احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





افق‌های صلح گشوده شده است؟

گزارشگر:یک شنبه 12 حمل 1397 - ۱۱ حمل ۱۳۹۷

*نویسنده: کریشنادیو کلامور
*منبع: آتلانتیک
* مترجم: طاهره رحمانی

پیشنهادات دولت غنی برای گفتگو با طالبان با سکوت این گروه همراه شده است. این کار در نوع خود می‌تواند نشانه خوبی باشد. آیا اینک زمان خوش‌بینی در افغانستان فرا رسیده است؟
در ۲۸ فبروری، رییس‌جمهور اشرف غنی پیشنهاداتی را بدون هیچ پیش‌شرطی برای گفتگوهای صلح با طالبان، به عنوان راهی برای پایان دادن به حدود دو دهه منازعه طولانی در افغانستان مطرح کرد. یک ماه بعد، همچنان که نماینده‌های بیش از ۲۰ کشور در تاشکند، پایتخت ازبکستان برای بحث در مورد راه‌های استحکام ثبات در افغانستان، و این‌که هنوز پاسخ رسمی از جانب طالبان دریافت نشده، گردهم آمدند. در همین حال مقامات ابراز امیدواری کرده‌اند که نبود یک پاسخ می‌تواند دلیلی برای خوش‌بینی باشد. آلیس ولز، مقام وزارت خارجه ایالات متحده که بر امور آسیای مرکزی و جنوبی نظارت دارد، در اوایل این ماه در انستیتوت صلح ایالات متحده گفت: «ما ندیده‌ایم که آنان پیشنهادات را رد کنند، که- این به رغم خودش یک نشانه مثبت است، و من امیدواری‌ها و توقعات‌مان را که رهبری طالبان این بسته پیشنهادی را به دقت و احتیاط تحلیل خواهد کرد، هم‌چنان برجسته می‌سازم».
بسته بی‌سابقه غنی برای طالبان شامل پیشنهادات بدون پیش‌شرط برای گفتگو‌های صلح است. این بسته هم‌چنان به اعضای طالبان اجازه می‌دهد که در حکومت کار کنند، جنگجوهای طالب از زندان آزاد شود و از نیروهای خارجی تقاضا کنند که افغانستان را ترک نمایند. طالبان که تا زمان یورش ایالات متحده برای تلافی حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱(که به وسیله القاعده، گروهی‌کهmandegar-3 از سوی طالبان پناه داده شده بود، سازمان‌دهی و انجام شد)، بر افغانستان حکومت کرده‌اند، به نظر می‌رسد این پیشنهادات را در نظر بگیرند.
بارنت روبین، کارشناس منطقه‌یی در دانشگاه نیویورک به من گفت که پیشنهادات غنی از آن جهت مهم است که در آن به بسیاری از نگرانی‌های عمده طالبان رسیدگی می‌شود. اما او می‌گوید، این به عمده‌ترین نگرانی آن‌ها رسیدگی نکرده است: «باور آنان به این‌که غنی در ارائه این پیشنهاداتش از مشروعیت برخوردار نیست». روبین گفت: «طالبان افغان به وسیله حکومت افغان‌ها سرنگون نشده بودند، آنان توسط ایالات متحده سرنگون شده بودند و از همین‌رو آن‌ها می‌خواهند با ایالات متحده وارد بحث شوند. اگر آن‌ها با حکومت افغانستان صحبت کنند، این‌کار برای‌شان مثل تسلیم شدن است ـ زیرا، این‌کار برای آن‌ها چنین معنی می‌دهد که سرنگون کردن آن‌ها کاری مشروع بوده است».
و هنوز، چنان‌که نیویورک تایمز روز سه‌شنبه گزارش داده بود، اوضاع در کنفرانس تاشکند، آخرین تلاش بین‌المللی برای آوردن صلح در افغانستان، به گونه غیر‌معمول «خوش‌بینانه» بوده است. پیشنهادات غنی برای طالبان در کنفرانسی مشابه در کابل که بیست کشور را گردهم آورده بود، مطرح شد. به همین ترتیب چندین مکانیزم جایگزین دیگر که برای صلح در افغانستان کار می‌کند، وجود دارد: بسیاری از آن‌ها ترکیبی از همسایه‌ها و هر دو کشور ایالات متحده و روسیه را شامل می‌شدند. اکثر آن‌ها، نه همه‌شان، حکومت افغانستان را شامل می‌شد و هیچ یکی شامل طالبان نبوده است.
بعد از انتقاد از جنگ آمریکا در افغانستان، رییس‌جمهور ترامپ رویکرد دو سلف خود را با فرستادن سربازان ایالات متحده به این کشور تعقیب کرده است. استراتژی جنوب آسیای او شامل وارد کردن فشار بر پاکستان می‌شد که آن کشور را به «فراهم کردن پناهگاه‌های امن برای تروریستانی که ما با آنان در جنگ هستیم» متهم کرد و کمک‌های امنیتی‌اش به اسلام‌آباد را معلق ساخت. او همچنان از هندوستان خواست که بیشتر کار کند. به عنوان بخشی از این تلاش‌ها، ایالات متحده به نیروهای افغان کمک می‌کند تا با طالبان بجنگند «تا آنان را به میز مذاکرات صلح بکشانند».
طالبان به عنوان پرقدرت‌ترین گروه شورشی در افغانستان باقی مانده‌اند. اعضایش افغان‌ها هستند(برخلاف دیگر گروه‌ها که بسیاری از خارجی‌ها در میان‌شان حضور دارند). این گروه از برخی حمایت‌ها در میان مردم برخوردار است و حدود یک سوم کشور را در کنترل دارند ـ قلمرو زیادتر از هر زمان دیگری از زمان یورش ایالات متحده بر این کشور در سال ۲۰۰۱(حکومت افغانستان تمامی مراکز عمده جمعیتی را در کنترل دارد.)
