احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 22 قوس 1396 - ۲۱ قوس ۱۳۹۶
وقتی که نامِ آقای «حکمتیار» را در جستوجوگرِ گوگل قرار دهید، فهرستی در برابرِ چشمانتان قطار میشود که واژۀ «نفـاق» نیز بلااستثنا در همۀ آنها ردیف است. به عبارت دیگر، «نفاق» شناسۀ بارزِ حکمتیار و صفتِ ماندگار و تاریخیِ این شخصیت سیاسیِ معاصر افغانستان شده است. هر کجا بحثی از نفاق، قبیلهگرایی، تعصب و اختلافاندازی باشد، نامِ حکمتیار به گونۀ قطعی به میان میآید.
واپسین اظهاراتِ او در خوست، یک بار دیگر بهوضوح نشان داد که پندهای تاریخی و کهولتِ سن نیز نتوانسته ماهیتِ این شخص را تغییر دهد و یا اندکی از درجاتِ نفاق و تعصبِ وی بکاهد. اینکه در پشتِ سخنانِ حکمتیار دقیقاً چه بازیها و اهدافی نهفته است، نمیتوان ریز به ریز آنها را دریافت و شرح داد؛ اما با اطمینان میتوان گفت که درزاندازی و ایجاد نفاق، عمدهترین کاربریِ حکمتیار در معادلاتِ افغانستان است؛ همان نقشی که بازیگرِ مهمِ منطقه در سالهای جهاد نیز برای او طراحی کرده بود.
او از زمانی که وارد که کابل شده، یک سخنِ سلیم هم به زبان نیاورده و هر آنچه گفته است، چنان تنشافزا و چندشآور بوده که بوی گندش فضای کشور را گرفته است. در این مدت، فقط کسانی که مانندِ او به مرضِ تعصب و نفاق گرفتارند، از سخنانِ وی استقبال کرده و او را «امیر» خویش لقب دادهاند. این امیرِ نفاقآور از زمانی که از پاکستان به کابل آورده شده، یکسره سعی دارد که با هر حرفش، شکاف و شقاق را بیشتر کند و در واقع، رسالت قدیمیِ خود در افغانستان را دوباره احیا و اعاده نماید.
دو نکته در این مورد قابل یاددهانی است: اول اینکه سخنان آقای حکمتیار در خوست با واکنش سختِ مردم این ولایت مواجه شده است. اگرچه جماعتی ـ دانسته یا ندانسته ـ در آغاز برای سخنانِ برتریجویانه و نفاقافگنانۀ وی کف زدند اما بعدتر آنگونه که تلویزیون طلوع گزارش داد، مردمانِ خوست در برابر سخنانِ حکمتیار واکنش نشان دادهاند. آنان گفتهاند گه اگر حقخواهیِ ما به گونهیی باشد که مردم خوست در برابر مردمانِ دیگر مناطق قرار داده شوند، از خیرِ چنین حقخواهییی میگذریم؛ چون نمیخواهیم به تعصب و نفاق در کشور بیش از این دامن زده شود.
با این حساب، پاسخ ادبیاتِ نفاقافگنانۀ حکمتیار در هرات، با بوت داده شد و در خوست نیز با واکنشی اینچنینی. اما هنوز هم آقای حکمتیار حاضر نیست که از این پریشانگوییها و نفاقپردازیها دست بردارد و اصلاح شود.
نکتۀ دوم این است که ارگ بهویژه آقای غنی با شناختی که از حکمتیار دارد، همۀ امکانات را در خدمتِ او قرار داده است تا او خود را وارد چنین میدانهایی کند. به نظر میرسد که ارگ در پیِ آن است که از حکمتیار سخنانِ اینچنینیِ بیشتری منتشر شود و او بتواند تخم نفاق را بیش از این در کشور بپاشاند. اما اینکه ارگ از این کارها چه نیـاتی در سر دارد، همینقدر میتوان گفت که ایجاد تنش و اختلاف میان اقوام افغانستان در محوریتِ آقای حکمتیار، استراتژییی است که در سایۀ آن میتوان سیاستها کرد، صفوفِ قومی را استحکام بخشید و بر اقتدارِِ قوم و قبیله افزود.
«سیاست تفرقه بیـنداز و حکومت کن» شاید دلیلِ عمدۀ حمایتهای ارگ و سکوتش در برابرِ حکایتهای حکمتیار باشد. در غیر آن، اگر ارگ در سخنان و رفتار و کردارِ حکمتیار سودی برای خود تعریف نکرده باشد، اینهمه امکانات را به وی بذل و بخشش نمیکند.
Comments are closed.