احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ابوبکر صدیق/ شنبه 1 ثور 1397 - ۳۱ حمل ۱۳۹۷
محمد یونس قانونی، معاون رییس جمهور پیشین؛ روز پنجشنبه در یک نشستی تحت عنوان ( ناگفتههای کنفرانس بن) از جبهۀ متحد به عنوان طرف اصلی کنفرانس «بن» یاد کرده و گفت که اگر جبهۀ متحد در این نشست قربانی نمیداد، افغانستان یک بار دیگر به سوی جنگهای داخلی میرفت.
آقای قانونی در این نشست برخی از موضوعاتی را بیان کرد که تا هنوز روشن نبود. او گفت: انقلاب اسلامی دومین دستاورد مهم مجاهدان است که با مبارزه در برابر دشمنان افغانستان قربانی زیاد دادند.
آقای قانونی افزود که جامعه جهانی در نشست بن به خواست پاکستان توافق کرده بود که “جبهه متحد “نباید بدیل گروه طالبان باشد و روی این مسأله تمرکز صورت گرفت که پس از طالبان کی باید قدرت را در افغانستان به دست گیرد.
به گفتۀ او، اتهامهای مبنی براینکه جبهه متحد، در نشست بن که من از آن جریان نمایندهگی میکردم، حامد کرزی را رییس اداره موقت انتخاب کردند واقعیت ندارد. تصمیم بر سرگزینش حامدکرزی به عنوان رییس اداره موقت پیش از برگزاری نشست بن صورت گرفته بود. اما برنده شدن آقای ستار سیرت یک اتفاق غیر مترقبه بود که بعداَ با پا در میانی شاه سابق و مخالفت امریکا آقای سیرت مطمئن شد که او فرد مورد پسند جامعه جهانی نیست و منصرف شد.
او تصریح کرد که پاکستانیها به خاطر حمله امریکا به افغانستان چهار شرط گذاشته بودند. نخست این که جبهه متحد بدیل طالبان نباید باشد، زیرا آنان فکر میکردند که آمدن جبهه متحد به کابل به مثابه آمدن هندوستان به کابل است. دوم از ورود جبهه متحد به کابل جلوگیری شود. سوم بدیل طالبان در جنوب افغانستان باید تشکیل شود و چهارم نیروهای بینالمللی وارد کابل شوند. جامعه جهانی چهار شرط پاکستان را پذیرفته و پس از آن به رهبری جبهه شمال تماس گرفتند.
یونس قانونی در بخشی از سخنانش اظهار داشت که این اشتباه است که آمدن نظامیان بینالمللی به افغانستان را به نشست بن و توافق جبهه متحد پیوند میدهند، در حالی که این نیروها پیش از برگزاری نشست بن، به فیصله شورای امنیت سازمان ملل متحد وارد افغانستان شده بودند.
او در مورد گزینش حامد کرزی به عنوان رییس اداره موقت گفت که داکتر عبدالله به نمایندهگی از جبهه متحد به تاشکند رفت و در این نشست با جیمز دابینز توافق صورت گرفت که یک حکومت همهگیر که تمامی اقوام افغانستان در آن حضور داشته باشند و خشم همسایههای افغانستان نیز کم شود، باید شکل بگیرد. همچنان، بر سر گزینش حامد کرزی به عنوان رییس اداره موقت در افغانستان که شخص مورد نظر آنان بود نیز توافق کردند.
قانونی همچنان، مدعی شد که سازمان استخبارات پاکستان” آی اس آی”، تاکید داشت که باید حامدکرزی رییس اداره موقت تعین شود و کشورهای، ایران، هندوستان و اتحادیه اروپا نیز بر سر گزینش او توافق داشتند.
آقای قانونی گفت که دفتر ساحوی “سی آی ای” در اسلام آباد در هماهنگی با “آی اس آی” کار میکرد به این باور رسیده بودند که طالبان مربوط یک گروه قومی از جنوب افغانستان هستند و پیشنهاد این کمیته این بود که بدیل جبهه متحد باید از میان پشتونها انتخاب شود”.
آقای قانونی در این نشست تأکید کرد که کوتاهی ما “جبهه متحد” این بود که آنچه که در نشست بن مورد بحث قرار گرفته بود به موقع اطلاع رسانی نکردیم و به همین دلیل هم انتقادهای جدی صورت گرفت تا اکنون پاسخ روشن و مفصل به این انتقادها ارایه نشده است، اما در مورد گزینش آقای کرزی باید گفت که او یک شبه رییس جمهور نشد و پیش از برگزاری نشست بن توافق در این مورد صورت گرفته بود.
