احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالقهار سروری/ یک شنبه 1 دلو 1396 - ۳۰ جدی ۱۳۹۶
بخش نخست/
ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان امروزی پیامد مذاکرههای هدفمند، پلان شده و جدی میان مردمان، ممالک و قدرتهای جهانی میباشند. مردمان و ممالک که فن مذاکره را خوب بلد نیستند و مذاکره کنندههای خوب ندارند، همواره با تشنج و راهگمی دست و پنجه نرم نموده و در تعاملات مهم وابسته بهتلاشها، افکار و تصامیم دیگران میباشند. بهگفتۀ داویس و دیگران (۱۹۹۳)، عمدهترین سیاستهای همگانی امروزی نتیجۀ مذاکره و چانهزنیهای پیچیده روی منافع، انتخاب میان ارزشها و رقابت میان منابع بوده است؛ البته کدام تک گزینۀ مهم و کار ساز برای طرفها در این پروسه وجود ندارد؛ بلکه نتیجۀ بهتر بستگی بهنحوۀ بهتر انجام کار و چانه زنی مدبرانهتر دارد. بههمین خاطر، برنامهها و پالیسیهای که بدون راه اندازی چانه زنیهای حرفۀی و جدی روی دست گرفته میشوند، زیاد مفید و عام پسند نمیباشند.
انسانها، جریانها، ملتها و ممالک باید از مذاکره بهمثابۀ یک وسیلۀ مهم بهخاطر حل تشنجهای ممکن در میان خود استفاده نمایند. همچنان، ملتها و ممالک میتوانند با راه اندازی مذاکرههای جدی، مؤثر و سرنوشتساز، ظرفیت عقلانی خود را بهنمایش گذاشته و از جریان مذاکره بهمثابۀ یک فرصت مهم بهخاطر دست یافتن بهخواستهای معقول خود استفاده نمایند. مذاکره بهترین بدیل برای جنگ است که برد و باخت دارد؛ ولی ویرانی و قتل و کشتار نه. در پروسۀ مذاکره، بهجای زور و تفنگ، عقل و منطق با هم رقابت میکنند و باعث برجسته شدن و رشد یکدیگر میشوند، نه باعث بهمصرف رسیدن و از بین رفتن یکدیگر. البته ممکن است که گاهی نتایج مذاکرهها نیز با بروز تشنجها و بحرانهای تازه همراه باشند؛ ولی این بهندرت اتفاق میافتد و نتیجۀ نحوۀ برگزاری مذاکرات و پیامد طرز نگرش و نیت طرفهای مذاکره کننده میباشد و باعث کم رنگ شدن ارزشمندی اصل مذاکره نمیشود.
در عصر کنونی که جهان و منطقه دستخوش تشنجات و بد باوریهای روز افزوناند، پرداختن به فن مذاکره و راه اندازی مذاکرههای مفید و مثمر یکی از راههای ممکن برای کاهش تشنجات و کاهش تضادها در میان مردمان و ممالک محسوب میشود. بههمین خاطر، جریانهای فعال، احزاب سیاسی، نهادهای اکادمیک، مراجع دیپلوماتیک و کشورها باید بهخاطر شکل دهی میکانیزمهای کاری گفتوگو و مفاهمه و تربیۀ افراد توانمند در عرصۀ راه اندازی مذاکرههای مفید و مثمر برنامههای معقول و مداوم را روی دست داشته باشند. نباید بهمذاکره، کسانی را فرستاد که اول بروند و شرکت کنند و بعد ظرفیت و تواناییشان را پیرامون پیشبرد پروسۀ مذاکره مورد ارزیابی قرار داد. بلکه، برای استفاده بهتر از روند مذاکره بهمثابۀ یک فرصت مهم، باید انسانهای با تجربه، با درایت و با صلاحیت را فرستاد و باید قبل از تدویر مذاکرهها بهگونۀ عملی، در پی تربیۀ همچو افراد بود.
همچنین، برای نجات بشریت از اوضاع متشنج و مملو از تضادهای ویرانگر کنونی، باید فرهنگ مذاکره را عام ساخت و بهجای جنگ و خونریزی، از مذاکره و مفاهمه استفاده نمود. با توسل جستن بهمذاکره و مفاهمه، مردمها و ملتها میتوانند هم بهحقوق مورد نزاع خود دست یابند و هم بدون کشتن یکدیگر و بدون توهین کردن بۀکدیگر کنار هم زندگی کنند. هال (۲۰۰۶) معتقد است که توجه بیشتر به مذاکره و پالیسیسازی پیرامون انکشاف متوازن در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی، از تشنجات و نزاعهای داخلی جلوگیری میکند. در حقیقت، مذاکره عمدهترین وسیلۀی برقراری ارتباطات سیاسی میان مردم، ملتها و ممالک محسوب میشود که آنها را در جهت تحقق برنامههایشان کمک میکند.
باید دانست که، مذاکرهها معمولاً سه نوع نتیجه را در پی دارند که عبارت از برد/ برد، برد/باخت و باخت/ باخت. برد/ برد بهترین و سازندهترین پیامد ممکن از یک مذاکره است که هردو طرف بهگونۀ موفقانه مذاکره را بهپایان میرسانند و بهاهداف مورد نظر خود میرسند. در این حالت، اهداف مشابه و ظرفیت متوازن و مشابه طرفهای مذاکره کننده نقش مهم دارند. نتیجۀ برد/ باخت نوعی از پیامدی است که یک طرف مذاکره کننده بههدف خود میرسد و پیروزمندانه پروسۀ مذاکره را بهپایان میرساند و طرف دیگر میبازد و بهاهداف مورد نظر خویش نمیرسد. در این حالت، ظرفیت طرفهای دخیل و نحوۀ برنامه ریزی و چانه زنی آنها نقش اساسی را بازی میکنند که ببرند یا ببازند. نتیجۀ باخت/ باخت پیامد یک مذاکرۀ ناکام است که هردو طرف میبازند و به اهداف مورد نظر خود نمیرسند. در این حالت نیز ظرفیتها و توانمندیهای طرفهای مذاکره کننده و برنامههای آنها نقش اساسی را بازی میکنند. نتیجۀ باخت/ باخت یک نتیجۀ نا مطلوب پنداشته میشود. البته در هر حالت پیامدهای احتمالی مذاکرهها به طرز نگرش، نیت، ظرفیت و برنامههای طرفهای دخیل در پروسۀ مذاکره بستگی دارند.
Comments are closed.