احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالقدیر میرزایی/ دوشنبه 28 حوت 1396 - ۲۷ حوت ۱۳۹۶
مقدمه
خبرنگاری تحقیقی، یکی از مفاهیم و رویکردهای کمترشناختهشده و نو در عرصۀ ژورنالیسم (رسانهنگاری) است. در واقع مرحلۀ شناخت این شیوۀ اطلاعرسانی در افغانستان به پایان نرسیده و شرایط فراشناختی آن در قالب یک هدف که در دوردست قرار دارد، قابل مطالعه است. به عبارت روشنتر، خبرنگاری تحقیقی مرحلهیی پس از خبرنگاری عادی است ولی در افغانستان تا هنوز نمودهایی از آن وجود ندارد. در کنار این فرض کلی، یک سری عوامل نیز مطرح میشود که مانع ترویج این رویکرد رسانهیی میگردد. در این مقاله سعی شده است که پاسخهایی برای این پرسش که «چرا در افغانستان خبرنگاری تحقیقی رونق ندارد و یا مفهوم آن حتا برای خبرنگارانِ دانشآموخته قابل درک نیست» ارایه شود.
ماهیت و پیشینۀ خبرنگاری تحقیقی
خبرنگاری تحقیقی فراتر از توصیف یک رویداد، به مسایل بنیادی توجه دارد و در کنار توصیف، به تبیین میپردازد. این نوع خبرنگاری با موثریت همراه است و پخش یک گزارش تحقیقی منجر به یک تغییر می-گردد و آینده را به سمت مناسبتری سوق میدهد. گزارشهایی تحقیقی در واقع از یک موضوع نهان پرده برمیدارد. برای روشن شدن تفاوتهای خبرنگاری عادی و تحقیقی، به برخی از تعاریفی که در مورد آن مطرح شده اشاره میشود و در نهایت، تعریفی مانع و جامع نیز ارایه میگردد.
دانشنامۀ آزاد، خبرنگاری یا گزارشگری تحقیقی را نوعی روزنامهنگاری معرفی کرده که در آن گزارشگران یک موضوع مورد علاقه، را که غالباً جرم، فساد سیاسی یا خطاکاری شرکتها را در بر میگیرد، عمیقاً مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند. یک خبرنگار تحقیقی، شاید ماهها یا سالها در حال جستوجو و آمادهسازی یک گزارش باشد. این نوع روزنامهنگاری از منابع اولیۀ اطلاعات است.
کاظم معتمدنژاد در کتاب روزنامهنگاری با فصلی جدید در بازنگری روزنامهنگاری معاصر اینگونه به تعریف این مفهوم پرداخته است: “گزارش تحقیقی (Investigative Reporting) یا پیگیرانه (Inquiry Investigation) و یا بهفرانسوی آنکت (Enquete)، نوعی از گزارش است که علاوه بر توصیف و توضیح واقعه به تحقیق عمقی مسایل آن نیز توجّه دارد.”
با توجه به تعریف ذکرشده میتوان خبرنگاری تحقیقی را اینگونه تعریف کرد: “خبرنگاری تحقیقی تلاشی هیجانانگیز است که از منابع دست اول بت شکیبایی و جسارت جهت دستیابی به چگونهگی امری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد و منجر به افشا و یک تغییر آنی میگردد.”
خبرنگاری تحقیقی یکی از راهکارهای دشوار، مهم و پیشرفته و یک مکتب تحولانگیز رسانهیی است که پیشینۀ آن به اواخر قرن ۱۹ برمیگردد اما تاریخنگاران آغاز کار این شیوۀ خبرنگاری را به سال ۱۹۷۳ میلادی مصادف به همان گزارشهای دو روزنامهنگار امریکایی به نامهای “کارل برنشتاین” و “ باب وودوارد” دربارۀ رسوایی “واترگیت” که در روزنامۀ واشنگتنپست منتشر شد و به استعفای ریچارد نکسون از سمت ریاستجمهوری ایالات متحده امریکا انجامید، میدانند.
