عالمان دینی: در اسلام حملۀ «استشهادی» وجود ندارد

گزارشگر:ابوبکر صدیق/ دوشنبه 23 دلو 1396 - ۲۲ دلو ۱۳۹۶

حملات انتحاری و استشهادی هیچ منشأ اسلامی ندارند و تنها گروه‌های خاص برای توجیه اعمال خود به اصطلاح استشهاد که برگرفته از واژۀ شهید می‌باشد، متوصل می‌شوند.
mandegar-3برخی از عالمان دینی و آگاهان با بیان این‌ مطلب می‌گویند که استشهاد از کلمۀ شهید وام گرفته شده و گروه‌های خاصی برای رسیدن به اهداف خود این اصطلاح را توجیه دینی می‌کنند.
این درحالی است که گلبدین حکمتیار «رهبر شاخه غیر رسمی حزب اسلامی»، کشته‌شدن انسان‌های بی‌گناه را در هر‌گونه عملیات از طرف هر گروهی حرام خواند؛ اما عملیات انتحاری را استشهادی دانسته، آن را یک وظیفه مقدس بیان کرد.
کمال الدین حامد استاد دانشگاه و آگاه مسایل دینی در رابطه به این‌که آیا حملات انتحاری و استشهادی توجیه دارند، گفت: اصطلاحات انتحار و استشهاد از طرف مجموعه‌های علمی و فقهی ساخته نشده‌اند که انتحار برای عمل نامشروع و استشهاد به عمل مشروع باشد. نزد عالمان فقهی اصطلاح انتحار (خودکشی) وجود دارد که به قول تمام عالمان فقهی این عمل حرام و نارواست. اما گروه‌های خاصی‌که برای انجام عمل انتحار وارد میدان نبرد با مخالفان خود شده‌‌اند، اصطلاح استشهاد را از کلمۀ شهید وام گرفته‌اند و به اساس آن اعمال ناروا را توجیه می‌کنند.
به گفتۀ او، اصطلاحات استشهادی و انتحاری از دو مجموعه منشأ گرفته است، گروه‌های خاصی برای توجیه اعمال خود اصطلاح استشهاد را ایجاد کرده‌اند و آن مشروع می‌دانند و حملات مخالفان خود را انتحاری و نامشروع می‌دانند، اما نزد فقه‌های اسلامی اعمال انتحاری و «استشهادی» همان خودکشی‌ست که حرام و باطل است.
آقای حامد با بیان این‌که این هیچ‌ یک از اعمال انتحاری و استشهادی منشأ اسلامی‌ندارد، گفت: استشهاد هیچ مبنای نصوص اسلامی و اصول فقه اسلامی را ندارد. اعمال استشهادی ابتدا از طرف گروه‌های خاصی برای اهداف خاص انجام شده و سپس لقب استشهاد برایش گزیده شده است. اوگفت که در فقه اسلام با استناد به آیه‌های شریفی که در قرآن‌کریم وجود دارد، اصطلاح شهید است، اما گروه‌های خاصی برای توجیه اعمال خود کلمه استشهاد را جعلی ساحته‌اند.
آقای حامد در پاسخ به این‌ پرسش که توجیه دینی اعمال استشهادی از طرف برخی افراد ناشی از چیست؟ گفت: در فقه اسلامی هر عملی که ما را به هدف نزدیک می‌کند باید مبنای مشروعیت داشته باشد. مثال وقتی شما نماز می‌خوانید نماز مشروع است و آبی که برای وضو استفاده می‌کنید نیز باید پاک و مشروع باشد.“اما هدف و اعمال گروه‌های تروریستی چنین نیست”. کسانی که اعمال استشهادی را توجیه به هدف رسیدن می‌کنند، آیا خود و یا خانواده‌شان آماده انجام چنین اعمالی هستند؟] مسلماَ که نیستند[ بناَ توجیه این نوع انسان‌ها از اعمال استشهاد توجیه عقلی خودشان است نه اسلامی و فقهی، چون در اسلام هیچ توجیه برای این اعمال وجود ندارد.
او باور دارد که در جامعۀ سنتی ما گروه‌های خاصی اصطلاحات استشهاد و انتحاری را برای مردم غلت تبلیع کرده‌اند. آقای حامد با اشاره به حملات اخیر در کابل و برخی از ولایت‌ها، می‌گوید که در قران‌کریم آمده است که « لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَهِ» ترجمه: شما خود را به دست خود به هلاکت نیایندازید.
او هم‌چنان، گفت: اسلام قتال را وقتی مشروع دانسته که مورد تهاجم و تجاوز قرار بگیرید، به این معنا که اگر مورد تجاوز قرار می‌گیرد و در دفاع از خود در سنگر جهاد کشته می‌شوید شهید هستید. این بحث با بحث انتحاری تفاوت دارد.
هم‌چنان، عزیر احمد حنیف می‌گوید که هیچ مرجع معتبر فقهی‌‌ در سطح جهان اسلام فتوای جهاد در افغانستان را نداده است و هیچ دکتر یا ماستر و تحصیل‌کرده‌‌یی معیاری‌‌ در پای فتوای جهاد (انسان‌کشی) طالبان، القاعده و داعش در این کشور، امضا نکرده است.
او گفته که فتوایی که در سال «۱۴۲۱ه‌ق» از جامعه «اسلامیه بنوری تاون شهر کراچی» مبنی بر حقانیت طالبان و جهاد در برابر مخالفین آن‌گروه، صادر شده است، بدون مبالغه، از سوی ملاهایی مهر و امضاء شده است که نه به فقه اسلامی سلف صالح دسترسی دارند و نه از علوم قرآن و حدیث مایه‌یی دارند و نه از دیدگاه‌های فقهی معاصر و نه هم فن پژوهش را می‌دانند؛ ایشان، هنوز در متون و حاشیه‌ کتاب‌های زرد ورق مشغول‌اند و صادقانه می‌توان ادعا کرد که به فن ادبی زبان عرب دسترسی ندارند و متن کتاب‌های عربی سفید ورق را نمی‌توانند درست ترجمه و تحلیل کند که بنابراین، باور داشتن به مشروعیت حملات انتحاری به‌نام «استشهادی» در افغانستان، نشان بی‌سوادی دینی و بیماری‌ اجتماعی است.
در همین حال، اکرام اندیشمند تاریخ نگار گفته که هیچ «هدف مقدسی» با کُشتن خود و کُشتن دیگران، چه به‌نام «انتحاری» یا «استشهادی»، به دست نمی‌آید. به خصوص اگر این هدف، دعوت به راه خدا و دین خدا باشد. خداوند رسالتِ رسول خود که دینش را با رسالت او به انسان رساند، رحمت برای عالمیان می خواند: «وَمَآ اءَرْسَلْنَکَ إِلا رَحْمَهً لِّلْعَلَمِینَ»(و ما تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم). او گفته که این کُشتن خود و کُشتن انسان ها، به‌نام «استشهادی» و یا «انتحاری»، کجای رحمت است؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.