نقـش زنان در جهاد و مقاومتِ افغانستان و جایگاه زن در اندیشۀ استاد ربانی

گزارشگر:زینب موحد/ شنبه 15 میزان 1396 - ۱۴ میزان ۱۳۹۶

بخش نخست/

mandegar-3هیچ‌کس از تأثیر و نقش زن از همان روز نخستِ قیام علیه ظلم و گسستنِ زنجیرهای استبداد در زمان حیات حضرت رسول -صلی‌الله علیه وسلم- آن ‌زمان که ایشان دین و دنیا و اخلاق و سیاست را درهم آمیخت و ارتش و نظام ساخت، منکر نیست و داستان رشادت‌هایِ آنان در دفتر تاریخِ حماسه‌آفرینی ثبت است. زن اولین حامی پیامبر -صلی‌الله علیه وسلم- و اولین شهید راه خداست،‌ و زنی بود که کمبربند همت و شهامت بر کمر می‌بست و جان برکف به عشق خدا برای رسولش در غار حرا نان و آب می‌رسانید، و چه کسی می‌تواند منکر نقش زن در جنبش‌های آزادی‌بخش در درازنای تاریخ باشد؟…‌ زنان ایران در پیروزی انقلاب اسلامی حماسه‌ها آفریدند. قهرمانی سعاد الفاتح سودانی و زینب غزالی در مسیر دعوت فراموش ناشدنی‌ست. زنان در جهاد و مقاومتِ مردم افغانستان کمتر از ام‌هانی -رضی‌الله عنها- در تقدیم فرزندان رشید خویش برای بقای دین و حفظ ناموس عمل نکرده‌اند. در تمام مدتِ جهاد و مقاومت مردم افغانستان، زنان با صلابت ایستاده‌گی نموده بودند.‌ جاده‌های هرات با خونِ زنان و مردان در قیام بیست‌وچهارم حوت رنگین شده بود،‌ تیر دشمن بیگانه و عمال مزدورشان یکسان سینۀ ‌زنان و مردانِ کابل را در سوم حوت هدف قرار می‌داد. سلحشوری دختران دانشجو و دانش‌آموزان دانشگاه کابل و لیسه‌های عالی چون: سوریا، عایشه درانی،‌ آریانا،‌ ملالی‌، رابعه بلخی‌، لیسۀ زرغونه‌، آمنه‌ فدوی در تظاهراتی که برضد هیولای سرخ در سال ۱۳۵۹ در کابل به‌راه انداختند، پایه‌های کاخ کرملین را به لرزه درآورد‌. دختران دانشجو یک‌جا با برادران خویش در تظاهرات دانشجویان دانشگاه کابل حضور داشتند.‌ دکتر شیراحمد نصری حق‌شناس در کتاب تحولات سیاسی جهاد افغانستان که خود شاهد آن صحنه‌ها بوده، قهرمانی‌های دختران افغانستان را این‌گونه روایت می‌کند: “دختران پیشاپیش صفوف بیرق‌ها را بر دوش می‌کشیدند‌ و کاروانی از نور و روشنایی و ایمان با تمام ابهت و شکوهش حرکت می‌کرد،‌ بی‌خدایان مزدور و باداران وحشی‌ و بزدل‌‌شان که از دیدن قافله‌های آزادی‌‌خواه و ضدروسی چون مار در خود در می‌پیچیدند، تانک‌ها را به غرش درآوردند و در نخستین مرحله،‌ آن عده از دخترانی را که شعارها را حمل می‌کردند‌، هدف گلوله قرار دادند. هر فرشته‌خصال و حورسرشتی که حلّۀ شهادت در بر می‌کرد و آخرین قطرۀ خونِ خود را در مقدم برادران آزادی‌خواهش می‌ریخت، دختر پاک‌گوهر دیگری بیرق را بر دوش می‌گرفت و به این ترتیب، بسیاری از آنان با گلوله‌های وحشیانۀ دشمن جانِ خود را از دست دادند و به‌ رحمت ایزدی و جاودانی پیوستند “.
دیری نگذشت که استاد شهید رحمه الله علیه داستان رشادت‌ها و روحیۀ بیگانه‌ستیزی دختران دانشجوی دانشگاه کابل را در کنفرانس تقبیح مداخلات امریکا در ایران در سال ۱۳۵۹،‌ به گوش جهانیان رسانید و این عمل دختران افغانستان را نشأت گرفته از روحیۀ اشغال‌ستیزی و تسلیم نشدن ملت افغانستان در مقابل بیگانه‌گان تلقی نمودند.
به تعبیر استاد شهید رحمه الله علیه، ارتش سرخ روسی که روزی نام او انسان‌های آنروز را می‌لرزانید، در برابر پیرمردان افغانی،‌ در برابر جوانان مجاهد افغان و در برابر شیرزنان مومن افغان و در برابر اراد‌ۀ ملت بپا خاستۀ مسلمان افغانستان، در حساب خس و خاشاک بود.
با این حساب، زنان افغانستان در معرکۀ امتحان الهی و در میدان ایثار و ازخودگذری و جهاد مقدس مردمان این سرزمین نقش برازنده‌‌یی چه در حصۀ تقدیم جان‌های شیرین خویش و تقدیم فرزندان خویش در راه خدا و بدرقۀ همسران و برادران و پدران خود به سوی جبهات جهاد و مقاومت، ‌و چه در حصۀ صبر مصائب و دشواری‌ها و فقر و محرومیت و هجرت و شهادت هم‌پای برادرانِ خود مردانه ایستاده‌گی نمودند که تاریخ خود گواه آن است.
آری!
زن ومرد این مرز و بوم حماسه آفریدند و زمانی که جهاد پیروز شد و بار دگر این وطن جولانگاه تروریسم بین‌المللی شد،‌ و وقتی باز مادر وطن فریاد نصرت سر می‌داد، شجاعانه در کنار برادران خود در تمام میادینِ از خودگذری و صبر و شکیبایی قاطعانه ایستادند و لحظه‌یی از آرمان‌های خویش دست برنداشتند.
زن در اندیشۀ استاد شهید
نگاه استاد شهید به مسالۀ زنان را می‌توان به دو بخش مهم تقسیم نمود‌:
