احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۴ جدی ۱۳۹۱
گزارشهای منتشرشده از خبرگزاری رویترز، حاکی از آناند که بخشی از نیازمندیهای مالی طالبان، از بازارهای ارزِ افغانستان تأمین میشود. رویترز دریافته است که وزارت خزانهداری ایالات متحده، حاجی خیرالله بارکزی، یکی از بزرگترین صرافانی را که از تمویلکنندهگان اصلی طالبان به شمار میرود، تحریم کرده است. به همینگونه، گزارش شده که معاملات چندین صراف دیگر نیز تحریم شده است.
همچنین گفته میشود که این موضوع را بانک مرکزی افغانستان تأیید کرده و داراییهای چندین صراف را به علت داشتن روابط با طالبان ضبط کرده است.
با انتشار این گزارش، وجه تازهیی از بازی جنگیِ طالبانْ مقابلِ مردم قرار گرفته است و آن اینکه نباید حلقات داخلی و حامی طالبان را فراموش کرد و نادیده انگاشت.
از مدتها بدینسو، گزارشهایی کموبیش وجود داشته که گروهها و حلقاتی در داخل نظام، از حرکتهای طالبانی حمایت کرده و آنان را تمویل مالی میکنند. قبل بر این، گفته میشد که برخی از شرکتهای مخابراتی، مبالغِ ماهیانهیی را برای طالبان تعیین کرده و به آنها میپردازند. هرچند گفته میشود که این شرکتها به طالبان باج میدهند تا تأسیسات مخابراتیِ آنان در ولایتهای زیر تصرفِ این گروه در امان بماند، اما از قراین پیداست که برخی از این شرکتها به لحاظ ایدیولوژیک نیز با طالبان همسویی دارند، حتا برخی از این شرکتها که صاحبان اصلیاش اعراباند، تمویل مالی طالبان را فرضِ خود میدانند. بسیاری از شرکتهای لوژستیکی و امنیتی نیز در چنین وضع بهسر میبرند و همه آنها در مجموع، درآمد سالانه کلانی را برای طالبان دستوپا میکنند.
به طور کل، این گروههای تمویلگرِ طالبان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱- گروههایی که فقط به دنبال سود و گسترش سرمایههایشاناند و تنها برای در امان ماندن از ضربات طالبان باج میدهند، بدون اینکه تعهدی به مصالح علیای کشور داشته باشند و یا وجدان انسانی.
۲- حلقاتی که به لحاظ ایدیولوژیک با طالبان همسو هستند و تمویل مالیِ طالبان بخشی از مأموریتشان به شمار میرود.
بنابراین، میشود تاکید کرد که طالبان جدای از حامیان بینالمللی، حامیان داخلی هم دارند که جدای از مسالۀ کشت مواد مخدر و قاچاق آن، بیخ گوش آقای کرزی خانه کردهاند و گروه طالبان را علیه مردم افغانستان تقویت میکنند.
تحلیلها بر آن است که تمویل طالبان از سوی برخی کشورها و حلقات داخلی، باعث شده که طالبان تجدید قوا کرده و امروزه به عنوان یک گروه سیاسی قابل توجه در میدان افغانستان عرض اندام کنند؛ ورنه این گروه در همان اوایل سال ۲۰۰۲ به اضمحلال رفته و پروندۀشان بسته شده بود.
جالب اینجاست که راز این تمویلگران، پیش از اینکه بهوسیلۀ ارگانهای امنیتی افغانستان افشا شود، از سوی رسانهها فاش میگردد. انگار، خواب خوشِ این ارگانها حتا پس از سوءقصد به جان اسدالله خالد رییس امنیت ملی هم آشفته نشده است. واقعاً جای شرم است که کار این ارگانها را یک خبرگزاریِ خارجی انجام میدهد. شاید از همین خاطر است که رییسجمهور از گزارشهای رسانهها، به ویژه رسانههای خارجی، میترسد. او نیک میداند که حکومت تحت ادارۀ او، چه اندازه بیکفایت و خواببرده است.
به هر حال، اکنون که مجرای دیگری از درآمد طالبان فاش شده است، به نظر میرسد که مجاریِ زیاد دیگری هم وجود دارند که هنوز از چشم رسانهها پنهان ماندهاند. بسیار خوب خواهد بود که ارگانهای امنیتی افغانستان به خود آیند و بهسرعت دست به کار گردند و دیگرمجراهای از دید پنهانمانده را کشف و خنثا کنند. اما شوربختانه تحققِ چنین امری از سوی ارگانهای امنیتیِ افغانستان بهدلیل نبود اراده لازم، بعید به نظر میرسد.
Comments are closed.