کنفرانس مسکو، شکست دیپلوماسی افغانستان

گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 31 سنبله 1397 - ۳۰ سنبله ۱۳۹۷

هیاتی از شورای عالی صلح و وزارت خارجۀ کشور به مقصد گفت‌وگو با مقام‌های روسیه به این کشور سفر کرده است. روسیه قرار بود در اوایل ماه جاری میلادی نشستی را با شرکت نماینده‌گان دوازده کشور و طالبان در مسکو برگزار کند. هرچند در این نشست از دولت افغانستان نیز دعوت شده بود، اما مقام‌های کشور به دلیل حضور نماینده‌گان طالبان از رفتن به چنین نشستی انصراف دادند. بعد امریکا در مورد نشست مسکو عدم خوشبینی‌اش را اعلام کرد و این سبب شد که بسیاری از تحلیل‌گران به این نتیجه برسند که عدم شرکت نماینده‌گان دولت افغانستان mandegar-3در نشست مسکو به امریکایی‌ها ربط داشته است. به باور این آگاهان امریکا از مقام‌های حکومت افغانستان خواسته است که در چنین نشستی شرکت نکنند. از جانبی مقام‌های کشور برای توجیه عدم حضور خود در نشست مسکو گفتند که حضور نماینده‌گان طالبان در کنار نماینده‌گانی از دوازده کشور و از جمله افغانستان به معنای به رسمیت‌ شناختن این گروه به‌عنوان یک دولت می‌تواند تلقی شود. به‌هرحال این اختلافات و به‌ویژه بازشدن پای روسیه به مسالۀ افغانستان که نمی‌تواند مورد حمایت متحدان غربی افغانستان و به‌ویژه امریکا قرار گیرد، سبب شدند که نشست مسکو برگزار نشود، اما روس‌ها اعلام کردند که این نشست را در یک تاریخ دیگر که توافق دولت افغانستان را نیز حاصل کنند، برگزار خواهند کرد. حالا به نظر می‌رسد که اکرم خپلواک رییس دبیرخانۀ شورای عالی صلح و آقای حکمت‌کرزی معین وزارت خارجه به‌همین هدف به مسکو رفته‌اند که مقام‌های روسی را متقاعد سازند که زمینۀ گفت‌وگوهای مستقیم با طالبان را مساعد سازند. چیزی‌که به باور تحلیل‌گران سیاسی انتظاری بزرگ و غیرعملی پنداشته می‌شود. به گفتۀ این تحلیل‌گران روسیه شاید با گروه طالبان طی چندسال اخیر روابطی را رقم زده باشد، ولی این روابط هنوز در سطحی ارتقا نیافته که روسیه بتواند قیم طالبان مثل پاکستان باشد. روسیه بارها گفته که نفوذ داعش در ولایات شمالی افغانستان سبب شده که آن‌ها با طالبان که درحال حاضر مواضع مشترک با داعش ندارد، روابطی به‌وجود آورد تا از این روابط برای جلوگیری از نفوذ داعش به مرزهای کشورهای نزدیک به‌روسیه جلوگیری کند. هرچند این توجیه بسیار پذیرفتنی نمی‌نماید، ولی روسیه تاکید دارد که امریکایی‌ها در پی عبور داعش از طریق افغانستان به کشورهای آسیای میانه است. شاید دلیل اصلی بازشدن پای روسیه به مسایل افغانستان علاوه بر ترس از حضور داعش، امریکا باشد که در بسیاری از مسایل جهانی و منطقه‌یی با روسیه دارای اختلاف‌های شدید شده است. روسیه قبل از به‌ قدرت‌رسیدن ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، خطر جدی برای امریکا در سطح جهانی شمرده نمی‌شد. این کشور در زمان یلتسین زمام‌دار پیشین روسیه چنان در منجلاب مشکلات داخلی و مافیای قدرت و ثروت غرق شده بود که امریکایی‌ها بعید می‌دانستند که