هدفِ این نوع خبرنگاری را که شکل تکاملیافتۀ خبرنگاری عادی است، میتوان دفاع از منافع عمومی جامعه، خدمت به پیبرد نظام مردمسالار و حقوق بشری، حاکمیت قانون، انکشاف آزادی بیان، پاسخگویی مسوولان، افشای فساد و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و جلوگیری از پنهان کردن تخلفات و همکاری به تحقق حق آگاهی و دسترسی به اطلاعاتی دانست که مالکان قدرت و ثروت میخواهند آن را پنهان و به نفع خود استفاده کنند.
این شیوۀ خبرنگاری در افغانستان تا حدی زیادی ناشناخته است و در شانزده سال اخیر موارد چنان گزارشهایی را نمیتوان دید که با تعریف خبرنگاری تحقیقی مطابقت داشته باشد.
ویژهگیهای خبرنگاری تحقیقی
از آنجاییکه تحقیق در خبرنگاری، دشوارترین کار در حوزۀ کار رسانهیی بهشمار میرود، نیاز است تا در این عرصه دقتِ بیشتر صورت گیرد.(دقت یک اصل کُلی خبرنگاری است که در گزارشهای عادی هم مطرح میباشد.)
اشتیاق و علاقهمندی وافر به حرفه، کنجکاوی، ابتکار، منطقی فکر کردن، انعطافپذیری، مهارتهای خاص گزارشدهی، دانش عمومی و مهارتهای تحقیق، شکیبایی و اراده، انصاف و اصول اخلاقی و سرانجام جرأتمندی، از ویژهگیهای کلیدی و بارزِ یک خبرنگار تحقیقی به حساب میرود.
افرادی که در بخش خبرنگاری تحقیقی مصروف کار اند، باید افراد خاص بوده در بخش نگارش روزنامهها، مجلهها و سایر نشریهها کار کرده باشند. تحقیقکنندهها آدمهای خاصی اند؛ به این معنی که آنها نه تنها یک نویسندۀ خوب، خبرنگار ورزیده و با درایت هستند بلکه یک ماجراجو، جسور، تیزهوش و آرمانطلب هستند که نگرانی اساسیشان پاسداری از حقوق شهروندان میباشد. این خبرنگاران توانایی تشخیص آنی و فوری فساد را دارا میباشند.
خبرنگار تحقیقی منابع اختصاصی مربوط به خود را داشته و باید شبکههایی ایجاد کند که در آن انسانهای مورد اعتماد خودش حضور داشته باشند و خطرناک بودن سوژۀ تحت کارش را بداند، مهمتر از همه دانش و بینش کامل برای تشخیص مسایل داشته و در حوزهی جامعه شناسی تجارب لازم را داشته باشد. برای کار کردن در این حوزه تنها داشتن ذوق لطیف و قلم زیبا کافی نیست، خبرنگار بایستی در ابعاد جهانی مطالعه و دانش نیز داشته باشد. خبرنگاران باید از نظر زندهگی شخصی کاملاً تامین بوده و نگرانی مالی و اقتصادی مانع کار آنها نشود، و حرفۀ خود را به مثابۀ یک مسوولیت اجتماعی پذیرفته و خدمت به مردم را عشق بدانند.
حفظ محرمیت و ظرفیت هضم تمام اطلاعات بهدست آورده، بخشی از مسوولیتهای این خبرنگاران است تا با درایت کامل تشخیص دهند که این اطلاعات چه زمانی در قالب یک گزارش منتشر شود. آنها باید سعی نمایند که اطلاعات جمعآوریشده، کمترین هزینه و بیشترین نتیجه را در پی داشته باشد. برای انجام مصاحبه افرادی را شناسایی کنند که در جریان مصاحبه بتوانند با یک تیر دو هدف را نشانه گیرند، به این معنا که نخست اعتماد فرد مصاحبهشونده را نسبت به خود جلب و دوم پرسشهای موشگافانۀ خود را طوری مطرح کنند که بتوانند به اطلاعات مورد نیاز دست یابند.