آن‌چه را که در تمام این تلاش‌های بین‌المللی برجسته می‌باشد، این است که زمانی که جامعه بین‌المللی می‌خواهد یک پروسه اصلاحی میان دولت افغانستان و طالبان ایجاد کند، بسیاری از قدرت‌های جهانی که در این کشور در طول دهه‌ها ـ اگر نه قرن‌ها ـ دخالت داشته‌اند، هنوز در آن‌چه که درون این مرزها اتفاق می‌افتد، نفوذ می‌کنند. جنرال جان نیکلسون، فرمانده کل نیروهای آمریکایی در افغانستان، هفته گذشته به بی‌بی‌سی گفته است که سلاح کشف و ضبط شده از جنگجویان طالب به وسیله روسیه، به این گروه عرضه شده است.(روسیه که تاریخ دردناکش در افغانستان به قرن نوزده برمی‌گردد، این ادعا را رد کرده است.) گزارش شده است که روسیه از طالبان حمایت می‌کند تا در برابر گروه داعش که در کشور پا گرفته است، بجنگند. حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان، هفته گذشته به واشنگتن گفت که کابل با تمایزات مسکو «میان تروریست خوب و بد» مخالف است.
او گفت: «به ما این تضمین داده شده است که برای طالبان سلاح و منابع عرضه نخواهد شد، ما از این تضمین استقبال خواهیم کرد و ما دوست داریم که آن‌ را در عمل مشاهده کنیم».
همسایگان افغانستان علایق خودشان را دارند ـ علایقی که غالبا با هم در تضاد می‌باشد و همین طور با دولت افغانستان. پاکستان؛ متحد و ذینفع عمده طالبان، از قرار گرفتن در بین دو همسایه غیرصمیمی، افغانستان و هند می‌ترسد.
هند، به نوبه خودش از چشم‌انداز خروج سربازان بین‌المللی از افغانستان، به خاطری که آن‌ها ثبات را در منطقه تأمین می‌کنند، نگران است. ایران که در غرب با افغانستان هم‌مرز است نیز طالبان را حمایت می‌کند. چین هم برای مؤفقیت پروژه یک کمربند ـ یک راه خود، ثبات را در افغانستان عامل بزرگی می‌داند. چین در عین حال از حضور جدایی‌طالبان ایغور در افغانستان نگران است؛ ازبکستان نیز در این راستا مورد توجه است، چرا که با ملیشه‌های اسلام‌گرا در داخل مرزهایش مبارزه می‌کند.
اتمر گفته که تعداد جنگجویان خارجی در افغانستان افزایش یافته‌اند، در حالی‌که تعداد نیروهای بین‌المللی در چهار سال اخیر کم شده است. او گفت که هدف دولت این بود که «طالبان افغان را از جنگجوهای خارجی جدا سازند. و این‌که ما می‌توانیم با آنان به صلح برسیم، زیرا آن‌ها افغان اند ـ اگر آن‌ها علاقمند صلح باشند».
اگر طالبان پیشنهادات غنی را برای صلح بپذیرند،(یک اگر بزرگ) این اولین ملاقات رهبری این گروه با مقامات دولت افغانستان از سال ۲۰۱۰ خواهد بود. آن تلاش اولیه پس از این‌که یک عضو کلیدی رهبری طالبان توسط پاکستان دستگیر گردید، ناکام شد. تلاش‌های متعاقب نیز فراموش شدند. حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین افغانستان در سال ۲۰۱۴ تلاش کرد تا به صورت پنهانی با طالبان صحبت کند، اما اداره اوباما مانع تلاش‌های او شد. کرزی خودش با تلاش‌های قبلی ایالات متحده برای مذاکره با شورشیان مخالفت کرده است. نقش ایالات متحده در افغانستان از سال ۲۰۰۱ تغییر کرده است. در طول جنگ با تروریزم، در حدود ۱۰۰ هزار سرباز آمریکایی در این کشور بودند. امروز آن تعداد به ۱۵ هزار رسیده است، که به نظامیان افغان در مبارزه با طالبان و تروریستان بین‌المللی به شمول داعش کمک می‌کنند.
اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان، در مورد این‌که آیا طالبان هنوز یک‌پارچه هستند، شک و تردیدهایی دارد. او چنین استدلال می‌کند، به خاطر این‌که این گروه آن رهبری قدرتمند را از دست داده است، با نفوذ خارجی‌ها گردهم آورده شده‌اند. او گفت: «این‌که رهبرانی در میان طالبان هستند… که خواستار تداوم منازعه می‌باشند و آنان یقینا با شورای صلح و با حکومت ما در تماس می‌باشند، و آنان خواستار پروسه‌یی هستند که طی آن خود و خانواده‌های‌شان بتوانند در فضای صلح و مصئون بمانند». او می‌گوید، اما عناصری هم وجود دارند که غیرقابل قبول می‌باشند. او می‌گوید، حکومت افغانستان با یک گروه مشغول‌شده و با دیگری خواهد جنگید.
اما روبین که در گذشته به عنوان یک دیپلمات آمریکایی کار کرده و با طالبان صحبت نموده است، می‌گوید که نظامیان اندکی، کم‌تر از آنچه تصور می‌شود، تقسیم شده‌اند. او می‌گوید: «باور کلیشه‌یی در مورد طالبان وجود دارد که آن‌ها یک مجموعه از افراد قبایل جدا از هم هستند که این واقعیت ندارد. آن‌ها دارای زبان واحد می‌باشند و در واقع در سیاست‌های‌شان بیشتر از حکومت افغانستان یا آمریکا باثبات اند».

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.