احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:کمالالدین حـامد/ چهار شنبه 2 جوزا 1397 - ۰۱ جوزا ۱۳۹۷
بخش چهارم/
۵٫ القرآن العظیم اسباب نزول ندارد.
نوشتههای سنتی در عین حال، اعتقاد به اسباب نزول برای تمام آیات قرآن کریم از بیان اسباب نزول برای بسیاری از آیات عاجز ماندهاند، درحالیکه توجه نکردهاند که بخش “القرآن العظیم” در اصل اسباب نزول ندارد و نباید داشته باشد؛ برای اینکه این معلومات، همان حقایقیاند که موقوف به اسباب و تحولات نمیباشند، بلکه حقایق موجود و قابل اطلاعدهی به پیامبر اسلام استند. مثلاً معلومات دربارۀ حقیقتِ مرگ و زندهگی موقوف به سبب نزول نمیباشند، چون این حقیقت و وجود آن، مبتنی بر اسباب بعدی نیست، بلکه صرف به مناسبتی، برای پیامبر اطلاع داده شده است تا نمایانگر نبوتِ او باشد.
ج: «السبع المثانی»
اصطلاح “السبع المثانی” به معنی هفت چیز یا آیت آغازگر، عبارت از یازده صوت داخل یازده آیت موجود در آغاز سورههای یازدهگانۀ قرآن کریم (آلم، آلمص، کهیعص، یس، طه، طسم و حم) است، که حد ادنی تمام کلام انسانی را در تمام زبانها تشکیل میدهد. باید گفت که دیگر حروف مقطعه مانند ق، الر و غیره، هریک آیت کامل نیستند، بلکه جزیی از یک آیت میباشند. سورۀ فاتحه سبع مثانی نیز گفته میشود، برای اینکه هفت آیت آغازگرِ قرآن کریم میباشد.
همینطور، زبانشناسان معاصر نیز تأیید کرده اند که حد ادنی حروف یک زبان باید یازده حرف باشد و کوتاهترین زبان دنیا (زبان بروتوکاس) مرکب از یازده حرف است. این حقیقت نیز در کنار “القرآن العظیم” جزیی از “القرآن” بوده و مبین نبوت پیامبر اسلام میباشد و یک امر حقیقی و موضوعی است.
فصل دوم
هستیشناسی پیامبر اسلام در قرآن کریم
پیامبران الهی بدون شک پیامآوران راستین هدایت پروردگار برای بشریت اند ولی میان “نبوت” و”رسالت” متعلق به آنها تفاوتِ جدی وجود دارد که به این صورت هر رسول نبی میباشد و هر نبی رسول نمیباشد. گرچه در گذشته نیز میان این دو واژه تفریق گردیده و نبوت متعلق پیامبری را گفتهاند و رسالت شریعت جدید را؛ ولی تفاوتی را که شحرور روی آن تأکید میکند، هیچ مناسبتی با دیدگاه سنتی ندارد، بلکه با توجه به ساختارشناسی خود قرآن کریم قابل در ک است.
الف: نبوت و رسالت در قرآن
قبلاً گفته شد که “القرآن” تفریق میان حق و باطل (حقیقت موضوعی و وهم انسانی) را به دوش دارد و “ام الکتاب” نشاندهندۀ تفریق میان حلال و حرام (سلوک انسانی) میباشد. روی همین ملحوظ موضوعات مورد بحث “القرآن” حقایق موجود در خارج تفکر انسانی میباشد و به همین لحاظ، انکشاف فهم این حقایق به صورت کلی مربوط فلسفه است و به صورتِ موضوعی مورد بحث علوم تجربی.
