احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمد شکیب اندیشه/ سه شنبه 30 عقرب 1396 - ۲۹ عقرب ۱۳۹۶
بخش دوم و پایانی/
بر مبنای نظریۀ کارکردگرایی در مطالعات منطقهیی، عمدهترین نهادهایی که کارکردی معطوف به منطقهگرایی تولید میکنند، سازمانهای منطقهیی میباشند. افغانستان عضو سازمان سارک، ایکو و عضو ناظر سازمان همکاریهای شانگهای میباشد و بنابراین، بخشِ جداییناپذیر منطقۀ بزرگِ قلب آسیا است. بر اساس نظریۀ تعاملی- ارتباطی، افغانستان مشترکاتِ عظیم تاریخی- فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی با شرق میانه، آسیای مرکزی و جنوب آسیا دارد و بنابراین، بخشِ جداییناپذیرِ این مناطق است.
بر اساس نظریۀ میانحکومتی، افغانستان رابطۀ دوجانبۀ بسیار تاریخیِ حساس با تمام کشورهای منطقه دارد. بر اساسِ نظریۀ مجموعۀ امنیتی، افغانستان از یکطرف در مجموعۀ امنیتی جنوب آسیا شامل بوده و از آن متأثر است و در همین راستا، در مجموعههای امنیتی حوزۀ خلیج فارس و آسیای مرکزی نیز شامل میباشد. به عنوان مثال، هم در چارچوبِ رقابتهای دوجانبۀ قدرتهای منطقهیی و هم بهدلیل تهدیداتِ بزرگِ منطقهیی و جهانی مانند: تروریسم، بنیادگرایی و مواد مخدر مورد توجه بوده و از نقش تأثیرگذار برخوردار میباشد. علاوه بر این، حضور امریکا و ناتو در افغانستان در نفسِ خود بر قدرت محاسباتِ منطقهیی تأثیر گذاشته است. این بدان معناست که افغانستان نقطۀ بسیار حساس ژیواستراتژیکِ منطقۀ قلب آسیاست. پس بیدلیل نمیتوان افغانستان را بر اساس ادبیات پیشین، یک منطقۀ حایل و بیمعنا تلقی کرد.
در شرایط کنونی نمیتوان مناسباتِ منطقهیی افغانستان را بر اساس ادبیاتِ غیر امروزی و یا ایدیولوژیک تبیین نمود. شرایط امروزی، نیاز اساسی به فهم سیاسیِ جدید و امروزی از مناسباتِ بینالمللی و منطقهیی دارد؛ چون دیپلماسی دوجانبه جایش را به دیپلماسی چندجانبه و روابط متقابل میان واحدها و تعاملاتِ منطقهیی رها کرده است. بهویژه برای کشورهای کمتوانی مانند افغانستان، بهترین دیپلماسی ایجاد راهکارهای مشترک است تا از منابع و فرصتهای موجودِ خود دفاع کرده و یک محیط منطقهیی با ثباتِ مداوم و پایدار را بتواند برای خود تعریف کند. ابتدا شکلگیری چارچوبهای جمعی، جایگاه بهتری برای حفظ منافع کشورهای ضعیف بهوجود میآورد که مزیتِ بیشتر دارد. ثانیاً با ایجاد چارچوبهای نوین یعنی مشترک، نوعی تعهد و مسؤولیتهای گروهی در مقابل سایرین بهوجود میآید و این زمینهساز فعالیتهای اجرایی و عملی برای آینده خواهد بود. متعاقباً، تأثیرگذاریهای امنیتی در چارچوبِ مشترک قرار گرفته و انحصارشکنی ایجاد میشود و در آینده هیچ واحدی خود را بیرون از تصمیمگیریهای سرنوشتساز منطقه نخواهد یافت و همچنان نوعی مساعی مشترک و مشارکتِ منطقهیی شکل خواهد گرفت. بالاخره، در مجموعۀ فعالیتهای مشترک منطقهیی، بستر مناسب برای تعمیم فرصتهای مشترک و جمعی برای همکاریهای بیشتر آماده میشود و این یک مزیت نهتنها برای کشورهای ضعیف میباشد، بلکه برای کُلِ منطقه زمینۀ گفتوگو و روابط قابل اعتماد را مساعد خواهد کرد. بنابراین، تمام اینها تابعِ سیاستهای همهجانبه، مردمی، آگاهانه و مبتنی بر دانش بهویژه شناخت امروزی از دانش ژیوپلتیک است تا ما بتوانیم مجموعهیی از تهدیدهای تاریخی و امروزی را به فرصتهای سازنده و همهشمول مبدل سازیم.
