احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:مصـطفی آرین/ شنبه 18 سنبله 1396 - ۱۷ سنبله ۱۳۹۶
احمدشاه مسعود یکی از مشهورترین شخصیتهای معاصرِ افغانستان در منطقه و جهان بوده است. او دارای ابعاد مختلفِ شخصیتی بوده و در کنار فرماندهی و نظامیگری، به عنوان یک رهبر و سیاستمدارِ ورزیده نیز از خود لیاقت نشان داده است. در کنار سایر ویژهگیهای منحصر به فردِ مسعود، آشنایی او با نظریههای روابط بینالملل، یکی از ویژهگیهای مهم است که کمتر روی آن بحث و گفتوگو صورت گرفته است. مسعود تیوریهای روابط بینالملل را میدانست و دانستنِ آن باعث شده بود که وی با تجزیه و تحلیلِ واقعگرایانه و همهجانبۀ مسایل امنیتی و سیاسی در سطح منطقه و جهان و تأثیراتِ آن بالای افغانستان، راهبرد خویش را تعیین نماید.
در یکی از نوارهای صوتی که گفته میشود حدود سی سال قبل در جریان سمیناری در پنجشیر ضبط شده، احمدشاه مسعود برای فرماندهان و اشتراک کنندهگانِ آن سمینار نظریههای روابط بینالملل (ریالیسم، لبرالیسم و…)، نظام بینالملل و ویژهگی دولتهای منطقه و جهان را تشریح مینماید. مسعود در سخنرانی خود، از نظریهها و اصطلاحات علمی روابط بینالملل استفاده نموده و در چارچوب آن، اهداف و منافع کشورهای منطقه و جهان را به بحث گرفته و وضعیت آنوقتِ منطقه و جهان و تأثیرات آن بالای وضعیت در افغانستان را به اعضای آن سمینار بهصورتِ همهجانبه بیان مینماید.
احمدشاه مسعود در صحبتهای خویش در سمینار متذکره، جنگ در افغانستان را پیچیده خوانده و با تمرکز روی تضاد منافع کشورهای همسایه، منطقه و جهان در افغانستان، جنگ در این کشور را طولانی پیشبینی مینماید. همچنان مسعود با تحلیل علمی و بیان وضعیتِ منطقه و جهان، خواهان انتخاب گزینههای مطلوب که با تحولات منطقهیی و جهانی سازگاری داشته باشد، میشود.
مسعود از تأثیر تحولات و وضعیتِ منطقه و جهان بالای افغانستان، درکِ واقعی داشت. دانش سیاسی و درک دقیقِ احمدشاه مسعود از نظام بینالملل و مسایل امنیتی منطقهیی و جهانی، نقش مهمی در تصامیم و تعیین استراتژی او برای منافع افغانستان داشته است. مسعود در تأمین روابط با کشورهای همسایه، منطقه و جهان و جلب حمایتِ آنها همواره اصل استقلالِ افغانستان را معیار روابط خویش میدانست و بارها در صحبتهایش خواهان کمک و همکاریهای بدون قیدوشرط کشورهای جهان شده بود.
در دورۀ مقاومت و با وجود شرایط دشوار، احمدشاه مسعود همواره روی برقراری و تقویت روابط با کشورهای مختلفِ جهان به منظور جلب حمایتِ آنها از جریان مقاومت ملی مردم افغانستان علیه طالبان و گروههای تروریستی، تأکید مینمود. در آن زمان، داکتر عبدالله عبدالله به حیث سرپرست وزارت امور خارجۀ دولت اسلامی افغانستان تلاش میورزید که توجه و حمایتِ کشورهای جهان را در جهت حمایت از مقاومت مردم افغانستان جلب نماید. زمینهسازی برای سفر احمدشاه مسعود به اروپا غرض جلب توجه جهانیان به وضعیت افغانستان، یکی از مهمترین دستاوردهای آن زمان به حساب میآید.
احمدشاه مسعود در جریان آن سفر، تروریسم را تهدید جهانی خوانده و به جهانیان و ایالات متحدۀ امریکا هشدار داد که حضور طالبان و گروههای تروریستی در افغانستان، تنها تهدید برای این کشور نبوده، بلکه دیر یا زود امنیت و ثباتِ جهان را نیز به مخاطره خواهد انداخت. مسعود استفادۀ ابزاری از تروریسم از سوی پاکستان را برای امنیت جهان تهدید تلقی و از آن انتقاد نمود. سفر احمدشاه مسعود به اروپا در تغیر ذهنیت جهانیان نسبت به قضایای افغانستان، به ویژه در قبال حقانیت مقاومت ملی مردم افغانستان علیه طالبان و معرفی پاکستان به عنوان کشور حامی تروریسم، نقش مهم داشت.