او افزود که استاد ربانی با ایجاد حکومت جدید مشکل نداشت، اما با تشکیل آن در بیرون از افغانستان، مخالف بود و به دلیل مخالفت استاد در این مورد، نشست بن چهار روز برگزار نشد تا اینکه امریکاییها با استفاده از افراد و کشورهای تأثر گذار بالای استاد فشار آوردند و او قبول کرد.
به گفتۀ آقای قانونی، اگر جبهه متحد توافق نشست بن را نمیپذیرفت، در حقیقت در برابر جامعه جهانی اعلام جنگ محسوب میشد، زیرا امریکاییها در گفتوگوی مستقیم که استاد ربانی حضور داشت؛ بسیار روشن گفتند که “جبهه شمال” بدیل حکومت طالبان در افغانستان نیست.
آقای قانون گفت، اگر استاد ربانی توافق بن را رد میکرد، نیروهای خارجی در افغانستان جابهجا شده بودند و جبهه متحد، به نام نیروهای شورشگر سرکوب میشد، چون همه کشورها به ایجاد حکومت فراگیری ملی در افغانستان توافق کرده بودند.
آقای قانونی، جبهۀ متحد را طرف اصلی کنفرانس «بن» یاد کرد. به باور او، اگر جبهۀ متحد در کنفرانس بن قربانی نمیداد، بار دیگر افغانستان به سوی جنگهای داخلی میرفت.
او گفته که فشارهای جهانی روی شهید استاد ربانی، رییس دولت افغانستان وجود داشت به این دلیل او مجبور شد که در عوض بحث روی گماشتن اعضای کابینه در کابل، فهرستی ۶۲ نفری افراد مورد نظرش را بفرستد. از این فهرست هفده تن به عنوان اعضای کابینۀ حکومت مؤقت انتخاب شدند.
در کنفرانس «بن» محمدیونس قانونی، جبهۀ متحد، عبدالستار سیرت، گروه روم، سید حامد گیلانی، مجاهدین پشاور و همایون جریر، روندی موسوم به قبرس را رهبری میکردند.
کنفرانس بن در مورد افغانستان پس از سقوط رژیم طالبان در دسامبر سال ۲۰۰۱ میلادی در آلمان برگزار شد که آگاهان این کنفرانس را برای تغییر افغانستان از دهشتافگنی به سوی دموکراسی مهم میپندارند. هدف این کنفرانس شکلگیری اداره مؤقت و سپس پایهگذاری نظام پسا طالبان بود.
۲ نظر
آیا جناب قانونی ملامت میباشد ؟
در رابطه با اظهارات و نشستی که دران جناب قانونی درزمنیه موافقتنامه بن نموده بودند با تاسف عده یی از نویسندگان سر شناس بدون تحلیل اوضاع مشخص آن زمان حتی بدون در نظر داشت عفت کلام وی را انتقاد نموده اند . از دید من :
۱- حمله به برج های نیویارک و کشته شدن بیش از سه هزار شهروند امریکا یک سمپاتی و اظهار همدردی جهانی را به شمول روسیه ، اروپا حتی مردمان ایران ،که برای قربانیان این تراژیدی شمع روشن کردند بمیان آورد.
۲- شورای امنیت ملل متحد و مجمع عمومی امریکا را بر طبق ماده ۵۱ منشور دارای حق دفاع مشروع برای واکنش مقابل این تجاوز دانست.
۳- یک بار دیگر با داخل شدن اوضاع افغانستان بصورت شدید در مناسبات بین المللی بعداز کنفرانس ژنو در باره خروج قوای شوروی سابق ضرورت یک کنفرانسی این بار در بن بمیان آمد.
۴- با ختم جنگ سرد دیگر اروپا و امریکا موجودیت احزاب راست مذهبی اسلامی را که منحیث کمر بند سبز مقابل کمونیسم باید مبارزه کند ضرورت نداشتند. حزب جمعیت با وجود معتدل بودن مواضع شان در ردیف این احزاب دسته بندی شده بود و جناب استاد از بانیان نهضت اسلامی بودند.
۵- دستگاه دپلوماسی پا کستان – عربستان سعودی تحت تبلیغات و لابی آی اس آی فارسی زبان ها و دولت اسلامی اتحاد شمال را ؟ به رسمت نمی شناختند و خواهان به قدرت رسین یک پشتون بودند.
۶- گروه طرفدار شاه ، خلیلزاد و دیگر پشتون های امریکایی با پا کستان در به قدرت رساندن پشتون ها همنوا بودند و در صدد فتح کابل بالوسیله پشتون ها گردیدند.
۷- پرویز مشرف شهر کابل فارسی زبان را منحیث قلب پشتون نشین برای امریکا یی ها ذکر کرده بود چنان که کولن پاول گفته بود که اتحاد شمال ؟ به کابل داخل نه شود. حرکت متهورانه و مستقل فهیم – عبدالله و قانونی در داخل شدن به کابل افتخار بزرگ تاریخی دارای نتایج سیاسی بود.
