احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





«جنـایتِ هولنـاک»

گزارشگر:کمال‌الدین حامد/ یک شنبه 30 ثور 1397 - ۲۹ ثور ۱۳۹۷

در صفحات اجتماعی دیدم که در یک میدان کرکت در ننگرهار انفجاری صورت گرفته و سبب شهید و زخمی شدن حدود ۴۰ نفر از هموطنان ما گردیده است .این فاجعه پرسش‌های جدیی را که پیش می‌کشد، این است که آیا افغانستان وارد جنگ فرقۀ در ابعاد مختلف شده است؟ ریشۀ نظری این نوع mandegar-3وحشت کجاست؟ ما در حال تجربۀ تفتیش عقاید قرون وسطی اروپا از نوع وحشیانۀ آن هستیم؟
ظاهراً کشور ما در حال تجربۀ یک جنگ جدید است. این جنگ در برابر نیروهای خارجی نیست، در برابر مداخلات خارجی هم نیست و در برابر نیروهای دولتی صرف هم نیست؛ بلکه در برابر همه آنچه نشانۀ تمدن امروزی را با خود دارد، است.
در برابر رسانه‌ها تحت عنوان «مزدور» آن‌طوری که برخی سیاست‌مداران عنوان می‌کنند. در برابر هنجارهای اجتماعی جدید مانند تجلیل‌ها و مراسم‌ها تحت عنوان «بدعت»؛ تنها با این تفاوت که نه‌تنها اهل بدعت را، بلکه همه را باید کشت. در برابر پیشرفت علمی تحت عنوان «سکولاریسم» با این ضمیمه که «سکولاریته» معادل «کفر» دانسته شود. در برابر عقلانیت تحت عنوان «بی‌دینی»، در برابر هر تحول نو و مدرنیته تحت عنوان «یهودیت و نصرانیت» و در برابر هرچه که نشانۀ از منطق انسانی داشته باشد.
این وضعیت ذهنی (ما این نوع اندیشه را تفکر نمی‌نامیم چون به دور از اندیشه است)، فرزند ناخلف «جاهلیت جدید» است که ترکیب یافته از دو عنصر؛ «ذهنیت قبیله‌یی» و «تحجر دینی» می‌باشد .
این دو عنصر، حصار تحول‌ناپذیری خود را خودشان تولید می‌کند، چون ذهنیت قبیله‌یی هرآنچه را که در عرف قبیله نباشد، نوعی بی‌غیرتی و بی‌حیایی می‌داند و توسط حصار غیرت و حیا، از «ذهنیت قبیله‌یی» خود دفاع می‌کند و این‌جا است که تحول این ذهنیت بسیار سخت می‌گردد و شما دیده اید که «اسلام‌گراترین» شخصیت نیز که یک وقتی دم از «حکومت ناب اسلامی» می‌زد، به «قلعه» ذهنیت قبیله‌یی پناه می‌برد و از آن برای پیشرفت کارش استمداد می‌جوید.
عنصر دوم که «تحجر دینی» است نیز از خود در برابر تجدید اندیشه دفاع می‌کند. به این معنا که متحجرترین شخص، طبلِ شدیدترین نوع دین‌داری می‌کوبد و به مفهوم دیگر، درحالی که احکام دینی در اسلام مبتنی بر «حکمت‌ها» و فلسفه‌های واقعی و اجتماعی زنده‌گی است و در کشور ما این احکام بر دیوار «جهل مرکب» بنا یافته است که هرنوع تیوری متفاوت و یا اندیشۀ درون‌دینی مغایر با خود را قبل از این‌که وارد تبادل نظر منطقی شود، دفع می‌کند و آن را بی‌دینی، غرب‌زده‌گی، بی‌خبری و… می‌داند.
در نتیجه، به هراندازه‌یی که وضعیت پیرامونی ما در حوزۀ دینی و سیاسی متحول می‌شود، لایۀ دفاع از ذهنیت قبیله‌یی و تحجر دینی به صورت خودکار ضخیم شده و در برابر تحول و تجدد، واکنشِ خشم‌گینانه نشان می‌دهد. این واکنش فهرستِ طولانیِ را احتوا می‌کند؛ از انفلاق دادن یک «زیارت» تا ذبح یک «خبرنگار»، از انفجارِ «یک فروشگاه» تا ترور یک «صوفی» حین ادای نماز، از تیرباران کردن «حامل یک کارت بانکی» تا به رگبار بستن یک «عالم دینی» متهم به درباری بودن، از سرمین پراندن چند تا «دهقان» تا قطع آلت تناسلی یک «رأی دهنده» و از فتوا و قتل عام یک «مذهب فقهی» تا کشتار حاضرین یک «بازی کرکت».
غم‌شریکی و به رخ کشیدن فاجعه بر عنصر «ذهنیت قبیله‌یی» و «تحجر دینی» تأثیر نمی‌کند، چون این دو عنصر، هرگونه تحلیل و نقد عملکرد مبتنی‌بر خود را نیز بی‌غیرتی، سکولاریته و غیردینی می‌داند، لذا گریۀ دیگران، غم‌شریکی دیگران، محکوم کردن دیگران و غوغای دیگران، نشانۀ پیروزی حق و بی‌چاره‌گی باطل دانسته می‌شود. ذبح یک انسان توسط یک طفل ده یا دوازده ساله، نشان می‌دهد که «جاهلیت جدید» تا چه اندازه بر حیات اجتماعی مردم و زنده‌گی مردم و تمدن امروزی عقده‌مند است و عطش آن با قتل ساده اشباع نمی‌گردد تا اینکه بi دست یک طفل انسان دیگری را ذبح میکند.
عراق در آستانۀ این بحران قرار گرفت، ولی با برخورد قاطع و کوبندۀ دولت و تصمیم قاطع مردم و علمای آنجا، بحران جاهلیت جدید را مهار کردند. گرچه سروصدای زیادی از سوی کشورهای که نفع شان در بحران «جاهلیت جدید» می‌باشد، در برابر عراق صورت گرفت و بارها غوغا کردند که فلانی مذهب در خطر است و فلانی قوم نابود می‌شود و…، اما نظام عراق کار خود را کرد و وضعیت را به گونۀ در آورد که امروز نسبت به هر زمان دیگری، ائتلاف‌های سیاسی عراق متشکل از تمام مذاهب و گروه‌های فکری است و در انتخابات اشتراک کردند .
علمای اعلام جامعۀ ما نیز اگر به شدت با «جاهلیت جدید» که از عنصر «ذهنیت قبیله‌یی» و «تحجر دینی» ترکیب یافته است، مبارزه نکند و این ذهنیت را در نطفه خنثی نسازد، داستان کشتار و فاجعه‌آفرینی این ذهنیت تحت عنوان «اسلام ناب» و یا «فهم صحیح» از اسلام، ادامه می‌یابد و با یک فتوای ساده، فهم دیگران را «ناصحیح» و ذهنیت خود را «صحیح» دانسته و فهرستِ واجب‌القتل‌های خود را طولانی می‌کنند تا بازوی اجرایی «جاهلیت جدید»، مردم را از دم تیغ بگزراند .
برای تمام شهدای ننگرهای بهشت برین و برای زخمیان شفای عاجل از پروردگار بزرگ خواهانیم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.