فشار بالای پاکستان برای توقف حمایت از طالبان و سایر گروههای تروریستی در افغانستان، یکی از خواستهای عمدۀ احمدشاه مسعود برای جلوگیری از گسترش تروریسم در افغانستان و منطقه بوده است. رویکرد جدید در استراتژی ایالات متحدۀ امریکا دایر بر ضرورت مبارزه با تروریسم و فشار بالای پاکستان، نشانگر درک دقیق و واقعگرایانۀ احمد شاه مسعود از وضعیت منطقه و جهان بوده که حدود هجده سال قبل از امروز، این ضرورت را مطرح نموده بود. سرانجام، احمد شاه مسعود خود قربانی تروریسم بینالمللی شد، ولی با گذشت زمان، هر روز جهانیان بر حقانیتِ مبارزۀ مسعود علیه تروریسم پی میبرند.
احمدشاه مسعود با تیوری های روابط بینالملل آشنا بود و از نظام بینالملل، وضعیت منطقه و جهان درکِ درست و واقعی داشت. مسعود با تحلیل وضعیت منطقه و جهان و تأثیراتِ آن بالای افغانستان، راهبرد خویش را برای برآوره ساختن منافع ملی، مبارزه با تروریسم و فراهمسازی زمینه برای برقراری نظام مردمسالار و دموکراسی در افغانستان تعیین مینمود. یکی از عوامل مهمِ موفقیت مسعود، داشتن دانش سیاسی، آشنایی با نظام بینالملل و آگاهی از بازیهای بزرگ منطقهیی و جهانی بود که به صورت طبیعی بالای وضعیت در افغانستان نیز تأثیر داشته است.
ابعاد مختلفِ شخصیت احمدشاه مسعود از سوی نویسندهگان و دانشمندان مورد بحث قرار گرفته است، امیدوارم در مورد دانش سیاسی و آشنایی مسعود با نظریهها و تیوریهای روابط بینالملل، نظام بینالملل و مسایل امنیتِ منطقهیی و جهانی نیز تحقیق و بحث صورت گیرد. تحقیق علمی روی این موضوع، منبع خوبی برای دانشجویان و آگاهان روابط بینالملل خواهد بود.
شرایط ناگوار و جنگی زمان برای شهید احمدشاه مسعود فرصت نداد تا خاطرات، برنامهها و افکارش را بنویسد. امروز تنها دو مقاله، شماری از نامهها و برشی از یادداشتهای روزانهاش قابل دسترس اند. شاید زندهگی انسانهای بزرگ همین گونه است. اما با گذشت هر روز نیاز به دانستن اندیشههای او بیشتر از هر زمانی دیگری احساس میشود.
مواد اصلی برای بهتر شناختن افکار قهرمان ملی افغانستان سخنرانیها و گفتوگوهایش است که در برهههای مختلف زندهگیاش انجام داده است. ما برای روشن شدن بخشی از افکار او گزین گویههایش را از چند منبع در پیوند به مشکلات افغانستان و پاکستان، سیاست امریکا در قبال افغانستان، طالبان، انتخابات، زنان و نیاز به وحدت ملی میان شهروندان افغانستان گزینش کرده و اینجا میآوریم.
طالبان نیرویی نیست که بتوان آن را شکست ناپذیر خواند. آنها در حال حاضر از مردم فاصله گرفته اند. آنها ضعیفتر از گذشته اند. تنها کمکهای ارایه شده از سوی پاکستان، اسامه بن لادن و دیگر گروههای افراطی است که طالبان را سر پا نگه داشته است. در صورت قطع این کمکها، بقای آنها بیش از حد دشوار خواهد شد. امیدواریم سیاست آیندۀ ایالات متحده، پاکستان را تحت فشار قرار داده و همچنین افغانستان را در برقراری صلح یاری رساند.
*آرزو دارم، مردم کشور با هر تعلق قومی، مذهبی، زبانی و حزبی، وحدت ملی و اتحاد خود را حفظ کنند و در سایۀ آن و با تکیه بر دین مبین اسلام، شاهد پیروزی و اعتلای کشور خود باشند.
