احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 15 دلو 1396 - ۱۴ دلو ۱۳۹۶
دکتور عبدالقهار سروری / دکتورای ارتباطات و تکنالوژی بشری از دانشگاه پهنگ مالیزیا، ماستر ارتباطات تخصصی و زبان انگلیسی از دانشگاه پهنگ مالیزیا و لیسانس ژورنالیسم از دانشگاه کابل
بخش نخست –————————————————————————
تحصیلات عالی مدرن و معیاری به حیث بستر اصلی پیشرفت و شگوفایی جوامع بشری، در میان ملل و کشورهای جهان از جایگاه ویژه و سازندهیی برخوردار است. دانش تخصصی و کاربردی و نیروی کار متخصص و مجهز با دانش و مهارتهای مبتنی بر نیازمندیهای بازار کار از جمله نیازهای اصلی برای مبدل شدن انسانها به سرمایههای انسانی و مبدل شدنِ جوامع انسانی به بسترهای با ظرفیت، پویا و ارزشمدار انسانی، نقش اساسی و تعیینکننده دارند. تاریخ مدرن انسانی هیچ جامعهیی را سراغ ندارد که بدون ارزش قایل شدن به تعلیم و تحصیل بهگونۀ معیاری و مفید و بدون ظرفیتسازی و تولید دانش کاربردی مبتنی بر نیازمندیهای روز، به پیشرفت، تعالی و آسایش دست یافته باشد و در زمرۀ جوامع مهم، ایجادگر و تأثیرگذار انسانی قلمداد شود. جوامع انسانی که با توسل جستن به ظرفیتسازی، به تولید دانش کاربردی و تولید نیروی متخصصِ مجهز به مهارتها و شایستهگیهای مورد نیاز برای زندهگی پُر از فرصتها و چالشهای دنیای امروزی پرداختند و از فرصتهای ممکن بهخوبی استفاده نمودند، امروز میتوانند از فرصتهای لازم استفادۀ بهمورد نموده، چالشهای احتمالی را بهگونۀ لازم مدیریت کنند و به جاییکه میخواستند و میخواهند، برسند. اما کشورهاییکه به حدِ ارزشمندی ظرفیتهای مسلکی و دانش کاربردی در عصر حاضر نپرداخته و نتوانستند با دنیای پویا و ایجادگر هممسیر و همسفر شوند، فرصتهایِ زیادی را از دست دادند و مجبور شدند که با چالشهای فراوانی دستوپنجه نرم کنند.
البته، تجارب ارزشمند و مشخصِ انسانی این را بیان و نمایان میکند که اگر یک ملت و یک مملکت تمام پول و داراییهای نقدِ موجود در دنیا را هم در اختیار داشته باشند، بدون توسل جستن به ظرفیتسازی، تولید نیروی متخصص کاری مبتنی بر نیازمندیهای زندهگی مدرن انسانی و بدون
تولید دانش کاربردی و دست یافتن به توسعۀ کیفی انسانی، نمیتوانند به پیشرفت، ثبات و آسایش عمیق، متوازن و پایدار دست یابند؛ چون ظرفیت و مهارتهای مسلکی و دانش کاربردی از جمله نیازهای جدی برای پیشرفت و ترقی متوازن و پایدار محسوب میشوند. عمدهترین مراجع و بسترهاییکه انسانها، جوامع انسانی و کشورها را در قبال تولید نیروی کار مسلکی و مجهز با مهارتهای مبتنی بر نیازمندیهای روز و همچنان دانش کاربردی و تخنیک و تکنالوژی مورد نیاز برای فراهم کردن نیازها و فرصتهای بهتر زیستن در زندهگی مدرن و پُر رقابت امروزی را فراهم میکنند، عرصۀ تحصیلات عالی و مراکز و نهادهای تحصیلی و دانشگاهها میباشند. کشورهاییکه دارای تحصیلات عالی معیاری، مدرن، ایجادگر، مبتنی بر دستاورد و مفید اند، همهگی برخوردار از پیشرفت، ثبات، اقتصاد قوی و زندهگی مرفه و مفید اند.
برای دست یافتن مردم افغانستان به پیشرفت، ثبات و آسایش پایدار نیز بهجز توجه نمودن به معیاریسازی تحصیلات عالی و تلاش برای تربیه و تولید نیروی متخصص مجهز با مهارتهای مورد نیاز در عصر حاضر و تولید و گسترش دانش کاربردی و برنامههای مفید مبتنی بر دانش و مهارتهای مسلکی، راه دیگری وجود ندارد. البته، در بیشتر از یکونیم دهۀ گذشته، فصل تازهیی در همۀ عرصهها در افغانستان رقم خورد که از جمله عرصۀ تحصیلات عالی یک سلسله توسعه و پیشرفتهای چشمگیرِ کمی و ساختاری را شاهد بوده است. به گونۀ بیسابقه، دهها دانشگاه و نهاد تحصیلات عالی دولتی و خصوصی در کشور فعال گردید و بیشتر از دوصدهزار محصل در نهادهای تحصیلات عالی دولتی و خصوصی مصروف سپری نمودن دورههایِ آموزشی خود میباشند. همچنان از لحاظ مالی و تجهیزات و ساختمانهای زیربنایی نیز تحصیلات عالی افغانستان به مبالغ و امکانات هنگفت و قابل ملاحظهیی دست یافت. بعضی از نهادهای بینالمللی، مانند بانک جهانی، دهها میلیون دالر را برای رشد و متحولسازی تحصیلات عالی افغانستان هزینه نموده و مصرف نمودند و در حالِ مصرف بودجههای چشمگیرِ دیگر برای رشد تحصیلات عالی در کشور میباشند. همچنین با همکاری کشورهای خارجی و نهادهای بینالمللی و اختصاص دادنِ قسمتی از بودجۀ ملی افغانستان به بلند بردن سطح تحصیلات عالی کارمندان دولت، صدها تن توانستند در کشورها و دانشگاههای متفاوتِ دنیا تحصیلات عالی خود را در سطوح ماستری و دکتورا به پایان برسانند و در اکثر موارد، دوباره به وطن برگردند.