۸- قوماندان عبدالحق باتشویق بخش هایی از استخبارات و یا حکومت ملکی پا کستان از جنوب با تشویق امریکا می خواست داخل کابل شود و در مصاحبه های مطبوعاتی آن زمان در باره مشروعیت قدرت پشتونی در تسخیر کابل اظهاراتی کرد . عبدالحق بالوسیله بخش های افراطی استخبارات پا کستان به شهادت رسید.
۹- جناب استاد دران زمان می خواست که کنفرانس در کابل دایر شود و در زمینه انتقال قدرت بعدن تصمیم گرفته شود. در اجتماع بن وسمپاتی جهانی در برابر امریکا به تعلیق قرار دادن و یا مهلت خواستن در کنفرانس امکان نا پذیر بود و حتی تاخیری که صورت گرفته بود آوازه هایی را در باره کار برد بی ۵۲ بر علیه قوای دولت اسلامی آن زمان مطرح گردانید.
۱۰٫ تمدید کار استاد ربانی مطابق شرایط زمانی و توافق جهانی امکان ناپذیر بود.
۱۱ – در چنین یک اوضاع و احوال راه دیگری به جز از مدل صلحی که در ملل متحد برای هم چون حالت وجود داشت گزینه دیگری نبود و این مدل مورد پذیرش همه واقع گردید . دراین توافق مرحله موقت و انتقالی در نظر گرفته شده بود به شمول تسوبد قانون اساسی و لویه جرگه و انتخابات بعدی.
۱۲- کرزی بانی فاشیسم نوین در بعد از ۲۰۰۱ می باشد . اما این هم حقیقت است که با وجود تعلقات و طالب دوستی در جریان مقاومت برای تائید مقاومت شمال به دیدن شهید مسعود بزرگ رفت و در مخالفت با یکعده پشتونیست ها که خواهان عدم بر گزاری لویه جرگه در بدخشان و شمال بودند وی گفته بود که در هر جای افغانستان به شمول بدخشان لویه جرگه دایر شده می تواند . این موضع نرم وی مورد توجه بود و آمر صاحب شهید با وی ملاقات کرده بود.
اما :
غفلت ، نا توا نی ، بی برنامگی جمعیت و سران آن به شمول مرحوم استاد ربانی ، عبدالله ، فهیم ، قانونی و دیگر افسقال ها بعد از سال ۲۰۰۱ مطرح است. درین مدت کنگره جمعیت دایر نه شد ، رهبری انتخاب نه شد ، مطابق شرایط نوین اسا سنامه و مرامنامه حزب ترتیب نه شد. مسوده های قانون اساسی ترتیب و تکثیر نه شدووووو.
مرحوم استاد ربانی توانایی های لیدرشیپی را در نزدیک ساختن بخش های مختلف مقاومت و تثبیت هویت سیاسی جمعیت مطابق شرایط جدید نشان نداد ، فقط دعا گوی کرزی شد و بالاخره هم رئیس شورای دروغین صلح ، یک نهاد غیر ضروری و خلاف منطق گردید. خداوند وی را بیامرزد .
نتیجه این که همه این آقایون جهادی بورژوا شده بعد از ایجاد زعامت کرزی مسئولیت تاریخی غیر قابل عفو دارند و همه مسئولیت ها را متوجه جناب قانونی ساختن غیر موجه ، بی منطق و عقده مندانه می باشد.
آیا جناب قانونی ملامت میباشد ؟
در رابطه با اظهارات و نشستی که دران جناب قانونی درزمنیه موافقتنامه بن نموده بودند با تاسف عده یی از نویسندگان سر شناس بدون تحلیل اوضاع مشخص آن زمان حتی بدون در نظر داشت عفت کلام وی را انتقاد نموده اند . از دید من :
۱- حمله به برج های نیویارک و کشته شدن بیش از سه هزار شهروند امریکا یک سمپاتی و اظهار همدردی جهانی را به شمول روسیه ، اروپا حتی مردمان ایران ،که برای قربانیان این تراژیدی شمع روشن کردند بمیان آورد.
۲- شورای امنیت ملل متحد و مجمع عمومی امریکا را بر طبق ماده ۵۱ منشور دارای حق دفاع مشروع برای واکنش مقابل این تجاوز دانست.
۳- یک بار دیگر با داخل شدن اوضاع افغانستان بصورت شدید در مناسبات بین المللی بعداز کنفرانس ژنو در باره خروج قوای شوروی سابق ضرورت یک کنفرانسی این بار در بن بمیان آمد.