این کشور یک‌بار دیگر به‌عنوان قدرتی خطرناک برای منافع امریکا بتواند قد راست کند. اما روسیه باآمدن پوتین بر اریکۀ قدرت طی مدت کوتاهی توانست علاوه بر فایق‌آمدن به مشکلات داخلی، در سطح جهانی نیز به‌عنوان بازی‌گری قدرت‌مند دوباره به‌میدان بیاید. برای امریکا حضور قدرت‌مندانۀ روسیه هم غیرمترقبه بود و هم پُرچالش. به‌همین دلیل تلاش‌هایی آغاز یافت که روسیه یک‌بار دیگر قدرت خود را از دست بدهد. اما سیاست‌های امریکا در قبال این کشور، از آن قدرتی بزرگتر ساخت. حالا روسیه یک‌بار دیگر با پناه‌بردن به ساخت سلاح‌های قدرت‌مند توانایی‌های نظامی امریکا را به چالش کشیده است. از جانب دیگر روسیه به‌عنوان کشور جانشین شوروی سابق هنوز طعم تلخ شکست در افغانستان را از یاد نبرده است. روسیه، شکست شوروی را در افغانستان تنها منوط به نبرد مجاهدین افغانستان نمی‌داند، بل باور دارد که امریکا در این خصوص نقش کلیدی بازی کرده است. حالا امریکا در همان منجلابی افتاده که همین دو دهه قبل شوروی سابق در آن افتاده بود. آیا این نمی‌تواند به‌عنوان فرصتی تازه برای روس‌ها شمرده شود که حریف سابق خود را در همان میدانی‌که خود طعم شکست در آن را چشیده بودند، زمین‌گیر سازند؟ بدون تردید این مساله برای روس‌ها دارای اهمیت است و به همین دلیل طی چندسال اخیر جنگ افغانستان تغییر ماهیت داده است. این جنگ دیگر تنها جنگ با تروریسم بین‌المللی و یا طالبان نیست، بل جنگ میان قدرت‌های جهانی و منطقه‌یی نیز به حساب می‌آید. چیزی که از آن به‌عنوان جنگ نیابتی نیز تفسیر می‌شود. متاسفانه به دلیل ضعف دیپلوماسی افغانستان و به‌ویژه ارگ از طالبان قدرتی مهار ناپذیرساخته شد و حالا این گروه در دست قدرت‌های جهانی و منطقه‌یی در بازی‌های کلان داخل ساخته شده است. وقتی رییس حکومت وحدت ملی نمی‌تواند که موضع او در برابر طالبان و دیگر گروه‌های دهشت‌افکن چه باشد، بدون تردید از بلاتکلیفی و سرگردانی پیلوماسی افغانستان کشورهای رقیب بهره‌برداری خواهند کرد. اگر واقعآ در افغانستان تعریف درست از دوست و دشمن وجود می‌داشت، امروز مقام‌های کشور نباید نگران کنفرانس روسیه می‌بودند. قدرت‌یافتن دوبارۀ طالبان در افغانستان پیش از آن که به کشورها و سازمان‌های دیگر مربوط باشد، به سیاست‌های مربوط است که از سوی زمام‌داران کشور در برابر این گروه اتخاذ شد. سیاست‌های سرگردان و بسیار سطحی گرانه! یکی طالبان را برداران ناراضی خواند و دیگری جریان سیاسی. یکی خواهان توقف عملیات نظامی علیه این گروه شد و دیگری در مرگ دهشت‌افکنانی که همه‌روزه دست به جنایت می‌زنند، اشک ریخت. همین است که وضعیت تا این اندازه به وخامت گراییده است. حالاهم افغانستان با دپیلوماسی ضعیف خود و با اکرم خپلواک که هیچ فهمی از مسایل جهانی و منطقه‌یی ندارد و حتا به باور بسیاری از نزدیکان‌اش از سواد چندانی هم برخوردار نیست، چه‌گونه با روس‌هایی‌که امریکا را تهدید می‌کنند و داعش را در سوریه تار و مار کرده اند، گفت‌وگو کند؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.