احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 25 میزان 1396 - ۲۴ میزان ۱۳۹۶
بخش نخست/
بهشدت بر روی اهداف و پروژههای خود کار میکنید، اما راه به جایی نمیبرید و اصلاً دلیلش را هم نمیدانید. تنها چیزی که میدانید، این است که ناامید هستید و بدون توجه به این مطلب که تا چه اندازه به سختی تلاش میکنید، به هیچ جایی نمیرسید. انگار که آب در هاون میکوبید و تنها حسی که به شما دست میدهد، چیزی نیست جز ناامیدی.
تمام این نکات به نظرتان آشنا میآید، اینطور نیست؟… اینجا دقیقاً همان جایی است که همه میگویند: «من احساس ناتوانی میکنم» و دست از کار میکشند.
قبل از اینکه با چنین بنبستی برخورد کنید، در این مقاله ۸ راهِ غلبه بر ناامیدی به شما معرفی میگردد:
۱ـ از خود پرسش کنید «چه کاری در این شرایط جواب میدهد؟»
حتا زمانی که احساس میکنید هیچ کاری از دستتان برنمیآید، به دقت فکر کنید، مطمیناً یک راه پیدا میکنید که به شما کمک کند. خوب همین امر هم جای خوشحالی دارد. حال چهگونه میتوانید آن را به کار بندید و ارتقا دهید؟ با مطرح کردن این پرسش، خودتان را از دایرۀ منفیگراییهایی نظیر «واقعاً ناامید کننده است»، نجات دادهاید و میتوانید بر روی نکات مثبت تمرکز کنید. به این طریق شما راهی را پیدا کردهاید که شما را به نتیجه میرساند و راهی را به شما نشان میدهد که بتوانید از ناامیدیها نجات پیدا کنید. در این میان، فرایند تمرکز بر روی پیشرفتها از اهمیت بالایی برخوردار است.
۲ـ رکورد کارهای خود را ثبت کرده و هر کاری را که با موفقیت انجام میدهید، یادداشت کنید.
اگر این کار را بهصورت ماهانه انجام دهید، آنوقت میتوانید دریابید که در طول یکماه تا چه حد پیشرفت کردهاید. خودتان هم از میزان موفقیتهایتان شگفتزده خواهید شد. اگر هم دیدید که در لیستِ شما آیتمهای زیادی نوشته نشدهاند، چشمهایتان باز میشود و متوجه میشوید که بیش از آنکه کار کنید، وقتگذرانی میکنید و یا انرژیِ خود را صرف کارهای بیارزش میکنید و باید حواس خود را بیش از اینها جمع کنید. باید به جایی برسید که لیستتان از آیتمهای مختلف پُر شود تا بتوانید پیشرفت کنید. با تهیۀ لیست همچنین میتوانید به راحتی تشخیص دهید که در کدام زمینهها مؤثرتر عمل کردهاید و در کدام قسمتها، کمی ضعیف بوده و نیاز به تلاش بیشتری دارید.
۳ـ بر روی عملی کردنِ آرزوهای خود تمرکز کنید و هدف اصلیتان را در ذهنِ خود تجسم کنید.
نتیجۀ مورد علاقۀتان چیست؟ گاهی اوقات دور و برِ ما آنقدر شلوغ میشود و خودمان را سرگرم حل درگیریها و مشکلات پیشِ پا افتاده میکنیم که یادمان میرود هدف اصلی زندهگیمان چیست.
سعی کنید تا آنجایی که میتوانید از پرسیدن این سوال: «چرا چنین اتفاقی افتاد؟» پرهیز کنید؛ چرا که پرسیدنِ این سوال، شما را در گذشته نگه داشته و جلوی پیشرفتتان را میگیرد. این سوال هیچگونه راهحلی برای حل مشکل به شما معرفی نمیکند.
چیزی که باید به آن توجه داشته باشید، دو پرسش زیر است:
ـ اینبار انتظار دارید که چه اتفاق متفاوتی روی دهد؟
ـ برای رسیدن به آن نقطه چه کاری باید انجام دهید؟
۴ـ «هیاهو» را کنار بگذارید و سادهسازی را رواج دهید.
زمانی که برای حل مشکلی در حال تلاش هستید، ممکن است آنقدر درگیر یافتنِ راهحل شوید که ناخواسته کارهای جانبیِ بسیار زیادی را به آن اضافه کنید و با خودتان هم تصور کنید که “ممکن” است این موارد به شما کمک کنند. اگر نگاهی به سایتهای انترنتی انداخته باشید، پُر است از تبلیغاتی نظیر «راههای ساده برای راهاندازی و ادارۀ وبسایت»، «راههای آسان کسب درآمد» و… . این قبیل موارد تنها به عنوان هیاهیو حساب میشوند و باید بدانید که حتا خواندنِ آنها هم ممکن است وقت شما را تلف کند. اینطور آگهیها فقط وقت شما را تلف کرده و پولهایتان را به تاراج میدهند. آنها هیچ اهمیتی به موفقیت و یا شکستِ شما نمیدهند.
Comments are closed.