اما از لحاظ کیفی و محتوایی، تحصیلات عالی افغانستان شاهد کدام تحول و پیشرفت چشمگیر، منطقی و معیاری نبوده است. برای همین، تا امروز تحصیلات عالی افغانستان نتوانسته است در راستای تربیه و تولید نیروی متخصص و ظرفیتهای مورد نیاز کشور و جامعه و همچنان تولید دانش کاربردی بهگونۀ واقعی آن و فراتر از ترویج سواد سنتی و توزیع اسناد تحصیلی، نقش برجسته و مفید داشته باشد. همچنان، تحصیلات عالی افغانستان نتوانسته است در راستای دست یافتن مردم افغانستان به پیشرفت، ثبات و آسایش کدام نقش جدییی را بازی کرده باشد. عمدهترین دلایلیکه با وجود در اختیار قرار داشتن امکانات، عدهیی از کادرهای متخصص و با ظرفیت و فرصتهای مورد نیاز، تحصیلات عالی افغانستان نتوانسته است شاهد تحول و رشد کیفی و محتوایی بهگونۀ واقعی و معیاری آن باشد، نبود یک برنامۀ منسجم، حساب شده، معیاری و کاربردی ملی برای متحولسازی تحصیلات عالی در افغانستان و نبود ظرفیت و ذهنیت کاری مبتنی بر تخصص، توان و تعهد در رأس و در جایگاه تصمیمگیری در تحصیلات عالی افغانستان بوده است و میباشد.
با آنکه تحصیلات عالی افغانستان برای تقلید از برنامههایی متعددی که در کشورهای دارای تحصیلات عالی معیاری و پیشرفته، مانند ایالات متحدۀ امریکا، مالیزیا، سنگاپور و… استفاده کردهاند، اما از اینکه سیستم کاری و رهبریکنندۀ تحصیلات عالی فاقد ظرفیت لازم تخصصی برای درک ماهیت و نحوۀ تطبیق برنامههای تجربه شده از سوی کشورها و دانشگاههای متفاوت و همچنان فاقد یک سیستم و میکانیسم معیاری، شفاف و پاسخگو بوده است، از خوبترین و مفیدترین برنامهها و تجاربِ تحصیلی کشورها و دانشگاههای معتبرِ خارجی در سطح شعار و تمثیل استفاده شده است و بس. در بسیاری از موارد، فرصتهای مهم و بودجههای هنگفت زیر نام ظرفیتسازی و انکشاف تحصیلات عالی افغانستان، در راهها و با شیوههایی مصرف شدهاند که هرگز در چارچوب معیارها و میکانیسمهای تحصیلات عالی معیاری و مفید، نمیتوانند توجیهپذیر باشند.
تا امروز، دانشگاههای افغانستان به شمول دانشگاه کابل با بیشتر از نیمقرن عمر خود و یک دوره ریاست دکتور اشرفغنی، که با معیارهای علمی و اکادمیک معتبرِ دنیا نیز آشنا است، هنوز شامل لیستِ دانشگاههای معیاری دنیا و شامل ردهبندیهای اکادمیک بینالمللی نشدهاند و هنوز تحصیلات عالی کشور، بهشمول دانشگاه کابل، یک ژورنال علمی معیاری و قابل قبول برای نهادهای اکادمیک دنیا را در اختیار ندارد. هنوز بحث تازهگی، کارایی آثار و سرقت ادبی از جمله مباحث و فکتورهای قابل بحث و از جمله الزامات کاریِ استادان تحصیلات عالی افغانستان، حتا استادان بلندرتبه و متعلق به دانشگاههای مرکزی هم حساب نمیشوند و هنوز میتوان روی کار و شیوۀ ترفیع و پیشرفت کادرهای علمی شک کرد. هنوز دانشگاههای افغانستان، بهشمول دانشگاه کابل، که آقای دکتور غنی یک دوره ریاست آنرا بهعهده داشته است، توانایی تولید دانش کاربردی و ظرفیتهای مورد نیاز در بازار کار مبتنی بر معیارهای تحصیلی دنیار را، در حد چشمگیر و حسابشده ندارند. هنوز اکثر قاطعِ بخشها و فاکولتههای دانشگاههای افغانستان، بهشمول دانشگاه کابل، توان تدویر و مدیریت برنامههای تحصیلی مقطعهای ماستری و دکتورا و تربیۀ کادرهای متخصص به سویههای ماستر و دکتور را ندارند.
Comments are closed.