۱ـ توجه استاد به موضوع تربیت و رشد فکری زنان
در زمان حیات پیامبر – صلی‌الله علیه وسلم- نه تنها برای زن از فراز عرش ندای دادخواهی فریاد می‌شود که “بأی ذنب قتلت” بلکه دست مرد مهربانی با پشتوانۀ وحیانی او را از حضیض ذلت تا کرامت انسانی بالا برد و عملاً از روز نخست در مسیر دعوت به او استقلالیت شخصیتی اعطا شد، و جایگاه وی در آموزش و مشارکتِ وی در روایت سنت و در عبادات جمعی و نشست‌های عمومی و در راستای خدمات اجتماعی در حوزه‌های متنوع و اشتراک وی در حفظ و پاسداری جامعه و تعیین مسیر وی در فعالیت‌های سیاسی گوناگون و همچنان حضور زن در اردو و نیروهای مسلح با انجام اعمالِ مناسب با طبیعت او، و همچنان سهم وی در دیگر کارها در همسویی با مسوولیت‌های وی در تدبیر امور منزل و جایگاه رفیع او در خانواده تثبیت شد و مورد تکریم خداوند تبارک و تعالی و رسولش و اسلام عزیر قرار گرفت. رهبر شهید رحمه الله علیه به عنوان یک مسلمان اعتدال‌گرا و رهبر جمعیت اسلامی که ویژه‌گی‌های حزب وی در تعبیر غربی‌ها در کتاب “جنگ افغانستان دخالت شوروی و نهضت مقاومت” در صفحۀ ۱۴۰ این‌گونه بیان شده است: “موتور ایدیولوژیکی جمعیت اسلامی نیز اسلام است،‌ ولی اسلام تجددخواه و ریفورمست و فارغ از تحریکات و پرخاشگری.”
ایشان به عنوان بنیان‌گذار یکی از جنبش‌های معتدل، با استفاده از روش‌شناسی فقه پویا، از نگرشی ژرف در راستای تثبیت شخصیت زن قبل و بعد از پیروزی جهاد و حضور بعدی وی در میادین مختلف سیاسی دارا بوده‌اند و همچون دیگر رهبران و علمای هم‌طرازِ خویش موضع مشخص و تفکر و دیدگاه‌ خاص در مورد زنان داشته‌اند.
آن‌چه از مطالعۀ تفکر استاد شهید در مورد زنان برمی‌آید، برخاسته از تأسی ایشان به قرآن و سنت پیامبر اعظم -صلی‌الله علیه وسلم- می‌باشد. آن‌چنان که حضرت رسول در همان ابتدای رسالت خویش به مسالۀ تعلیم زنان اهمیت قایل شدند، استاد شهید نیز در همان ابتدای هجرت با کوله‌باری از مشکلات که دست به گریبان بودند، به امر آموزش و پرورش دختران و پسران توجهی ویژه مبذول داشتند.
کمیتۀ آموزش و پرورش جمعیت اسلامی افغانستان در سال ۱۳۵۸ به افتتاح و تأسیس مکاتب و مدارس همت گماشت و از همان ابتدا تربیت پسران و دختران در مکاتب ابتدایی و مدارس و دارالحفاظ‌ها یکسان در نظر گرفته شد و رفته رفته تعداد مدارس افزایش ‌یافت تا جایی که درسال ۱۳۶۷ مدرسۀ ام سلمه (اناث) به شکل مستقل تأسیس یافت که دارای فروعات و بخش‌های متعددی از جمله مدرسۀ ابتدائیۀ ام سلمه و ابتدائیۀ ساره و کورس‌های آموزش قرآن کریم بود. همین‌که ولایات آهسته آهسته آزاد می‌شد،‌ جمعیت اسلامی نیز به ایجاد مکاتب برای دختران و پسران اقدام می‌نمود،‌ طوری‌که در هفت واحد اداری حوزۀ جنوب غرب ۵۸۱۹۳ شاگرد ذکور و اناث در ده لیسه‌ و ۵۷ ابتداییه‌ مشغول آموزش بوده‌اند.
دکتر جلیل‌الرحمن کامگار در کتاب تاریخ معارف افغانستان روایتِ دکتر عبدالحی الهی ـ که زمانی مسوولیت آموزش و پرورش جمعیت اسلامی را عهده‌دار بود ـ وارد نموده که وی اذعان داشته است که با افتتاح پنجصد باب مکتب در مناطق پاکستان در قسمت تعلیم نسوان نیز توجه بیشتر را کار گرفتیم.
تأسیس دانشگاه امهات‌المومنین دارای پنج دانشکده در رشته‌های پزشکی، شرعیات، ادبیات، ساینس و تعلیم و تربیه در دوران هجرت، دال بر ژرف‌اندیشی رهبر شهید – رحمه الله علیه- در قسمت تحصیلات عالی زنان می‌باشد. جالب‌تر این‌که بعد از پیروزی مجاهدین این دانشگاه که با دانشگاه کابل و مالیزیا و دانشگاه هرات توأمیت داشت، به پایتخت افغانستان منتقل شد و با فرمان استاد شهید در بخش تحصیلات غیردولتی فعالیت می‌نماید. در این دانشگاه تمام تسهیلات تحصیلی برای دختران رایگان بوده است. البته گفتنی‌ست که این دانشگاه در زمان هجرت در بخش تعلیمات ابتدایی، ده‌ها باب مکتب ابتدایی برای دختران را دارا بوده است.
با این حساب، رهبری جمعیت اسلامی افغانستان دارای اندیشۀ بسیار بلند در مورد زنان بوده است و تربیت زن به عنوان مربی نخست، مهم‌ترین و برازنده‌ترین ویژه‌گی تفکر استاد شهید را تبارز می‌دهد. ایشان در مورد ضرورتِ آموزش دختران این‌گونه ابراز داشته‌اند: “علم یکی از وجوه کمال انسانی‌ست و دین همان‌گونه که علم را بر مرد فرض گردانیده،‌ بر زن نیز فرا گرفتنِ آن را فرض گردانیده‌ است.”