از جانب دیگر، “القرآن” نبوت پیامبر اسلام را تشکیل میدهد و”ام الکتاب” رسالتِ او را که در نتیجه پیامبر اسلام به لحاظ اینکه “القران” به او نزول یافته است، نبی است و به لحاظ نزول “ام الکتاب” یا احکام به او، رسول گفته میشود. مبتنی به همین تیوری، واژۀ علما در قرآن کریم به معنی دانشمندان تمام رشتههای علمی به معنی عام آن است؛ (أعم از اینکه علوم تجربی باشد و یا انسانی) وآیت «انما یخشی الله من عباده العلماء» وحدیث «العلماء ورثه الانبیاء» ناظر به همین برداشت تفسیر میگردد.
موضوعات مورد بحث در “ام الکتاب” فعالیتها و سلوک افراد و جوامع را گفته میشود که به این صورت درون تفکر انسانی و انتخاب انسانی قابل بررسی است. روی این ملحوظ، نمیتوان برای این موضوعات اصطلاحات «حق»، «کلمه » و «قال الله» را بهکار برد؛ برای اینکه اصطلاحات فوق، نشاندهندۀ حقایق غیرقابلِ تغییر میباشد که با سلوک اختیاری انسان در تضاد است و مبتنی به همین تفکیک در باب مرگ و زندهگی میتوان گفت “قال الله تعالی” (خلق الموت والحیاه لیبلوکم) و پیرامون نماز باید گفت “أمر الله تعالی” (أقیموا الصلاه وآتوا الزکاه).
علاوه بر آن باید گفت که اشتباه تفکر سنتی در این بوده است که واژۀ «روح» در قرآن را به معنی رمز حیات و زندهگی گرفته است، در حالی که حیات متعلق به تمام حیوانات ( زندهجانها) است و روح مختص به انسان معرفی شده است «و نفخت فیه من روحی». روی همین ملحوظ بشر با دمیدن روح از جانب پروردگار از مرحلۀ بشری به مرحلۀ انسانی ارتقاء یافته است و به لحاظ انسانیت، اهلیت، تکلیف و استحقاق امتیازات ویژه را بهدست آورده است. “ام الکتاب” که مبین رسالت پیامبر اسلام است، موضوعاتی چون حدود احکام، وصایایی اخلاقی منوط به زمان، احکام منوط به ظرفیت اجتماعی، تعلیمات عام و خاص پیامبر اسلام و موارد ممنوعه مانند نوشیدن شراب و عمل قمار و… را شامل میگردد.
با توجه به همین موضوع است که در قرآن کریم امر به اطاعت از پیامبر اسلام تحت عنوان «رسول» شده است نه نبی (اطیعوالله واطیعوا الرسول). این دستور نشان میدهد که مومنان مأمور به پیروی از موضوع رسالت پیامبر اسلام میباشند نه موضوع نبوت او، برای اینکه موضوع نبوتِ ایشان حقایق کونیی اند که امر به اطاعت از آنها معنی ندارد.
ب: «تفصیل الکتاب» چیست؟
در قرآن کریم بخش دیگری نیز است که تحت عنوان “تفصیل الکتاب” مشخص میگردد و این عنوان برگرفته از آیت ۳۷ سورۀ یونس، آیت ۱۱۱ سورۀ یوسف و آیات دیگر میباشد. به این معنی که واژۀ تفصیل به معنی شرح آمده است که منظور ما نیز شرح موضوعاتِ مربوط به “القرآن” و “ام الکتاب” است. گاهی هم این واژه به معنی جدا کردن زمانی و مکانی استفاده گردیده است که در آیت ۱۳۳ سورۀ اعراف به همین معنی اعتبار دارد.
پرسش اصلی این است که آیات مربوط به بخش “تفصیل الکتاب” جزئی از نبوت است و یا رسالت؟
بهترین احتمال آن است که این بخش را نیز میتوان در جمع نبوت محسوب کرد، برای اینکه موضوع این آیات شرح موضوعاتِ دیگر است و آیات شارح خاصیت تعلیمی و اخباری دارد که میتواند تحت بخش نبوت دستهبندی گردد.
Comments are closed.