احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 1 ثور 1397 - ۳۱ حمل ۱۳۹۷
مراکز خالی ثبت نام رای دهندهگان انتخابات آینده موجب نگرانی سران حکومت نیز شده و آنها به همین دلیل در یک نشست با اعضای کمیسیون انتخابات از علما، والیان و اعضای حکومت خواسته اند که مردم را تشویق به رفتن به مراکز ثبت نام کنند. کمیسیون انتخابات گفته است که پس از ۷ روز از آغاز روند ثبت نام فقط چهل هزار تن در سراسر کشور به مراکز ثبت نام رفته و آمادهگی شان را برای رفتن به پای صندوق های رای نشان داده اند. اما برخی گزارش های تایید ناشده می رسانند که حتا ثبت نام رای دهنده گان کمتراز رقمی است که کمیسیون انتخابات آن را اعلام میکند. درخواست رسمی سران حکومت ازعلمای دینی و ودار کردن کارمندان دولت و خانوادههای آنها برای ثبت نام ثبت روشن از این مدعا میتواند باشد، که نگرانی از کم رنگ بودن شرکت کنندهگان انتخابات آینده جدی است و به نگرانی بزرگی برای سران حکومت مبدل شده است. تجربه گذشته انتخابات نشان میدهد که مشارکت مردم پیش از شروع برگزاری انتخابات همواره گراف مثبت داشته و نظر سنجیها حاکی از آن بوده که حدااکثر واجدان شرایط رای دهی به پای صندوق های رای خواهند رفت. اما در انتخابات پیش رو نه تنها آن فضای سالهای پیش به مشاهده نمیرسد که حتا بسیاری از شهروندان کشور حاضر نیستند به دلایل مختلف ثبت نام کنند. چرا چنین وضعیتی پیش آمده و پیامدهای آن برای آینده افغانستان چه خواهد بود؟ بدون شک انتخابات با سرنوشت سیاسی جامعه پیوند خورده و نمیتوان نظامی را متصور شد که سران آن بدون دخالت و رای مردم به وجود آمده باشد، و مدعی باشد که نظامی براساس معیارها و ارزشهای دموکراتیک است. اگر در سال روان انتخابات پارلمانی با مشکل جدی مواجه نشود که دور از تصور هم نیست، این چهارمین انتخابات پارلمانی طی ۱۷ سال گذشته به شمار میرود. در سه انتخابات گذشته مشارکت رای دهنده گان هر چند تفاوتهای را نشان میداد؛ ولی در مجموع شرکت شهروندان در حدی بود که بتوان انتخابات را سراسری و فراگیر عنوان کرد هر چند که در عادلانه و شفاف بودن آن همواره تردیدهای وجود داشته است. مکانیزم برگزاری انتخابات در کشور به گونه نادرستی طراحی شده که نمیتواند پاسخگویی مطالبات شهروندان کشور باشد. براساس این مکانیزم در سه انتخابات گذشته چنان مهندسیهای سازمانیافتۀ در کار انتخابات صورت گرفت که باور و اعتماد مردم به رای شان را به شدت زیان رساند. به همین دلیل است که میگوییم حضور شهروندان در تمام انتخاباتها یکسان نبوده است. در نخستین انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی حضور گسترده مردم در انتخابات بینظیر بود و حتا باعث حیرت جامعه جهانی و کشورهای منطقه شد. هیچ کسی فکر نمیکرد که افغانستان برآمده از نظام متحجر طالبانی و دود و آتش جنگ و نابسامانی در ساختن نظام سیاسی چنان حماسۀ شکوهمندی از حضور و مشارکت را به نمایش بگذارد. اما پس ازبرگزاری نخستین انتخابات، در انتحاباتهای دیگر حضور مردم کم رنگ شده رفت. دلیل آن هم کاملا روشن است، چرا که سران نظام و افراد با نفوذ چنان انتخاباتهایی را برگزار کردند که اعتماد مردم را به نظام دموکراسی و انتخابات آزاد کاملا ضربه زد. در هیچ یک از انتخاباتهای گذشته شفافیت به گونۀ نبود که مردم مطمین شوند که در نتیجه رای آنها افراد در کرسیهای پارلمانی و یا ریاست جمهوری نشسته باشند. تقلب بزرگترین ابزار شکست انتخابات در افغانستان بود. در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ میزان این تقلبها به گونۀ افزایش یافت که انتخابات عملا به رویارویی میان تیمهای انتخاباتی و هوادران آنها مبدل شد. نتیجه دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته را تقلب و بعدا کشورهای خارجی برای رفع بحران تعیین کردند. فردی که امروز دم از انتخابات میزند و خود را فرد اول کشور قلم داد میکند در انتخابات سال ۲۰۰۹ فقط سه درصد آرا را از آن خود کرده بود و در آن انتخابات آقای کرزی نتیجۀ تقلب دوباره به کرسی ریاست جمهوری نشست. این حرف واضح و روشن است و شخص آقای کرزی و مشاور امنیت ملی او نیز بعدا به این مساله اعتراف کردند. نتیجه انتخابات سال ۲۰۱۴ که نیاز به بیان ندارد. حتا جامعه جهانی نسبت به میزان تقلب یک تیم خاص ابراز نگرانی کرد و آن را زیانی جدی به روند دموکراسی در کشور خواند. تاثیرهای ناگوار آن انتخابات هنوز در سطح جامعه به مشاهده میرسد. وقتی با مردم عادی جامعه صحبت کنید آنها به صورت روشن عدم علاقۀ خود به انتخابات را اعلام می کنند. آنها میگویند وقتی افراد با تقلب و جعلکاری به کرسی میرسند، چرا باید آنها جان و مال خود را به خطر مواجه کنند؟ به گفته آنها در افغانستان نتیجۀ انتخابات پیش از برگزاری آن مشخص میشود. آیا با وجود چنین دیدگاهی میتوان انتظار برگزاری انتخابات سراسری و مطمین را داشت؟ بدون شک که پاسخ آن منفی است. سران حکومت وحدت ملی چنان در چهار سال گذشته در گیر زد و بندهای درونی، حذف کردنها، قومی ساختن ها و ده ها پروژه زیان بار به وحدت و همگرایی ملی بودند که اصلا هیچ توجهی به آینده کشور که در گرو انتخابات است، نکردند. آنها حتا توافقات خود مبنی بر وارد کردن اصلاحات در نظام انتخاباتی افغانستان را به بازی تیمی و قومی تبدیل کردند. از توزیع شناسنامههای الکترونیکی به بهانههای مختلف ولی در جهت هدف های قومی سرباز زدند و دهها مثال دیگر که همه به حال انتخابات آینده زیان بار بودند و هستند. ترس اساسی این است که در ادامه نمایش خیالی بازیها اینبار نوبت به انتخابات خیالی نرسیده باشد و در کشور انتخاباتی بدون حضور و مشارکت شهروندان برگزار نشود. هیچ بعید نیست!
Comments are closed.