آیـا نـوروز جشـن مجـوسیـان است؟

گزارشگر:عزیز آریانفر/ چهار شنبه 23 حوت 1396 - ۲۲ حوت ۱۳۹۶

به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
mandegar-3نوروز کمترین پیوندی با آیین مجوس ندارد. پیش از هر چیزی باید به یک نکتۀ بسیار مهم اشاره کنیم. در سرتاسر جهان همه اقوام و ملل از هر آیینی که هستند، از هر تیره و تباری که هستند، روز نخست سال خود را جشن می‌گیرند. منهای اعراب.
خوب، این‌که اعراب جشن نمی‌گیرند، کار خودشان است، اما این را به ما چه؟ طرفه این که شیوخ عرب در این اواخر کرسمس را که یک عید مسیحی است، با شکوه‌تر از خود مسیحیان جشن می‌گیرند و در برگزاری آن چنان مصارف گزاف و هنگفت می‌کنند که دست همه مسیحیان را از پشت بسته اند. یعنی «کاسۀ داغ‌تر از آش» شده اند.
در کشورهای مسلمان غیر عرب هم روز نخست سال هجری خورشیدی را که به مناسبت هجرت پیامبر اسلام است، جشن می‌گیرند. از کُردستان گرفته تا اویغورستان، اندونیزیا و مالیزیا. خوب، چینی‌ها و مغول‌ها و سایر اقوام هم روز نخست سال نو خود را جشن می‌گیرند. سخن دیگری است که بزرگزاری از نوروز یادگار نیاکان ما است که با روز اول سال هجری مصادف گردیده است.
از تاریخ می‌دانیم که خلفای بنی عباس هم نوروز را در بغداد جشن می‌گرفته اند. پرسشی که مطرح می‌گردد این است که چگونه در بغداد که بزرگ‌ترین کانون علمی و پژوهشی جهان در همان عصر بود، این‌همه عالم و دانشمند اسلامی هیچ یک نوروز را حرام ندانستند، اما اینک شیوخ وهابی حرام می‌انگارند؟
از تاریخ می‌دانیم که همانا در بغداد «بیت‌الحکمه» دایر بود که در آن بزرگترین دانشمندان جهان دست‌اندرکار پژوهش‌های گوناگون بودند. درست در همین دوره بود که بزرگ‌ترین فقیهان، محدثان، مفسران و مجتهدان ظهور کردند. چگونه این‌همه عالم فتوا صادر نکردند و نوروز را حرام اعلام نکردند و خلفا را وادار به خودداری از جشن گرفتن نوروز نساختند؟
بارها نوشته‌ام که ملاهای کوردلِ وهابی از سر جهل و نادانی و نابخردی و ناآگاهی از تاریخ، تبلیغ می‌کنند که نوروز جشن مجوسیان بود و از همین رو حرام است! این‌ها با دریافت دالرهای خون‌آلود بادآوردۀ شیوج مرتجع عرب، دست به زهرپاشی و سیه‌نمایی اهریمنی می‌زنند. از تاریخ می‌دانیم که زرتشت در دورۀ گشتاسپ کیانی ظهور کرد. در حالی که جمشید از دودمان پیشدادیان بود که دستِ‌کم یک هزار سال پیش از گشتاسپ پادشاهی می‌کرده است. به باور آریاییان، نوروز جشن تخت‌نشینی شاهنشاه جمشید است. از همین‌رو، آن را جشن جمشیدی می‌گویند.
می‌گویند چون این جشن در میان اعراب رسم نبوده، پس حرام است. ما را به جشن‌های اعراب چه کار؟ وقتی اعراب به جشن‌های ما ارج نمی‌گذارند، ما هم به جشن‌ها، مراسم و سنت‌های‌شان کاری نداریم. تنها اعیاد رمضان و قربان که جنبۀ دینی دارند، استثنا اند.
اگر این‌گونه باشد، پس همه جشن‌ها حرام اند. جشن استقلال، روز معلم، روز زن، مراسم سالگره و… چون در اسلام چنین جشن‌هایی نیست. اگر با همین بی‌منطقی پیش برویم، جشن‌های المپیا، مسابقات جهانی فوتبال و جشنواره‌هایی دانشجویی و جشنوارۀ فیلم کان و همه فستیوال‌ها و برپایی‌های هر گونه جشن حرام است!
اصلاً نوروز هیچ‌گونه ربطی به دین و آیین ندارد. همان‌گونه که جشن استقلال، روز معلم، روز زن، مراسم سالگر و… هیچ‌کدام ربطی به دین ندارند. نمی‌دانم چرا چیزهایی را که اصلاً به دین ربطی دارد، به دین پیوند می‌زنند؟ نوروز نه حلال است و نه حرام. تنها یک جشن است. سنجیدن نوروز با ترازوی دین، کاری است نابخرادانه و ابلهانه.
چنین پنداشته می‌شود که پیشینۀ جشن نوروز به پنج هزار سال می‌رسد و پیش از آریاییان در بین‌النهرین روز رستاخیز طبیعت جشن گرفته می‌شده است. پس تبلیغات زهرآگین وهابیون از ریشه نادرست و بی‌پایه و فاقد منطق است.
بیایید امسال با همه نیرو به پیشواز نوروز بشتابیم و نوروز را باشکوه‌تر از گذشته جشن بگیریم تا مشت محکمی باشد به دهان ملاهای کوردل وهابی و همه نوروزستیزان بی‌خرد و جاهل.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.