احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سید صمیم مدبر/ یک شنبه 3 جدی 1396 - ۰۲ جدی ۱۳۹۶
بخش نخست/
طالبان با کمک القاعده و حامیان منطقهییشان در سال ۱۳۷۵ به کابل مسلط شدند. ابتدای زمان، برای شهروندان آواره و دربهدرِ ناشی از جنگهای داخلی، خوشبینیها مبنی بر مسلط شدن یک جناح مذهبی بیطرف وجود داشت، اما بعد از گذشت زمان، رُخ دیگر حاکمیت طالبان و حامیان تروریستیشان نمایان شد؛ رخی که در خود ترور، توطیه و افراط را در بالا جاها جا داده بود. رخی که با تحریف مولفههای دینی، آزادی و حقوق شهروندان به ویژه زنان را محدود کرده بود و حقوق فردی و آزادیهای عمومی، به کمارزشترین مباحث تقلیل یافته بود.
اسامه بنلادن، رهبر گروه تروریستی القاعده با حمایت و دعوت مستقیم طالبان وارد افغانستان شد و عملاً دست به ایجاد پایگاههای آموزشی و جلب و جذب تروریستی و پایگاههای تجربیۀ نظامی زد تا بتواند حمالات تروریستی را به صورت منظم از افغانستان به منطقه و جامعۀ جهانی رهبری کند.
جنایات، ظلم و رنجشهای بیشماری که حاکمیت طالبان بر مردم افغانستان به ارمغان آورد، سبب شد تا همه گروپهای جهادی-سیاسی، بازماندهگانِ حکومت کمونیستی که در گذشته با اینکه با هم سابقۀ بر خورد نظامی را داشتند، در کنار هم با مردم و ملت افغانستان زیر یک چتر واحد جبهۀ متحد ملی مردم افغانستان یا همان جبهۀ مقاومت ملی گرد هم آیند و برای مبارزه با حاکمیت طالبان، القاعده و حامیان منطقهییشان تا آخرین توان مبارزه کنند.
مردم افغانستان در زمان مقاومت ملی(۱۳۷۵-۱۳۸۰) با درک واقعبینانه از ماهیت و خطر تروریسم و جزوههای تاریک حاکمیت طالبان برای افغانستان، منطقه و جهان در مبارزه با این حاکمیت قربانیهای زیادی را متحمل شدند. از خانههایشان کوچ اجباری داده شدند، زمینهایشان در سیاست زمین سوخته به آتش زده شد، درختانشان از ریشه قطع گردید، فرزندانشان شهید و خود آواره و دربهدر به ملکهای بیگانه سرازیر شدند.
دورۀ مقاومت، افغانستان خط اول جنگ در مبارزه با تروریزم بود، اما جامعۀ جهانی با دید خیلی اسفبار نسبت به وضعیت و مبارزۀ مردم افغانستان عمل کرد و نگاه بیطرفانه به این مسأله داشت. بیخبر از اینکه تروریسم پدیدۀ سرزمینمحور بود و طالبان و القاعده برای خود مرزهایی را محدود نمیدانستند و تهدیدی برای منطقه و جهانی بودند.
ارتش یک نفره؛
اصطلاح ارتش یک نفره را میتوان به شهید احمدشاه مسعود، فرمانده عمومی مقاومت ملی مردم افغانستان نسبت داد. قهرمانی ملی کشور به عنوان مغز متفکر مقاومت در بدترین شرایط، جبهۀ مقاومت ملی را با طرح و دید استراتیژیک نظامی و سیاسی رهبری کرد. شهید احمدشاه مسعود، مسلمان معتدل، هموطنِ ملیگرا، فرمانده با رسوخ، چریک نامدار شرق و نگهدارنده و پاسبانِ استقلال مردم افغانستان در دورۀ مقاومت در برابر تروریسم و حامیانِ منطقهییشان بود.
فرمانده مسعودِ شهید با نیروهای مقاومت ملی در خط اول جنگ در مبارزه با تروریزم جهانی قرار داشت و به تنها مانع در برابر گسترش تروریزم در منطقه مبدل شد. در اوج ناامیدیها و احتمالات مبنی بر شکست مقاومت، فرمانده عمومی مقاومت گفت : «اگر به اندازۀ پکولم(کلاه) در افغانستان جای داشته باشم، از مقاومت دست بر نخواهم داشت».
احمدشاه مسعود به عنوان فرمانده عمومی مقاومت ملی، در عقب راندن نیروهای طالبان، القاعده، کماندوهای پاکستانی و دفاع از ساحات تحت کنترل دولت اسلامی افغانستان به یکی از کاریزماترین شخصیتهای سیاسی-نظامی منطقه و جهان مبدل شد و با مبارزات خود در مقابل تروریزم جهانی، از گسترش بیش از حد تروریزم به جانب جهان جلوگیری کرد و برای افغانستان و ملت آن، تاریخ با افتخاری را به ارمغان آورد.
Comments are closed.