احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـــد عمران/ شنبه 4 سنبله 1396 - ۰۳ سنبله ۱۳۹۶
راهبرد جدید ایالات متحدۀ امریکا در مورد جنوب آسیا و افغانستان، با موجی از واکنشهای مختلف در داخل افغانستان و بیرون از آن روبهرو شده است. برخی از سیاستمداران کشور، راهبرد جدید دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا در مورد افغانستان را، راهبردی در جهت صلح و امکان فراهم آوردنِ زمینۀ تفاهم میان گروههای مخالف و دولت نمیدانند و باور دارند که در پرتو چنین راهبردی، تشدید جنگ را باید انتظار داشت.
گروه طالبان، حامد کرزی رییسجمهوری پیشین، حزب اسلامی شاخۀ گلبدین حکمتیار و شماری از سیاسیون چپِ منتقد سیاستهای سرمایهداری جهانی از این جمله اند و در موضع مخالفت با راهبرد جدید امریکا قرار دارند، هرچند که ممکن است هیچ سنخیتی از نظر فکری و ایدیولوژیک با یکدیگر نداشته باشند.
در سطح کشورهای منطقه نیز چین، روسیه، ایران و پاکستان راهبرد جدیدِ امریکا در مورد جنوب آسیا و افغانستان را حاوی نکاتِ تازه و بنیـادی در حلِ بحرانهای منطقهیی نمیدانند و فکر میکنند که آقای ترامپ با این راهبرد خود، بیشتر منازعات منطقهیی را شدت میبخشد.
اما از طرف دیگر، مجموعۀ بزرگی از کشورهای جهان و منطقه و سیاستمدارانِ افغانستان به شمول حکومتِ این کشور، از راهبرد جدید امریکا استقبال کرده و نکات مثبتِ زیادی را در آن یافتهاند. از جمله به چند نکتۀ اساسی باید اشاره کرد:
یکم: در راهبرد جدیدِ آقای ترامپ برای تأمین صلح و امنیت در منطقه و افغانستان، هیچ سخنی در مورد کاهش و افزایش نیروهای امریکایی مطرح نشده است. آقای ترامپ در این راهبرد گفته است که شرایط مشخص خواهد کرد که امریکا چگونه با وضعیت برخورد کند. یعنی اینکه اگر نیاز شد، به شمار سربازان افزوده خواهد شد و اگر نیاز نشد، شمار سربازان در همین حد و حتا به کمتر از این حد خواهد رسید. این نوع برخورد با وضعیت که هیچ گزینهیی را منتفی نمیداند، به یک معنا میتواند پیام صلح و مذاکره را نیز با خود داشته باشد. خلافِ آنچه که برخی منتقدان راهبرد آقای ترامپ فکر میکنند در کلیتِ راهبرد میتوان گزینۀ انتخاب حل صلحآمیز قضیۀ افغانستان را بهروشنی شاهد بود.
وقتی آقای ترامپ تصمیمِ خود در مورد برخورد با وضعیت را به یک گزینه خلاصه نکرده، معنایش این بوده میتواند که کلید حلِ مسأله و بودن و نبودنِ سربازان امریکایی در افغانستان، به دست مخالفان مسلح و حامیان منطقهیی و جهانی آنهاست. اگر این گروهها بر فشار نظامی و حل مسالۀ افغانستان از راه جنگ تأکید کنند، احتمال افزایش فشارهای نظامی امریکا نیز وجود دارد؛ ولی اگر این گروهها راه صلح و حل مسالمتآمیزِ مسأله را انتخاب کنند، چه بسا که دلیل بودن سربازان امریکایی و هر کشور دیگری در افغانستان منتفی شود. حالا تصمیم به دستِ نیروهای مخالف است که آیا خواهان حضور نظامیِ جامعۀ جهانی در افغانستان هستند و یا خیر.
دوم: در راهبرد جدید آقای ترامپ، پاکستان به عنوان کشوری که از امریکا برای مبارزه با تروریسـم پول دریافت میکند ولی هیچ صداقتی در این مبارزه از خود نشان نداده، معرفی شده است. بدون شک نگاه منتقدانۀ ترامپ و ادارۀ او به پاکستان به عنوان گره اصلیِ بحران منطقهیی میتواند پیامدهای خوبی در پی داشته باشد. به میزانی که فشارهای بینالمللی بر پاکستان بهخاطر حمایت از تروریسم بیشتر شود، به همان میزان مسیر صلح و امنیت در منطقه و افغانستان بیشتر هموار میشود. در راهبرد جدید آقای ترامپ، این تصمیم به عهدۀ سیاستمداران و مردم پاکستان گذاشته شده که آیا راه حمایت از گروههای تروریست را انتخاب میکنند و یا کمکهای جامعۀ جهانی را. ادامۀ کمکهای جهانی به پاکستان بدون آنکه این کشور تعهدی نسبت به مبارزه با تروریسم نشان داده باشد، جفایی بزرگ در حقِ مردم منطقه و به ویژه شهروندان افغانستان است که به صورت مستقیم، همهروزه قربانی تروریسم میشوند.
سوم: در راهبرد جدید امریکا از دولت و مردم افغانستان حمایت صورت گرفته و اطمینان داده شده که امریکا و متحدانِ آن نمیگذارند که این کشور یک بار دیگر به تهدیدی برای جهان و منطقه تبدیل شود. این نکته نیز از جهاتِ متفاوت میتواند به معنای شکست طرحهایی باشد که مخالفان مسلح از آن به نفع خود همواره استفاده میکردند و از جمله با تهدید اینکه جامعۀ جهانی برای مدت طولانی نمیتواند از افغانستان در برابر حملاتشان حمایت کند.
چهارم: تأکید بر کشـور هند به عنوان یکی از متحدان قابل اعتماد امریکا و افغانستان در مبارزه با تروریسم است. پاکستان بدون شک از چنین تمایلِ امریکا به کشور رقیبش در منطقه راضی به نظر نخواهد رسید و عملاً آن را برای خود هشداری به شمار میآورد. اما مهم این است که هند به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه، چه از لحاظ بازسازی زیربناهای افغانستان و چه از نظر حمایت از نیروهای این کشور، نقش تعیین کننده داشته است و ارتقای این نقش بدون شک افغانستان را قدرتمندتر از هر زمانی میسازد.
با این حال، راهبرد جدید امریکا حاوی نکاتِ ضعیفی هم هست که به تناسب نکات مثبت آن، چندان قابل توجه نمینماید. اما نکتۀ اساسی اینجاست که راهبرد جدید امریکا بدون داشتن شریکی قدرتمند و توانا در عرصۀ مدیریتِ کشور در افغانستان راه به هیچ دهی نمیبرد. راهبرد جدید امریکا زمانی میتواند موثر تمام شود که دولت افغانستان کارآیی و ظرفیتِ خود را در ایجاد ثبات و امنیت از هر لحاظ برای شهروندان نشان داده باشد. با برنامههای فعلی ارگ، هیچ راهبردی به تأمین صلح و امنیت نمیانجامد و همۀ راهبردها باد هوا میگردند.
Comments are closed.