۲ـ نگاه استاد به نقش و حضور زن در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی
استاد رحمه الله علیه در اندیشۀ خود همواره سعی‌شان بر این بوده است که در تحلیل مربوط به زنان جانب اعتدال را بگیرد و سپس با اندیشۀ اسلامی خود و بهره‌گیری از قرآن و سنت به نتیجۀ درست دست یازد. به‌جاست در این قسمت برخی نظریات و رویۀ ایشان را در مورد زنان یادآور شویم:
۱- نقش زن در خانواده (به عنوان مادر و همسر)
استاد شهید – رحمه الله علیه- زن را به عنوان معمار و سازندۀ جامعه قلمداد نموده و سخن مشهور ایشان که “زن معمار جامعه است، دستی که گهواره را شور می‌دهد، جهانی را نیز به حرکت در می‌آورد” دال بر این ادعاست که رهبر شهید با عنایت به نقش مهم و اساسی زن در جایگاه والدینی، مادر را به عنوان ملت قلمداد می‌نماید. او رحمهالله علیه همسر را بزرگ‌ترین حامی و پشتیبان مرد در مسیر دعوت و مبارزه می‌داند و در مورد همسر خودشان این‌گونه ابراز داشته است: “من باید بگویم که اگر همسرم نمی‌بود، هرگز به مبارزات سیاسی خود قدم نمی‌نهادم. یقین دارم که بخش بزرگی از زنده‌گی‌ام مربوط به همسرم می‌باشد، چنان‌که اگر او اطفال مرا تربیت نمی‌کرد،‌ هیچ‌گاه نمی‌توانستم مصدر خدمت به این ملت قرار گیرم و همچنان در این راستا مادر و مادر کلانم نیز رهنمای من بوده اند” . در واقع استاد شهید رحمهالله علیه،‌ نقش تأثیرگذار زن را که همان مقولۀ “در پشت هر مرد موفق دست زنی نهفته است” را توضیح می‌دهد ‌و جایگاه زن را بلند دانسته و مرد و زن را نیمۀ مساوی همدیگر محسوب می‌نماید .
استاد ربانی با تحلیل دقیق و جامعه‌شناختی عمیق از جامعۀ افغانی، پامال نمودنِ حقوق زن و محرومیتِ وی را به پای دین گذاشتن، مردود شمرده و آن را نشأت‌گرفته از آداب خرافی و جهالت جامعه ‌دانسته،‌ و مردم را از خطر نکاح بدون اجازۀ دختران واقف نموده و فرموده است “اجازه مدهید زنان و دختران، بدون رضا و رغبت و خواهش خود و خانوادۀ‌شان به نکاح گرفته شوند.”
در اندیشۀ استاد، شخصیت مرد بدون زن ناقص است و در این مورد سخن زیبایی ایراد فرموده بودند که”‌شخصیت مرد بدون زن شخصیت ناقص است،‌ دین مرد وقتی مکمل می‌شود که در زنده‌گی او زنی حضور داشته باشد.” یعنی دین مرد را زمانی مکمل می‌دانستند که در زنده‌گی او زنی حضور داشته باشد، و بر اساس رهنمون قرآن “هن لباس لکم و انتم لباس لهن” زن و مرد را برای یکدیگرشان پوشش دانسته و حضور فیزیکی‌شان را لازم و ملزوم هم می‌دانند.