۴- با ختم جنگ سرد دیگر اروپا و امریکا موجودیت احزاب راست مذهبی اسلامی را که منحیث کمر بند سبز مقابل کمونیسم باید مبارزه کند ضرورت نداشتند. حزب جمعیت با وجود معتدل بودن مواضع شان در ردیف این احزاب دسته بندی شده بود و جناب استاد از بانیان نهضت اسلامی بودند.
۵- دستگاه دپلوماسی پا کستان – عربستان سعودی تحت تبلیغات و لابی آی اس آی فارسی زبان ها و دولت اسلامی اتحاد شمال را ؟ به رسمت نمی شناختند و خواهان به قدرت رسین یک پشتون بودند.
۶- گروه طرفدار شاه ، خلیلزاد و دیگر پشتون های امریکایی با پا کستان در به قدرت رساندن پشتون ها همنوا بودند و در صدد فتح کابل بالوسیله پشتون ها گردیدند.
۷- پرویز مشرف شهر کابل فارسی زبان را منحیث قلب پشتون نشین برای امریکا یی ها ذکر کرده بود چنان که کولن پاول گفته بود که اتحاد شمال ؟ به کابل داخل نه شود. حرکت متهورانه و مستقل فهیم – عبدالله و قانونی در داخل شدن به کابل افتخار بزرگ تاریخی دارای نتایج سیاسی بود.
۸- قوماندان عبدالحق باتشویق بخش هایی از استخبارات و یا حکومت ملکی پا کستان از جنوب با تشویق امریکا می خواست داخل کابل شود و در مصاحبه های مطبوعاتی آن زمان در باره مشروعیت قدرت پشتونی در تسخیر کابل اظهاراتی کرد . عبدالحق بالوسیله بخش های افراطی استخبارات پا کستان به شهادت رسید.
۹- جناب استاد دران زمان می خواست که کنفرانس در کابل دایر شود و در زمینه انتقال قدرت بعدن تصمیم گرفته شود. در اجتماع بن وسمپاتی جهانی در برابر امریکا به تعلیق قرار دادن و یا مهلت خواستن در کنفرانس امکان نا پذیر بود و حتی تاخیری که صورت گرفته بود آوازه هایی را در باره کار برد بی ۵۲ بر علیه قوای دولت اسلامی آن زمان مطرح گردانید.
۱۰٫ تمدید کار استاد ربانی مطابق شرایط زمانی و توافق جهانی امکان ناپذیر بود.
۱۱ – در چنین یک اوضاع و احوال راه دیگری به جز از مدل صلحی که در ملل متحد برای هم چون حالت وجود داشت گزینه دیگری نبود و این مدل مورد پذیرش همه واقع گردید . دراین توافق مرحله موقت و انتقالی در نظر گرفته شده بود به شمول تسوبد قانون اساسی و لویه جرگه و انتخابات بعدی.
۱۲- کرزی بانی فاشیسم نوین در بعد از ۲۰۰۱ می باشد . اما این هم حقیقت است که با وجود تعلقات و طالب دوستی در جریان مقاومت برای تائید مقاومت شمال به دیدن شهید مسعود بزرگ رفت و در مخالفت با یکعده پشتونیست ها که خواهان عدم بر گزاری لویه جرگه در بدخشان و شمال بودند وی گفته بود که در هر جای افغانستان به شمول بدخشان لویه جرگه دایر شده می تواند . این موضع نرم وی مورد توجه بود و آمر صاحب شهید با وی ملاقات کرده بود.
اما :
غفلت ، نا توا نی ، بی برنامگی جمعیت و سران آن به شمول مرحوم استاد ربانی ، عبدالله ، فهیم ، قانونی و دیگر افسقال ها بعد از سال ۲۰۰۱ مطرح است. درین مدت کنگره جمعیت دایر نه شد ، رهبری انتخاب نه شد ، مطابق شرایط نوین اسا سنامه و مرامنامه حزب ترتیب نه شد. مسوده های قانون اساسی ترتیب و تکثیر نه شدووووو.
مرحوم استاد ربانی توانایی های لیدرشیپی را در نزدیک ساختن بخش های مختلف مقاومت و تثبیت هویت سیاسی جمعیت مطابق شرایط جدید نشان نداد ، فقط دعا گوی کرزی شد و بالاخره هم رئیس شورای دروغین صلح ، یک نهاد غیر ضروری و خلاف منطق گردید. خداوند وی را بیامرزد .
نتیجه این که همه این آقایون جهادی بورژوا شده بعد از ایجاد زعامت کرزی مسئولیت تاریخی غیر قابل عفو دارند و همه مسئولیت ها را متوجه جناب قانونی ساختن غیر موجه ، بی منطق و عقده مندانه می باشد.