تاریخ پنج‌ هزارساله و تجارت شش‌هزارساله

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 30 عقرب 1396 - ۲۹ عقرب ۱۳۹۶

چند روز پیش، یکی از کاربرانِ فیسبوک در مورد استفادۀ آقای غنی از اعداد و ارقام در سخنرانی‌هایش نوشته بود که در آغاز وقتی می‌دیدم رییس‌ حکومت این‌قدر دقیق در مورد هر چیزی از زبانِ اعداد و ارقام استفاده می‌کند، بسیار خوشحال می‌شدم و با خود می‌گفتم سرانجام امور کشور به دستِ mandegar-3کسی افتاده است که می‌داند چه می‌گوید و از وضعیتِ کشور به خوبی آگاهی دارد. این کاربر می‌افزاید بعداً متوجه شدم که ارقام و اعدادی که آقای غنی استفاده می‌کند، چندان دقیق نیسـتند و به همین دلیل شروع کردم به یادداشت‌برداری از اعداد و ارقامی که بر زبان می‌آورد و آن‌ها را با هم مقایسه کردم، آن‌گاه با نتیجۀ جالب و تکان‌دهنده‌یی مواجه شدم. به این معنا که دیدم رییس دولت هر بار ارقام و اعدادِ متفاوتی در مورد یک مسأله ارایه می‌کند و هیچ‌یک از اعدادی که استفاده کرده است، هیچ شباهتی با اعدادی که روز پیش بر زبان آورده، ندارد.
چیزی که این کاربر متوجه آن شده، ضمن این‌که مسالۀ جالبی است اما تازه نیست. چه بسا که در تاریخ مشابه‌های آن را زیاد داریم و برخی از رهبران دیکتاتور جهان برای این‌که اشرافِ خود بر مسایل را به رُخ دیگران بکشند، از این شیوه سود برده اند. در همین حال، رهبرانِ پوپولیست که می‌خواهند به اغفال اذهان عمومی بپردازند، از چنین شیوه‌یی در سخنرانی‌ها و صحبت‌های‌شان استفاده می‌کنند. آن‌ها به این شکل می‌خواهند حریفانِ خود را مجاب و مخاطبانِ خود را متقاعد سازند. مردم عادی هیچ وقت نمی‌آیند که مثل این کاربر فرهیخته نسبت به ارقام و اعدادی که رهبران‌شان ارایه می‌کنند، مشکوک شوند و آن‌گاه نسبت به صحت و سقمِ آن‌ها دست به تحقیق و مقایسه بزنند.
آقای غنی تنها از ارقام و اعداد (البته ارقام و اعداد من‌درآوردی) برای اثباتِ دیدگاه‌ها و نظریه‌هایش استفاده نمی‌کند، او افزون بر این، تاریخ را نیز هرازگاهی در خدمت ایده‌هایش به شکل عجیبی مثله می‌کند. رییس دولت یک روز از تاریخ پنج‌هزارسالۀ کشور سخن می‌گوید، آن‌هم در یک زمینۀ غیرمعمول و با این ادبیات: «افغانستان پنج‌هزار سال است که وجود دارد و پنج‌هزار سالِ دیگر هم وجود خواهد داشت».
این سخن به جُز عوام‌فریبیِ آشکار و خلط مسایل تاریخی، هیچ چیز دیگری نیست. از نظر تاریخی، افغانستان با جغرافیای سیاسیِ فعلی پنج‌هزار سال پیشـینۀ تاریخی ندارد. اما اگر منظور رییس حکومت نام‌های تاریخی این سرزمین و معادل دانستن با نام فعلی آن است، باز جای بحث و گفت‌وگو دارد و کمتر تاریخ‌دانی می‌تواند با چنین دیدگاهی از منظر سیر تطور تاریخ با آقای غنی هم‌عقیده شود.
به تازه‌گی نیز آقای غنی به کشفِ تازه‌یی در مورد افغانستان نایل شده و آن این‌که: تاریخ تجارت بین‌المللی افغانستان شش‌هزار سال قدمت دارد. حالا معلوم نیست که شش‌هزار سال تاریخ تجارت را رییس حکومت چگونه از حیات پنج‌هزارسالۀ افغانستان استخراج کرده است؟
حتماً چند روز بعد، به مناسبتی دیگر ادعا خواهد کرد که هشت‌هزار سال پیش، افغانستان در مسابقات المپیک شرکت می‌کرده است و این تاریخ‌سازی را به سانِ کتاب ۱۹۸۴ جُرج اورول می‌تواند همواره بدون آن‌که آب از آب تکان بخورد، ادامه دهد و حتا گاهی برای تفریح و شوخی، به تغییر برخی مناسبت‌ها نیز بپردازد.
نکته اما بر سرِ این است که چنین تاریخ‌سازی‌هایی، حالا اگر بتوان با استفاده از علم هرمنوتیک در مورد صحت و درستی آن‌ها استدلال کرد، چه گرهی از کار امروز جامعۀ ما باز می‌کند؟ آیا با گفتن این‌که افغانستان شش‌هزار سال تاریخ تجارت بین‌المللی دارد، برای پیشرفتِ کشور سودی خواهد داشت و آن را از وابسته‌گی‌هایش به کشورهای دیگر نجات خواهد بخشید؟
داشتن اشراف بر تاریخ کشور، یکی از اساسی‌ترین ویژه‌گی‌های افراد سیاسی و به ویژه رهبرانِ آن است. به مقداری که رهبران سیاسی از تاریخ کشورِ خود با جزییات اطلاعات داشته باشند، به همان میزان می‌توانند با موفقیت کشور را اداره کنند. اما توجه باید داشت که فهم تاریخ، متفاوت از جعل تاریخ است. جعل تاریخ چیزی است که افراد به دلایل مختلف تلاش می‌ورزند که تاریخ را مطابقِ خواسته‌ها و دیدگاه‌های‌شان تحریف کنند. تحریف تاریخ اما به هیچ صورت نمی‌تواند مستمسکی به دست رهبران سیاسی بدهد که از آن به نفعِ خود استفاده کنند.
آقای غنی گاهی به تحریفِ تاریخ برای برخی هدف‌های سیاسی دست می‌زند و گاهی به جعل تاریخ می‌پردازد برای این‌که دیگران را در برابر فهم خود از مسایل، کوچک نشان دهد. تاریخ پنج‌هزارساله و تجارت شش‌هزار ساله هیچ گرهی از کار ما نمی‌گشاید. باید واقع‌بین بود و مسایل را با توجه به وضعیت کشور و جهانی که در برابرِ ما قرار دارد، فهمید. ما نیاز داریم به جای افتخار کردن به پنج‌هزار و شش‌هزار سال تاریخ، مشکلاتِ امروز کشورِ خود را در پرتو داده‌های عقـلی حل و فصل کنیم.
آیا شرم‌آور نیست برای کشور و مردمی که پنج‌هزار سال تاریخ دارند، شش‌هزار سالِ تاریخی دیگر بر سرِ هویتِ خود مشکل داشته باشند؟ آیا شرم‌آور نیست که نامۀ رسمیِ یکی از نهـادهای امنیتی به نهاد زیر اداره‌اش عملاً بوی تعصب و قوم‌گرایی بدهد؟ آیا آقای غنی با شش‌هزار سال تاریخِ مورد ادعایش، پاسخی به این‌گونه پرسش‌ها و معضلات دارد؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.