ارادۀ سیاسی در کشور، نیازمند تحول معطوف با تکامل و پیشرفت است. در غیر آن، عدم کارایی میراثیست که هیچگاه دامنِ ما را رها نخواهد ساخت. بهطور نمونه میتوان از سیاستبازی ترکها در مواجهه با اروپا یاد کرد. چنانکه همه به یاد دارند که صدراعظم آلمان برای چهارمینبار راهی ترکیه شد و به مقاماتِ این کشور گفت که ما حاضریم که ۷ میلیاد یورو به شما بدهیم تا شما مهاجرانِ سوریه را و احیاناً غیرسوری را که به مرزهایتان میآیند و سپس خواهان رسیدن به اروپا میشوند اسکان داده، اشتغال ایجاد کرده و مدیریت کنید. حاکمیتِ ترکیه گفت در بدل این کار، شما باید چند کار انجام دهید: اول آنکه باید یک قدمِ بسیار مهم در رویههای اداریِ اتحادیۀ اروپا بردارید تا ما را یک گام به خواستههایمان نزدیکتر کند. دوم آنکه شما باید ویزای شنگن را برای شهروندانِ ترکیه بردارید. این یعنی تعامل متقابل! یعنی اینکه بدون این تعامل نمیتوان به حیاتِ خود ادامه داد. باید مزیتها را شناخت و با آن مزیتها، راه را برای تعامل باز کرد.
نتیجهگیری
حلوفصلِ موضوعات ملی، امروزه مستقیماً تابعِ شناخت از ژیوپلتیک ملی، منطقه و ساختار نظام بینالملل می باشد؛ چون برخی از معضلات ریشههای ژیوپلتیکی داشته، تلاش در جهت دریافتِ راهحلهای سیاسی بدون در نظر گرفتن و شناخت از ژیوپلتیک بینتیجه خواهد ماند. در کنار آن، ایجاب میکند کشورهای ضعیفی مانند افغانستان بخشی اعظمی از معضلاتش مستقیماً با سیاستگذاریهای منطقهیی در ارتباط باشد. بنابرین، عوامل و ویژهگیهای ژیوپلتیکی افغانستان همواره به عنوان تهدیدهای متداوم و مستمر علیه ثبات و امنیتِ کشور مورد استفادۀ همسایهها به دلیل عدم ظرفیت داخلی قرار گرفته است. با نگاه و دید ژیوپلتیکی به افغانستان و منطقه، از ویژهگیهای ژیوپلتیکی کشور مانند: موقعیت جغرافیایی، وسعت سرزمینی، شکل کشور، وضعیت توپوگرافی (شکل خارجی زمین)، مرزها، ناهمواریها، شبکۀ آبها و عناصر متغیرِ ژیوپلتیکی مانند: جمعیت، منابع طبیعی، نهادهای سیاسی و اجتماعی هیچگاه به عنوان فرصت به دلیلِ نبود دانش تخصصی در این حوزه استفاده نشده است.
موقعیت جغرافیایی افغانستان این ظرفیت را دارد که در صورت تدوین استراتژی ملی مناسب، از موقعیت استراتژیکِ خود استفادههای اقتصادی، امنیتی و سیاسی نماید و در جهت تحکیم صلح و ثباتِ منطقهیی به عنوان پُل ارتباطی میان آسیای میانه با جنوبشرق آسیا و شبهقاره نقش بازی کند. همچنان وسعتِ افغانستان با توجه به کیفیت نامناسبِ سرزمین که حدود ۳/۲ آن را کوهستان تشکیل میدهد، باعث کاهش نقش وسعت قدرتِ ملی کشور شده است، اما از سوی دیگر این کوهها منابع معدنی و طبیعیِ فراوان را در دلِ خود جا دادهاند. شکل دنبالهدارِ قسمتهای شمال شرقی که برآیندِ سیاستهای استعماری دورۀ بازی بزرگ میباشد، این چانس را دارد که پیوندهای اقتصادی با کشورهای همسایه را در مسیر منافعِ خود مدیریت کند. قرار گرفتن سرچشمههای بسیاری از رودخانههای کشور که سرانجام به منطقه سرازیر میشود، فرصتِ مهمی برای افغانستان در تهیه و تدوینِ مناسبات با استفاده از این رمزهای ژیوپلتیکی محسوب میشود. استفادۀ صحیح از این رمزها و اتخاذ سیاستِ آگاهانۀ هیدروپلتیکی مناسب و همگرایانه، افغانستان را در مسیر صلح و دوستی و بهرهبرداری اقتصادی کارا و مثمر هدایت خواهد کرد.
