احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:کمالالدین حـامد/ سه شنبه 5 سرطان 1397 - ۰۴ سرطان ۱۳۹۷
بخش نوزدهم و پایانی/
الف. تعلیمات عام
تعلیمات عام و خاص برای پیامبر اکرم همان دستورها و خطابهایی اند که برای وی به عنوان یک راهحل اجتماعی مطرح گردیده و به صورت یک تشریع عام نمیباشد. شحرور برای شناخت این تعلیمات دو روش خاص را پیشنهاد میکند: وی میگوید برای اینکه این تعلیمات از حدود، عبادات و وصایای اخلاقی تفکیک گردد، درقدم نخست باید دید که اگر آیاتی یا آیتی در قرآن کریم با جملۀ “یا ایهاالنبی” آغاز یافته است و بعد از آن دستور یا منعی صادر شده است، این دستورها و موانع از جمله تعلیمات محسوب میگردد و مشمول حدود و قوانین نمیشوند. در قدم دوم باید گفت که این تعلیمات به عنوان روشهایی برای حل یک معضلۀ اجتماعی مد نظر گرفته شده است و بر اجرا و نقض آن قضیه ثواب و عقاب مطرح نگردیده، بلکه صرف به میان آمدنِ مشکل و راهحل مطرح میباشد. وی برای این مسأله مثالی را میآورد که جالب است: اگر شخصی انسان دیگری را به قتل میرساند، وی مجرم شمرده شده و بیخبری وی از قانون منع قتل نیز عذر پنداشته نمیشود. ولی اگر کسی مثلاً شیرخام را بدون جوشاندن بنوشد و به کسِ دیگری تعارف نماید که در اثر آن خود وی و یا شخص دوم مسموم گردد، مجرم شمرده نمیشود، ولی وی یک شخص بیتوجه به تعالیم وقایوی صحی شمرده میشود برای اینکه از طریق رسانهها همیشه مردم به جوشاندن شیرخام توصیه گردیدهاند که بیخبری به این تعلیمات ممکن است پیامد منفی داشته باشد، ولی جرم یا نقض قانون شمرده نمیشود.
مخاطب این تعلیمات اگر پیامبر اکرم بود و وی موظف شد که دیگران را نیز در این امر رهنمایی و تشویق نماید، آن را تعلیماتِ عام گویند. و اگر صرف حول کارکرد شخص پیامبر دور میزد، از تعلیماتِ خاص محسوب میگردد.
رعایت تعلیمات عام نوعی ارایۀ یک راه حل برای یک معضله است که در صورت عدم رعایت آن، ممکن است مشکلی پیش آید ولی نقض قوانین الهی محسوب نمیشود و برای همین دلیل است که مخاطب این تعلیمات پیامبر اکرم تحت عنوان “یا ایها النبی” میباشد نه تحت عنوان “یا ایها الرسول “ برای اینکه مخاطب قرار دادنِ وی تحت عنوان “یا ایها الرسول” مربوط به حدود و قوانین (رسالت) میگردد که نمیتواند جنبۀ تعلیمی صرف داشته باشد.
نکتۀ آخر اینکه برخی تعلیمات ممکن است به صورت دستور قانونی نیز صادر شده باشد که در آن صورت، آن موضوع هم میتواند یک دستور حقوقی عام (تشریع) باشد و هم یک راهحل خاص.
شحرور خطاب پروردگار بر پیامبر اکرم مبنی بر تشویق مسلمانان به “قتال” (جنگ) وارد شده در آیت ۶۵ سورۀ انفال، چگونهگی برخورد وی با أسرای جنگی مذکور در آیت ۶۷ انفال و دیگران، چگونهگی رفتوآمد به خانههای یکدیگر که مذکور است در آیت ۵۳ سورۀ احزاب و منع طلب مغفرت برای مشرکین که در آیت ۱۱۳ سورۀ توبه و موارد دیگری از این قبیل را جزئی از تعلیمات میداند که در مواقع خاصی میتواند یک راهحل باشد و میتواند نباشد و به همین لحاظ، “قتال” (جنگ) در اسلام میتواند یک راهحل باشد ولی یک تشریع عام و حقوقی نیست، بلکه یک راهکار خاص با توجه به وضعیتِ خاصی است که توسط مسلمانان میتواند مورد استفاده قرار گیرد و میتواند راهکارهای دیگری مد نظر گرفته شود. به این صورت، بنا به تیوری شحرور، حوزۀ “تعلیمات” از حوزههای اجتهادی است و به مرور زمان وضعیت اجتماعی قابل تغییر میباشد.
ج) تعلیمات خاص
تعلیمات خاص شبیه تعلیمات عام است، ولی موضوع راهکاری آن مخصوص وضعیتِ پیامبر اکرم در زندهگی ایشان میباشد؛ مانند دستور به پیامبر اکرم در قسمت تفهیم همسرانِ ایشان بر انتخاب یکی از گزینهها (دنیا و همراهی با پیامبر)، آیت ۲۸ سورۀ احزاب و منع پیامبر اکرم از اینکه برخی “حلال”ها را بر خود تحریم نموده بود، آیت اولِ سورۀ تحریم و مواردی از این قبیل.
سخن پایانی
همانطور که پیش از این نیز گفته شد، نتوانستیم سه مبحثِ بزرگِ دیگرِ شحرور را که در حوزه “أم الکتاب“ مطرح بود و برای مطالعه ضروری مینمود، به بررسی بگیریم؛ ناگزیر اعتراف باید کرد که این خلاصهنویسی روایتِ کاملی از نظریۀ شحرور در تمامِ حوزهها نیست، اما میتواند تا حدی، نمایانگر ساختار کُلیِ نظریه و تیوریِ وی باشد.
Comments are closed.