اجتناب از دخالت دادن علاقهمندی حزبی، سیاسی در جریان تهیۀ گزارش، برخورد متوازن با همۀ طرفهای سوژۀ تحت کار، مطالعۀ دقیق از سوژۀ زیر کار و رعایت حدود آن، جلوگیری از افراط و تفریط، اغراق و تحریف حقایق، حفظ محرمیت اطلاعات و پرهیز از فریبکاری، رعایت احترام و عزت منابع اطلاعاتی، استفاده از مدرکهای مستقیم در هنگام نوشتن گزارش علیه یک شخص؛ چند اصل مهم است که در گزارشگری تحقیقی باید در نظرداشت.
این بخش از خبرنگاران با حیات، آبرو و حیثیتِ انسانها در یک جامعه سرو کار دارند و هرگاه اطلاعات نادرستی را پخش و نشر نمایند، صدمههای آن بیشتر از مفاد گزارش خواهد بود.
گزارشگری تحقیقی در چه شرایطی؟
طوریکه در بالا اشاره شد، کار خبرنگاری در افغانستان بسیار دشوار است. کسانی که در بخش رسانهها فعالیت دارند، روزمره با مجموعهیی از موانع و چالشها روبهرو هستند. این موانع میتواند مواردی را همچون عدم شریک ساختن اطلاعات از سوی منابع خبری، زخمی شدن و حتا مرگ منجر شود. اما خبرنگاران نقش مهمی در نجات این کشور از وضعیت فعلی بازی میکنند. آنان اطلاعرسانی کرده، مسایل پیچیده را شرح داده و میکوشند چشم، گوش و صدای مردمی باشند که آوازشان به جایی نمیرسد و یا قادر به دریافت مستقیم اطلاعات آنهم به ژانر تحقیقی نیستند.
نفس گزارش تحقیقی با دشواری همراه است اما این دشواری در افغانستان پهلوهای زیاد و پیچیدهتری دارد. افغانستان در قطار پُرتهدیدترین کشورها در قارۀ آسیا قرار دارد. در خصوص این فعالیت رسانهیی در افغانستان میتوان ابراز داشت که در تمام وزارتخانهها و نهادهای دولتی فساد گسترده عملاً جریان دارد، حیف و میل از دارایی عامه، غصب املاک، تبعیض در تقرر و تبدیل کادرهای دولتی، حاکمیت روابط بر ضوابط در تمام سطوح، باجدهی و باجگیری جز فرهنگ این کشور شده و در تاریخ معاصر این کشور بی-پیشینه است. بیجا نخواهد که بر گزارش سازمان شفافیت بینالمللی که افغانستان را پس از سوریه، سومالیا و نایجیریا چهارمین کشور فاسد در جهان معرفی نموده، مُهر تأیید گذاشت.
از “تولستوی” نویسندۀ شهیر روس نقل شده است: “این ادعا که حکومت نمایندۀ مردم است، رویای پوچ و باطلی است”. بر بنیاد این ادعا مردم هیچگاه مایل نیستند که حکومتهای فاسد نمایندۀ ایشان باشد، زیرا این نوع حکومتها در زمان تصدی مأموریت و قدرت مصروف سوءاستفاده بوده و در عین حال بهخاطر بقا و تداوم قدرت به دورههای بعدی مصروف سرمایهگذاری و مهندسی نهادهای فاسد و متقلب اند. از سویی هم نهادهای عدلی و قضایی و کمیسیونهای انتخاباتی، ظاهراً مستقل ولی در حقیقت از طرف دولت مدیریت و نظارت میشوند.