*یکی از مسایلی که امروز جداً ما سر او ]به آن توجه[ داریم، این است که دوباره در داخل افغانستان]به [طرف یک وحدت ملی برویم. از این سبب از همه شخصیتهای مختلف دعوت کردیم و ما آغوش خود را به روی همه باز کردیم که بیایید مشترکاً در برابر متجاوز ایستاده شویم و در آینده هم حکومت مشترکی داشته باشیم… مردی در این است، با وجودی که]هر کسی[ هر چیز در دل خود دارد، از سبب خیر افغانستان، نجات افغانستان سر)روی( خواستههای حود پای بماند و برویم به طرف وحدت ملی.
*در ارتباط با مشکلات قومگرایی هم وظیفۀ ما است و هم وظفیۀ عام روشنفکران و تحصیلکردهها که در این قسمت خودشان قدم بردارند، مگر تذکر من این است که مردم افغانستان در سطح پایین، بین خود این مشکل را ندارند و متأسفانه آن مشکل از طرف یک تعداد روشنفکران ایجاد شده است.
*خواهش من از هر مرد و زن افغانستان این است که تعصبات و چند پارچهگیها و نفاقی را که دشمنان اسلام و دشمنان افغانستان خواستند در داخل افغانستان دامن بزنند، نباید این مسایل در بیرون سرایت کند و خواهش من از همۀ هموطنان این است که وحدت ملی خود را حفظ کنند و به طور دقیق متوجه باشند که چه کسانی از افغانستان دفاع میکند، واقعاً چه کسی در خط منافع افغانستان قرار دارد و چه کسی آلۀ دست خارج و مزدور عمال بیگانه است. وحدت خود را حفظ داشته باشند و نباید که مسایل زبانی، قومی و نژادی در صفوف مردم در بیرون تفرقهیی را به وجود بیاورد که خدای نخواسته سبب بروز مشکلاتی به آنان گردد، قسمی که در داخل به وجود آمده است.
*برای من شمال و جنوب، فارسی و پشتو مطرح نیست، ما میتوانیم در خانۀ مشترک خود به هر زبانی با هم حرف بزنیم.
*دامن زدن به اختلافات قومی بهنام: پشتون، تاجیک، ازبیک، هزاره، بلوچ وغیره، آب انداختن به آسیاب دشمن است.
*ملت پاکستان برادر ما است، فرهنگ مشترک داریم و روابطی در طول تاریخ داشتهایم. ما به هیچ صورت در فکر کشمکشهای بیهوده نیستیم و نمیخواهیم در منطقه بحران ایجاد کنیم. من بازهم تاکید میکنم که تا پاکستان در استراتژی خود تغییر نیاورد، مشکل افغانستان با آن کشور حل نخواهد شد.
*عقیدۀ من در مورد سیاست پاکستان روشن است، هر کشوری حق دارد تا منافع خود را در سطح ملی و بین المللی جستجو نماید، ولی پاکستان برای تطبیق استراتژی خود در افغانستان، از ظالمانهترین شیوهها استفاده نموده، طوری که تاریخ نظیر آن را کمتر دیده است.
*دشمنان افغانستان دشمنان من هستند و همچنان آنهایی که بر مردم ما جنگ را تحمیل میکنند. امروز پاکستان و کسانیکه در پشت سر آن قرار دارند.
*پاکستان در طول حیات سیاسی خویش با هند و افغانستان رابطۀ خصمانه داشته و از دو جانب شمال و جنوب در رنج به سر میبرد. پاکستان با هند روی کشمیر و با افغانستان روی خط دیورند که یک معضلۀ سرحدی است، اختلاف دیرینه دارد. بنابراین، از دیدگاه پاکستان، ایجاد یک حکومت مزدور در افغانستان، از یکسو اهداف اقتصادی آن کشور را بر آورده میسازد، از سوی دیگر از نظر دفاعی در جنگهای بعدی با هندوستان، برایش از اهمیت حیاتی برخوردار است چه به آن کشور عمق استراتژیک می بخشد و نیروی مقاومتش را در برابر حملات هند افزایش میدهد.
*وضعیت منطقه دیر یا زود به گونهیی میشود که کشورهای جنگ افروز متوجه خواهند شد که جنگ در افغانستان به نفع آنها نیست و خودشان برای استقرار صلح و امنیت در این کشور تلاش خواهند کرد.
*ما برای آزادی می رزمیم.
*برای من زیستن در زیر چتر بردهگی پست ترین نوع زندهگی است.
