احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 4 سنبله 1396 - ۰۳ سنبله ۱۳۹۶
روز گذشته، یک بار دیگر حملهیی انتحاری بر یکی از مساجد شیعیانِ کابل در منطقۀ خیرخانه (شمال کابل) صورت گرفت و شماری از هممیهنانِ ما را شهید و مجروح ساخت.
این حمله در مسجد امام زمان، در منطقۀ قلعۀ نجارها و در مربوطاتِ حوزۀ یازدهم امنیتی، رخ داد و به گفتۀ شاهدان عینی، ابتدا یک انفجار در ورودی مسجد رخ داده و سپس دو تن از مهاجمان وارد مسجد شدهاند.
رسانهها در نخستین ساعات پس از این حمله، از کشته شدنِ ۱۴ تن از غیرنظامیان که شامل زنان و کودکان نیز میشوند، کشته شدنِ دو تن از محافظانِ امنیتیِ این مسجد و مجروح شدنِ ۸ سربازِ دیگر خبر دادند. همچنین رسانهها به نقل از شاهدان عینی، از ادامۀ درگیری و احتمال گروگانگیری از نمازگزاران خبر دادند و افزودند که ذبیحالله مجاهد سخنگوی گروه طالبان، حمله به این مسجد را محکوم نموده و هدف از آن را تفرقهافکنی میان مردم افغانستان خوانده است.
یقیناً آنچه که در این حملات، حتا بیشتر از شمارِ تلفات مهم پنداشته میشود، تلاش برای ایجاد جنگِ مذهبی و رویارو ساختنِ شیعیان و سنیان در برابر یکدیگر است؛ همان برنامهیی که در عراق و سوریه پیاده شد و چهرۀ تقریباً زیبا و آبادِ این دو سرزمین را مشوش و نابود ساخت.
اینکه آقای مجاهد به تقبیحِ این حمله اعلامیه صادر کرده و یا اشخاص و حلقاتی به نیابت و حمایت از این گروه چنین میکنند، نخستین پیامشان به مخاطب، معرفیِ داعش به عنوان خطر و تهدید برای مردم افغانستان است. درحالیکه اولاً داعش در افغانستان حضور بنیادی و ماهیتِ اصیل ندارد و در بهترین تحلیل میتوان آنها را «طالبان جدید» نامید؛ و ثانیاً طالبان در چهرۀ قدیمشان نیز به شکلِ آشکار نماد فاشیسم قومی، تفرقۀ مذهبی، برتریجویی نژادی و زبانی بودهاند و بارها و بارها در این راستا فاجعه آفریدهاند. به آتش کشیدن باغهای شمالی و کشتار مردمانِ یکاولنک دو دهه پیشتر، شاهد برجستۀ این مدعاست.
با این حساب، هرگز نمیتوان به تقبیحِ ملا مجاهد دل خوش کرد و میان طالب و داعش در این رابطه خطِ فاصل کشید. داعشیانِ افغانستان، نه از شام و عراق دستور میگیرند و نه پیوند زبانی و نژادی با هواخواهانِ البغدادی دارند، تنها نقطۀ پیوند و اشتراک میان این دو، ترور و دهشت است.
بخشی از طالبانِ قدیم، به موازاتِ بازیهای جدید منطقهیی و جهانی و روی کار آمدنِ پروژههای جدید و سرشار از پول استخباراتی، پرچم داعش را با خود حمل میکنند و دست به کشتار میزنند. آنچه طالبانِ جدید و قدیم را در برابرِ یکدیگر قرار میدهد نیز ریشه در محرومیتِ آنها از سفرههای استخباراتیِ یکدیگر دارد. اما آنجا که این سفرهها و خوانهای پُر از نعمت به یکدیگر وصل شوند، پا به پایِ هم به میدان جنگ و کشتار میروند. نمود بارزِ این ادعا را در فاجعۀ میرزاولنگ و قتلعام شیعیانِ آن منطقه شاهد بودیم.
بنابراین، حکومت افغانستان باید تقبیحِ آقای مجاهد را پیشکشِ خودش کند و به فکر راهِ چارۀ اساسی برای عقیمسازیِ پروژۀ جنگ مذهبی و در نهایت سوریهسازی افغانستان باشد. در این پروژه، طالب و داعش دو روی یک سکه اند و هر دو پیمانکارِ کارفرمایانِ سخاوتگر اند. این پروژه، حمله بر شیعیان در سراسر کشور را نقطۀ تمرکز قرار داده و میخواهد با این حملات، رواداریِ مذهبیِ موجود در افغانستان را به رویاروییِ مذهبی همانند عراق و سوریه بدل کند و اهدافِ استراتژِیکِ موجود در آن را استخراج کرده و به بهرهبرداری برساند.
خوب بود که آقای ترامپ در راهبرد جدیدِ خود، همۀ جوانبِ جنگِ افغانستان را لحاظ میکرد؛ اما حالا که نکرده، حکومتِ موجود وظیفه دارد که در قدم نخست، برخورد قاطع و بدون تفکیک با تروریسم (طالب + داعش) را در دستور کار قرار دهد، به امنیتِ اماکن مذهبیِ شیعیان توجه و تدبیرِ ویژه قایل شود و مهمتر از همه، برنامههای فرهنگی و تبلیغی برای وحدتِ جامعۀ تشیع و تسنن و تداومِ رواداریِ مذهبی میانِ آنها روی دست گیرد.
Comments are closed.