یکی از فلسفههای وجودی تحقیق در حوزۀ خبرنگاری، افشاگری علیه سوءاستفاده، فساد، لغزشها و خطاهاییست که عمدتاً در نهادهای دولتی و ساختارهای رسمی و خصوصی صورت میگیرد. این ساختارها به هیچ صورتی حاضر نمیشوند علیه خود مدرکی ارایه دهند. اما آنچه را که خبرنگار تحقیقی منتشر میکند، بایستی با تلاش شخصی خبرنگار و از طریق منابع غیررسمی به دست آمده باشد زیرا خبرنگار تحقیقی علیه منافع نامشروع ساختارهای رسمی و مافیای سیاسی کار میکند که این کار از توان روزنامهنگاری عادی بیرون است و یکی از ایرادهایی که به روزنامهنگاری عادی وارد است، همانا اتکا به منابع رسمی و اعلامیههای تشریفاتی دولت است.
آزادی بیان یکی از مزیتهای بزرگ در تاریخ معاصر افغانستان است. این آزادی در ۱۵۰ سال اخیر فراز و فرودهای متفاوتی را پیموده و هنوز هم این کاروان به منزل مقصود نرسیده است. حداقل تسجیل این آزادی در اصل ۳۴ قانون اساسی کشور و تصویب سایر قوانین مبتنی بر فعالیت رسانههای خصوصی و دسترسی اطلاعات تشریفاتی به خبرنگاران را میتوان نخستینقدمها در جهت ترویج و گسترش آزادی بیان نامید. در بقیۀ نظامهای استبدادی گذشته، مردم نمیتوانستند حداقل یک درخواستی به هدف رفع مشکل خویش نگاشته و به یک اداره بسپارند.
در حال حاضر، یکی از چالشهای بسیار مهم و اساسی خبرنگاران عدم دسترسی به اطلاعات است. با وجود اینکه قانون نیمبند دسترسی به اطلاعات وجود دارد اما اطلاعاتِ لازم به دسترس خبرنگاران قرار نمیگیرد، منابع خبری و اطلاعاتی بیشتر میکوشند اطلاعاتی را در اختیار خبرنگاران قرار دهند که بیشتر جنبۀ تبلیغاتی به شخص اطلاعدهنده و منابع اطلاعاتی دارد. حداقل در ۱۶ سال اخیر هرگاه تلفات گروههای مسلح مخالف به اضافۀ نیروی امنیتی و دفاعی و شهروندان ملکی را از منابع خبری به محاسبه بگیریم، یکچهارم کُل جمعیت افغانستان را نشان خواهد داد. از سوی دیگر، هر از گاهی این منابع به هدف تبلیغ فعالیتهای خویش میکوشند تا ارقام تلفات مخالفین مسلح نظام را بیشتر از آنچه که اتفاق افتاده است ارایه دهند.
با توجه به مسایل مطرح شده، میتوان موارد زیر را عوامل بازدارنده در برابر ترویج و کاربرد خبرنگاری تحقیقی در افغانستان برشمرد:
-۱ وجود آزادی بیانِ نمادین و غیرعملی
-۲ نزدیکی مالکان رسانه به حلقههای قدرت
-۳ بیعلاقهگی به مسوولیتهای اجتماعی و رسالتهای ژورنالیستی
-۴ نگاه ابزاری اربابان قدرت به رسانههای ارتباط جمعی به منظور بقا
-۵ فقدان حاکمیت قانون و حضور زورمندانی که فراقانونی عمل میکنند
-۶ کمبود ظرفیت لازم خبرنگاری
-۷ نبود توجه به امنیت فیزیکی خبرنگارن از سوی نهادهای امنیتی و مالکان رسانهها
-۸ عدم رسیدهگی به وضعیت معیشتی خبرنگاران از سوی مالکان رسانهها
-۹ تقسیمبندی برخی از رسانهها به جناحهای سیاسی، حزبی و قومی
و دهها مورد خُرد و کلانِ دیگر سبب شدهاند که این حرفۀ مهم که به حیات و بقای ملت بستهگی دارد، رشد نکرده و حقایق برملا نشود!
Comments are closed.