ناهمگونی جمعیت در افغانستان باعث بروز بحرانهای سیاسی در کشور شده است. تنوع قومی، خود به اعتلای فرهنگِ زیستی در کشور و برخورداری از امکاناتِ بالقوه و متنوعِ انسان در توسعه کمک خواهد کرد. در صورت اتخاذ سیاستهای مبنی بر پلورالیسم سیاسی و فرهنگی و راهبردهای قومیِ مناسب، اقوام ساکن در کشور میتوانند از کمکهای کشورهای منطقه به دلیلِ پیوندهای فرهنگی و زبانی استفاده کنندـ که با برنامهریزی فرهنگی و ارتقای سطح آموزش بهتر حاصل میشود. بالاخره نظام بینالملل و ژیوپلتیکِ افغانستان از مهمترین مباحثیست که کمتر مورد توجه حاکمانِ قدرت قرار گرفته و تأثیرات و تبعاتِ آن بر کشور بیشتر منفی جلوه کرده است تا مثبت. این امر برمیگردد به ناپختهگی سیاسی، ضعف و بیتجربهگیِ زمامدارانِ کشور در انفعال و تأثیرپذیریِ منفی از تحولات جهانی و بیخبر بودن از دگرگونیهای نظام بینالملل که به نتایج نامیمون برای ما منجر شده است.
در کشوری که رابطۀ میان مردم و حکومت از استحکام برخوردار باشد، فارغ از موقعیتِ ویژه و مثبتِ ژیوپلتیکی، میتوان مجموعۀ تهدیدها اعم از ملی، منطقهیی و جهانی را به فرصتهای مناسب و گرانبها مبدل کرد. این نکته قابل یادآوری است که: با تأسف بهدلیلِ عدم ارتباط مراکز اکادمیک و دانشگاههای دولتیِ کشور با مراکز علمی دنیا، ما از سلسلهتحولاتِ بزرگِ معرفتی که در بخشهای زیادی از دنیا اتفاق افتاده، بیخبر و از تولید دانش در بخشهای گوناگون بهویژه دانش ژیوپلتیک، محروم ماندهایم.
همواره در منابع عملی و کتبِ تاریخی و سیاسی از محاط بودنِ کشور به خشکی، به عنوانِ تهدید و جبرِ تاریخ یاد شده نه به عنوان فرصت که با تحول در عناصر متغیرِ ژیوپلتیک مانند جمعیت، مجموعهیی از تهدیدها میتوانند به فرصتهای بیبدیل تغییر یابند. سیاستگذاریهای داخلی و خارجی بیشتر معطوف به انفعال و جبر تاریخ بوده و از درکِ هرگونه تحول در آینده عاجز بودهاند. این مهم همواره به ضررِ کشور و به نفعِ منطقه و جهان تمام شده است. این درحالیست که به قول ویلهلم دیلتای فیلسوف بزرگ دانش هرمنوتیک، رویدادهای اجتماعی بیشتر مرتبط اند به علوم انسانی و اجتماعی، نه به علوم طبیعی. رویداد های اجتماعی بیشتر تاریخی بوده و در بستر تاریخ و فرهنگ شکل میگیرند و تابع هیچ جبر و قاعدهیی که مسیر حرکت را از قبل تعیین کرده باشد، قرار نمیگیرند. پدیدههای انسانی از نوع پدیدههای طبیعی نیست؛ زیرا پدیدههای انسانی دارای اراده و اختیارند. اراده و اختیار، عناصر اساسییی اند که میان پدیدههای انسانی و دیگر پدیدهها مرزبندی میکنند. مسالۀ اراده و اختیار علاوه بر تاریخی بودنِ پدیدههای انسانی، سبب میشود که ما این پدیدهها را با استفاده از ابزارها و روشهای متفاوت از علوم دیگر مورد مطالعه قرار دهیم.
منابع
-۱ رحیمی، سردار محمد، ژیوپلیتک افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۱
-۲ عزتی، عزتالله، ژیوپلیتیک در قرن بیستم، ۱۳۸۸
-۳ قاسمی، فرهاد، نظریههای روابط بینالملل و مطالعات منطقهیی، ۱۳۹۰
-۴ بوزان باری، ویورالی؛ ترجمه رحمان قهرمانپور؛ مناطق و قدرتها، ۱۳۸۸
-۵ حقپناه، جعفر، رحیمی، محمد؛ ژیوپلیتک افغانستان و تحولات منطقهیی غرب آسیا،۱۳۹۰
Comments are closed.