قبل ترسیم‌شده در امور افغانستان و شامل منافع ملی آن کشور شکل گرفته است و هر شریف و مشرف، پادشاه و آقا و بیکی که در پاکستان به قدرت برسد، در روش او نسبت به افغانستان هیچ تغییری رونما نمی‌شود.
بنابرین تنها راه ایجاد تغییر در سیاست پاکستان در قبال افغانستان این است که آن کشور به کمک کشورهای منطقه و جهان از استیلاگری و اضافه‌خواهی بربنیاد به منافع کلان از رهگذر افغانستان، چشم بپوشد و باید در این عرصه منعطف شود؛ کاری که به این ساده‌گی‌ها ممکن نیست. پس با تغییر شریف دل خوش نکنیم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.