۱-حق‌شناس، نصری، تحولات سیاسی جهاد افغانستان،‌ نشر‌، مطبعۀ نعمانی،‌ چاپ دوم ۱۳۸۴، ج، اول، ص، ۶۷
۲ربانی، شهید پروفیسور برهان‌الدین،‌ رهنمون جهاد،‌ ناشر‌، دفترمرکزی جمعیت اسلامی افغانستان تهران، آبان ۱۳۶۵، ص ۲۶
۳همان مرجع، ص۱۶۷
۴-أبوشقه، عبدالحلیم،‌ تحریر المرأه فی عصر الرساله، دارالقلم للنشرو التوزیع، ط۵،(۱۹۹۹)م ،ج۱، ص۱۱۵
۵-پیرزاده‌ غزنوی، ابوذر، نهضت اسلامی افغانستان،‌ انتشارات حامد رسالت، چاپ اول (۱۳۹۴)، ص۲۲۷

——

۶-کامگار،‌ جمیل الرحمن،‌ تاریخ معارف افغانستان،‌ چاپ ‌دوم، انتشارات میوند (۱۳۸۷)،‌ ص۱۵۴
۷-همان مرجع، ص، ۱۷۲-۱۷۳
۸- ربانی،‌ شهید پروفیسور برهان‌الدین،‌ خط رهبر، ج۶، چاپ نخست‌، ناشر ‌مرکز تدوین آثار رهبر‌(۱۳۹۶)،‌ ص

—–

۹-همان مرجع، ص
۱۰- ربانی، شهید پروفیسور برهان‌الدین‌، خط رهبر، ج۶، چاپ نخست،‌ ناشر،‌ مرکز تدوین آثار رهبر (۱۳۹۶)،‌ ص
۱۱-ربانی‌، شهید پروفیسور برهان‌الدین، پیغام رهبر، ج۱ چاپ نخست‌(۱۳۹۵)،‌ ناشر مرکز تدوین آثار رهبر،‌ ص
۱۲- همان مرجع،‌ص.. –
۱۳-ربانی، شهید پروفیسور برهان الدین‌، پیغام رهبر،ج۱، چاپ نخست، ناشر مرکز تدوین آثار رهبر،۱۳۹۶ ص
۱۴-همان مرجع، ص
۱۵- همان مرجع

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.