*برای حیات مادی همه چیز میتوان داشت: آب، نان و مسکن. ولی اگر آزادی ما بر باد رفت، اگر غرور ملی ما در هم شکسته شد و اگر استقلال ما نابود گشت در آن صورت این زندهگی برای ما کوچکترین لذت و ارزشی نخواهد داشت.
*پیروزی در جهاد افتخار یک شخص نیست٬ در نتیجۀ نبرد سر سختانۀ تمام مجاهدین که بهخاطر آرمان مقدس آزادی و استقلال شهید میشدند٬ اما اسارت دشمن را نمیپذیرفتند٬ این پیروزی نصیب ما شد. قبول کنید که روحیۀ رزمی ما از مورال سربازی که بهخاطر اشغال کشور دیگری آمده بود٬ از تفاوت و برتری کُلی بر خوردار بود.
*طالبان نیروی نیست که بتوان آن را شکست ناپذیر خواند. آنها در حال حاضر از مردم فاصله گرفته اند. آنها ضعیفتر از گذشته اند. تنها کمکهای ارایه شده از سوی پاکستان، اسامه بن لادن و دیگر گروههای افراطی است که طالبان را سر پا نگه داشته است. در صورت قطع این کمکها، بقای آنها بیش از حد دشوار خواهد شد. امیدواریم سیاست آیندۀ ایالات متحده، پاکستان را تحت فشار قرار داده و همچنین افغانستان را در برقراری صلح یاری رساند.
*زنان نیمی از پیکرۀ جامعۀ بشری هستند، حق و حقوق مدنی دارند. زنان کشور ما در دوران جهاد دوشادوش ما، در صحنه ایستاده بودند، فداکاریها کردند. من در دوران جهاد، زنان زیادی را دیدم که کارهای بزرگی کرده اند. خیلی خاطرهها از زنان فداکار بهخاطر دارم که در شرایط سخت، زیر بمبارانهای دشمن جانفشانیها کردند.
*ما با ایجاد یک کمیسیونی که قدرت را به حکومت موقت تسلیم بدهد، موافق هستیم، انتقال قدرت را قبول داریم، لویه جرگه را قبول داریم، با آتشبس و صلح سراسر در کشور موافقیم.
*ادامۀ جنگ بعد از سقوط کمونیستها، بخصوص جنگ تحمیل شدۀ داخلی که عامل توطیۀ بیرونی است، باعث نهایت تأسف ماست، ما هرگز توقع چنین چیزی را نداشتیم، مگر! چه میتوان کرد؟ کشورهای همسایه تحرکاتی در افغانستان ایجاد کردند، روی منافعی که در کشور ما دارند یک تعداد آدمهای خودخواه و جاه طلب را تحریک نمودند.
*انسان خالی از اشتباه نیست. در مجموع خدا بهتر میداند که ما هرگز قدرت انحصاری و بیشتر را از طریق جنگ و جدال نخواستهایم. ما صلح و ثبات را به نفع خود به نفع وطن خود و به نفع اسلام دیده و میبینیم.
*انتخابات را یکی از مسایل اساسی برای امروز و فردای افغانستان میدانم و کشورم میدانم. نظر شخصی من است که بدون یک انتخابات و بدون آمدن یک نظام دموکراسی در افغانستان، سرنوشت و آیندۀ کشور به هیچ صورت تعیین نمیشود و فقط با یک نظامی که توسط آرا و ارادۀ زن و مرد افغانستان تعیین شود، میتوان یک صلح صلح دوامدار و پایدار را در افغانستان تضمین نمود.
*طریق خدمت به مردم افغانستان این است که به طرف وحدت ملی برویم، تاریخ هم ثابت کرده که فقط وحدت ملی بوده که از افغانستان در برابر متجاوزین دفاع کرده است.
منابع:
۱-شمارۀ ۱۷ و ۱۸ مجلۀ میهن، سال دوم، اسد و سنبلۀ ۱۳۸۰ خورشیدی.
۲-اندیشه های احمدشاه مسعود، شمس الحق آریانفر، ۱۳۸۵، بنیاد شهید مسعود.
۳-مردی استوار و امیدوار به افق های دور، به کوشش احمد شاه فرزان و مهندس توریالی غیاثی، بهار ۱۳۷۹ خورشیدی.
۴-مردِ عشق مردِ آزادی، گردآورنده ناصر فرزان، تابستان ۱۳۸۲ خورشیدی.
Comments are closed.